فتوحات اعراب موجب تغییر و تحول گستردهای در حیات مادی و معنوی ایرانیان، بهویژه دگرگونی در برخی مؤلفههای سازنده هویت ایرانی شد. پیامد این رویداد ازبینرفتن برخی عناصر سازنده هویت همچون سرزمین و دولت، و تغییر برخی عناصر مانند دین، در برابر قابلیتهای برتر دین جدید بود. در مواجهه با چنین وضعیتی فرهیختگان ایرانی کوشیدند به روشهای مختلف به هویت ایرانی در کنار اندیشههای اسلامی تداوم بخشند. ایشان در کنار توجه به تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام، اندیشههای شیعی را در آثار خود منعکس کردند و درصدد پیوند
تاریخ تشیع در ایران
مؤلفههای گوناگونی در شکلگیری تاریخ اجتماعی هر ملت یا پیروان هر مذهبی مؤثر است. بررسی همهجانبه تاریخ اجتماعی هر ملتی، نیازمند توجه به تمامی علل و عواملی است که در فرآیند شکلگیری تاریخ اجتماعی آنها دخالت دارد. از جمله این علل و عوامل، توجه به کارکردهای دین و مذهب است که از مؤلفههای بسیار تأثیرگذار در تاریخ اجتماعی و هویت جمعی ملتها به شمار میرود. نوشتار حاضر از روش تاریخنگاری مکتب آنال، و با نگاه و گرایش جامعهشناسانه به تاریخ، برای بررسی نقش دین و مذهب تشیع در ایران عصر صفوی بهره جسته
شهر کوفه در دوران عمر و برای اسکان سپاهیان اسلام بنا نهاده شد. مکان بناگذاری آن در شش کیلومتری شهر باستانی «حیره» بود. اولین پایههای تشیّع در کوفه با امارت عمّار یاسر در آنجا ریخته شده و با انتخاب این شهر به مرکزیت خلافت اسلامی توسط امام علی تثبیت گردید. ایرانیان، که از همان آغاز، بخش قابل توجهی از جمعیت این شهر را تشکیل میدادند، تحت تأثیر برخی عوامل، از قبیل سیاستهای عربگرایانة عمر و عثمان، عدالت و برابری که در دوران خلافت علی در کوفه مشاهده کرده بودند و جنبشهای شیعی که در این شهر به
بررسی تاریخ تحولات دولت صفویه از مباحث مهم و مطرح در تاریخ تحولات ایران است. عدهای صوفیمنش و قزلباش در تاریخ این مرزوبوم مجال ظهور و بروز پیدا کردند و حکومتی را بنیان نهادند که فقهای شیعه در اصل تأسیس آن نقشی نداشتند. با این همه درگذر زمان فقیهان شیعی نقشهای کلیدی را به عهده گرفتند و مذهب تشیع را با رویکرد فقهی و کلامی رسمیت بخشیدند. فرایند و چگونگی رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور، از همان ابتدای تشکیل حکومت بهعنوان مهمترین ویژگیهای حکومت صفویان با قدمتی بیش از دویست سال
شیخحیدر صفوی در اقدامی مبتکرانه، تاج قزلباش را بهعنوان پرچم و نشانه طریقت صفوی رواج داد و پس از آن پیروان این طریقت، با نام قزلباش شناخته شدند. انتساب تاج به امام علی و وجود دوازده ترک، آن را به نشانه تشیع تبدیل کرد. به مرور زمان، تغییراتی در ساختار تاج ایجاد و بر تزیینات آن افزوده شد. پادشاهان صفوی تاج را با جقه بر سر میگذاشتند. قزلباشها سعی کردند استفاده از تاج را انحصاری کنند، اما به تدریج، گروهها و اشخاص دیگر هم اجازه یافتند تاج بر سر بگذارند. کسانی که مطیع دولت صفوی میشدند، تاج را
شاهاسماعیل اول مؤسس سلسله صفویه مذهب تشیع را در ایران رسمیت بخشید. این کار ابتدا در شهرها با قدرت نظامی اعلام میشد، اما صفویان دریافتند که برای تثبیت این مذهب در تاروپود جامعه و نهادینهسازی آن، به اقدامات گسترده فرهنگی و تشکیلاتی نیاز است. دوره پنجاهساله سلطنت شاهتهماسب اول (930ـ984ق.)، فرزند و جانشین شاهاسماعیل، فرصت مناسبی را فراهم آورد تا وی با حضور عالمان مهاجر که از مناطق عربی جبلعامل لبنان و بحرین به ایران آمده بودند، تلاش گستردهای را برای شیعیسازی جامعه و تثبیت موقعیت این مذهب
مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در دورههای مختلف تاریخی، علاوه بر صورتبندیهایی مختلف، پذیرای تغییرات اجتماعی متنوعی نیز بوده است. این تغییرات، تحت تأثیر اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه شکل گرفته، امکان رشد و بازتولید نظام فکری خاص خود و تأثیر آن بر جامعه را مییابند. مسأله اصلی مقاله حاضر آن است که با استفاده از مطالعه اسنادی، ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی خصوصاً عزاداری عاشورا و اهمیت موضوع، نشان دهد نوع و میزان تحلیل و فهم منطق تغییرات و تطورات
سابقة تاریخی رسمیت مذهب شیعه در ایران، از موضوعات درخور پژوهش است. این مقاله، تنها به بررسی این موضوع در «جمهوری اسلامی» میپردازد. با سقوط نظام شاهنشاهی در سال 1357 و تأسیس جمهوری اسلامی، و لزوم تغییر قانون اساسی و تدوین قانون اساسی جدید برای نظام سیاسی جایگزین، بحث دربارة رسمیت یا عدم رسمیت مذهب، به موضوعی جنجالی تبدیل شد. برخلاف رسمیت مذهب جعفری در قانون اساسی مشروطة، تعدادی از عالمان و احزاب سیاسی اهلسنت در شهرهای سنینشین، خواهان حذف رسمیت مذهب در قانون اساسی جدید شده و به ادلهای هم
چکیده
همگونی تصوف با تشیع به معنای فرآیندی است که به وسیلهٔ آن، تصوف با تشیع پیوندی استوار برقرار کرد و بر فرهنگ اجتماعی جامعهٔ ایران اثر گذاشت. این همگونی، در سدههای میانی تاریخ ایران، همزمان با یورش مغول و با کوشش فکری بزرگان شیعی و صوفی شکل گرفت. تأثیرپذیری هر دو مکتب از تعالیم محییالدین عربی، ضمن اعتقاد به ولایت و امامت علی (ع) و نجاتبخشی عقیدهٔ مهدویت، در این همگونی نقش مهمی داشت. بهتدریج این همگونی با ادامهٔ حیات در اندیشههای عالمانی شیعی چون سید حیدر آملی و گروههای گوناگونی چون
دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری، از جمله ادوار درخشان صنایع چوب در ایران است. آثار چوبی بهجایمانده از این دوران، علاوه بر داشتن ارزش فنی و هنری بالا، به دلیل داشتن کتیبههایی با مضامین دینی و اعتقادی، جایگاهی ویژه در زمینه شناخت باورهای دینی و مذهبی مردمان آن اعصار دارند. این امر، لزوم بررسی دقیق و گستردهتر این آثار را موجب میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی آن دسته از آثار چوبی متعلق به دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری است که روی آنها، شعارهای خاص شیعیان شامل ادعیه، ذکرها و ... دیده میشود