رازغیبت ازدیدگاه امیرالمومنین(ع)

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 8 - 15 دقیقه)

1. غیبت امام مهدی(ع)
امام علی بن ابی طالب(ع) مسئله غیبت حضرت مهدی(ع) را با زمینه سازی حساب شده و منسجمی در چند مرحله مطرح می کنند و کاملاً روشن است که این کار به صورت تصادفی انجام نگرفته است؛ بلکه با توجّه به ظرفیت و کشش فکری افراد و شیوه های صحیح آموزشی و همین طور با در نظر گرفتن سیر طبیعی و خارجی وقایعی که در آینده پیش خواهد آمد، به تبیین و تشریح امور پرداخته اند. در یک مرحله پس از تصریح به ضرورت وجود حجّت الهی بر روی زمین و بلکه کلّ نظام عالم هستی می فرمایند:

«هرگز زمین از حجّت الهی که با دلیل و برهان برای حاکمیت بخشیدن به احکام و ارزش های دینی قیام می نماید، خالی نخواهد بود و حجّت خداوند عالم یا به صورت شناخته شده و آشکار [مثل یازده امام(ع)، در میان مردم زندگی می کند] یا [در اثر فراهم نبودن شرایط مناسب] به طور پنهان و ناشناخته به سر می برد».1

در روایت دیگری، امام علی(ع) پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم بر روی زمین و تبیین مسئولیت های او می فرمایند:

«حجّت خدا، گاهی به صورت علنی به طوری که همه او را می شناسند، در میان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرایط در دست ندارد. گاهی نیز حجّت الهی به دلیل مصالحی به اراده خداوند متعال از دیده مردم غایب است. در چنین مواقعی آنها در انتظار حجج الهی به سر می برند. توجّه به این نکته ضروری است که در دوران غیبت، گرچه جسم امام(ع) به علّت وجود خطرات یا مصالح دیگری از دیده مردم نهان است؛ ولی دانش او برای مردم مخفی نیست (همه از آن اطّلاع دارند) و آداب و احکام و تعالیمش در قلب و جان انسان های مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعالیم و رهنمودهای او زندگی می کنند».2

در مرحله بعد، امیرالمؤمنین(ع) ضمن معرفی آخرین حجّت الهی، اصل مسئله غیبت آن حضرت را بیان می کنند. از اصبغ بن نباته نقل شده است که می گوید:

روزی به حضور علی بن ابی طالب(ع) رسیدم آن حضرت را غرق در اندیشه دیدم، در حالی که از این وضع بسیار متعجّب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال ندیده بودم] عرض کردم: یا امیرالمؤمنین مگر اتّفاقی افتاده است که این گونه نگران و غرق در دریای تفکر به نظر می رسید؟

حضرت علی(ع)، در پاسخ فرمودند: «درباره فرزندی که بعدها از نسل من به دنیا خواهد آمد فکر می کنم. او یازدهمین فرزند من است. او مهدی ما اهل بیت است که زمین را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهی با عدل و داد پر خواهد ساخت؛ امّا پیش از آن برای او یک دوره غیبت است که عدّه زیادی از مردم در این دوره، از حق و صراط مستقیم منحرف می شوند».3

در گام بعدی علی(ع) به طولانی بودن دوره غیبت امام عصر(ع) و مشکلات و گرفتاری های آن می پردازند. به عنوان نمونه در یک مورد می فرمایند:

«در دوره غیبت امام غایب، مردم از حدود و چارچوب احکام شرع خارج خواهند شد و بسیاری از آنها گمان خواهند کرد که حجّت الهی از دنیا رفته و امامت پایان پذیرفته است؛ ولی سوگند به خدا در چنین دوره ای حجّت خدا در بین مردم و در کوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وی حرف های مردم را خواهد شنید... او مردم را خواهد دید؛ ولی آنها تا زمان معینی که خداوند مقرّر کرده است قادر به دیدن آن حضرت نخواهند بود».4

همین طور در این باره به مناسبت دیگری می فرمایند:

«دوره غیبت امام مهدی(ع) به قدری طولانی خواهد بود که انسان های بی خبر از مصالح و حکمت های الهی از ظهور آن حضرت مأیوس خواهند شد و در اثر ناامیدی از ظهور منجی عالم بشریت حتّی این جمله را به زبان خواهند آورد که: خداوند عالم نیازی به آل محمّد(ص) ندارد؛ یعنی اگر از آل محمّد(ص) کسی در روی زمین بود تا کنون باید قیام می کرد و به این نابه سامانی ها و بی عدالتی ها پایان می داد».5

2. علل و حکمت های غیبت امام زمان(ع)
از آنجا که عالم براساس یک نظام علّی و معلولی اداره می شود؛ لذا همه وقایعی که در آن به وقوع می پیوندند، دارای علّت و حکمت به خصوصی هستند. در این راستا وقتی به منظور معلوم شدن علّت غیبت امام عصر(عج) به بررسی روایات می پردازیم، به روایات زیادی برمی خوریم که در ضمن آنها تصریح شده است که فلسفه واقعی غیبت آن حضرت برای بشر معلوم نیست؛ امّا در عین حال در تعدادی از روایات از حکمت های غیبت سخن به میان آمده است. به عنوان مثال در بعضی از آنها از اموری چون امتحان و آزمایش مردم، حفظ جان امام(ع) در امان ماندن از بیعت با ستمگران، فراهم شدن زمینه انجام وظایف و... به عنوان عوامل غیبت امام مهدی(ع) یاد می شود.

در مجموعه روایت هایی که از حضرت علی(ع) نقل شده است، به برخی از حکمت های غیبت اشاره شده است که از جمله آنهاست:

1-2. در امان ماندن از بیعت با ستمگران
طبق یک روایت، علی بن ابی طالب(ع) می فرمایند:

«موقعی که قائم [حضرت مهدی(ع)]، قیام کند بیعت کسی در گردن (ذمّه) او نخواهد بود و به همین جهت است که تولّد او به صورت مخفی صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مبارکشان غایب خواهد شد».6

1-2. مشخص شدن گمراهان
یکی از راه های تشخیص قوّت ایمان و میزان پایبندی افراد به تعالیم اولیای الهی، عملکرد آنها در دوره غیبت رهبران الهی است؛ به عنوان مثال وقتی حضرت موسی(ع) به امر الهی حدود چهل روز برای مناجات در «کوه طور» اقامت کرد، اغلب مردم به خاطر نداشتن ایمان و یقین کافی فریب سامری را خوردند و از آیین الهی دست کشیدند. در اشاره به این سنّت الهی» امام علی بن ابی طالب(ع) در روایتی پس از اشاره به وجود مبارک امام مهدی(ع) اضافه می کنند:

«آن حضرت از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از غیر گمراهان مشخّص شوند».7

3-2. ستم و ظلم مردم به خودشان
علی(ع) آنجا که از لزوم وجود حجّت الهی در نظام هستی سخن می گویند، به مسئله غیبت حجّت الهی و علّت آن با این تعابیر اشاره دارند:

«ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمی ماند؛ امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمی که مرتکب می شوند و همین طور به جهت زیاده روی هایی که در حق خود انجام می دهند، به زودی از دیدن حجّت خودش [امام مهدی(ع)] محروم خواهد ساخت».8

4-2. به جهت ستم به فرزندان علی(ع)
حضرت علی بن ابی طالب(ع)، در روایتی به مناسبتی از وقایع غیبت و پیشامدهای آن سخن می گویند و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثی که برای قوم حضرت موسی(ع) رخ داده است، تشبیه کرده و تصریح می کنند: سرگردانی و تحیر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدی(ع) چندین برابر سخت تر و بیشتر از دوران سرگردانی و تحیر قوم حضرت موسی(ع) خواهد بود. آنگاه در اشاره به علّت این پیشامد می فرمایند:

«شما به خاطر ظلم و ستم هایی که بر فرزندان من خواهید کرد به این مسئله و سختی های آن دچار خواهید شد».9

قابل ذکر است با وجود تصریح امام(ع) به این موضوع، مردم در اثر غرق شدن در دنیا و زخارف آن، چند سال بعد از شهادت علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به آن وضع رقّت بار به شهادت می رسانند و ائمه بعدی را نیز مسموم می کنند و در نتیجه این کار وقتی نوبت به آخرین حجّت الهی می رسد، خداوند ایشان را به خاطر لطفی که بر بندگان خود دارد، به رغم ناسپاسی آنها، در پس پرده غیبت، جهت هدایت مردم و حفظ نظام هستی ذخیره می نماید....

5-2. حفظ علامت های هدایت
همان طور که در حکمت قبلی اشاره شد، خداوند متعال به منظور تداوم هدایت مردم در برهه ای از زمان وقتی آنها قدر نعمت بی نظیر الهی، یعنی امام معصوم(ع) را فراموش می کنند، بنابر مصالحی وجود مبارک او را در پس پرده غیبت قرار می دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، از طریق وی نزول فیض و رحمت الهی به بندگان خدا تداوم پیدا کند و باب هدایت مردم به سوی خداوند همچنان باز باشد. امام علی بن ابی طالب(ع)، در این باره می فرمایند:

«... خداوند حجّت های خود را به صورت آشکار یا پنهان یا حتّی در حالی که خطر آنان را تهدید می کند (در حال ترس و نگرانی)، در میان مردم حفظ خواهد کرد تا حجّت و دلیل های روشن و واضح (هدایت و رستگاری) از بین نروند».10

3. آثار و نتایج غیبت امام زمان(ع)
همان طور که در ضمن بعضی از روایات قبلی هم بیان شده بود، دوره غیبت امام(ع) دارای مشکلات و گرفتاری های فکری و اعتقادی بسیار خطرناکی است که امروزه حدّاقل بخشی از آنها را مشاهده می کنیم. حضرات معصومان(ع) سال ها پیش از تولّد امام عصر(ع)، به این پیشامدها و اثرات منفی آنها اشاره کرده اند و ارائه هشدارها این واقعیت را تأیید می کند که مردم اگر برنامه ریزی و عملکرد مناسبی را در پیش بگیرند، از همه این گرفتاری ها می توانند در امان باشند؛ والاّ دلیلی ندارد که در ده ها روایت از وقایع و فجایع آخرالزّمان سخن به میان آید. این مسائل مطرح شده است تا مردم پیشاپیش آمادگی های لازم را در خود ایجاد کنند تا گرفتار تبعات منفی این امور نشوند. در لابه لای مجموعه رهنمودهای حضرت علی(ع)، به برخی از گرفتاری ها و معضلات مهمّ دوره غیبت اشاره شده است که در اینجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکر می شود:

1-3. سرگردان شدن مردم
امام علی بن ابی طالب(ع) در چندین روایت به این گرفتاری اشاره دارند. در یک مورد می فرمایند:

«برای قائم ما دوره غیبتی هست که مدّت زمان زیادی طول خواهد کشید. گویی شیعیان را هم اکنون با چشم خود می بینم که در آن دوره، همانند گلّه ای بی سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده اند و دنبال سرپناه و محلّ امن و راحتی می گردند؛ امّا آن را پیدا نمی کنند. ای مردم! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت، قلب او قساوت پیدا نکند، در روز قیامت با من خواهد بود».11

یا در سخن دیگر می فرمایند:

«در غیبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانی می شوند که عدّه زیادی از آنان گمراه می گردند. تنها کسانی که به دامن عترت پیامبر اکرم(ص) چنگ بزنند، نجات پیدا می کنند و در مسیر هدایت باقی می مانند».12

در جای دیگر علی(ع)، ضمن ارائه تصویری از دوره غیبت امام مهدی(ع)، می فرمایند:

«فتنه ها و مشکلات گوناگونی در این دوره به وجود خواهد آمد، به عنوان مثال دشمنان شیعیان از آنها بدگویی کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازی مردم از مسیر صحیح خواهند پرداخت و اوضاع به اندازه ای آشفته و پریشان خواهد شد که بعضی از مردم، دچار حیرت و سرگردانی خواهند شد».13

به عبارت دیگر مردم از تشخیص راه درست عاجز خواهند بود. بدیهی است که وقتی امکان تشخیص راه صحیح مشکل بشود، اغلب مردم خود به خود یا در اثر تبلیغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسیرهای انحرافی سوق داده می شوند.

2-3. مشکل شدن دینداری
پایبندی به احکام و مقرّرات دینی، فضا و بستر مناسبی لازم دارد. به دلالت روایت های فراوان، یکی از گرفتاری های دوران غیبت آن است که پایبندی به ارزش های دینی بسیار کم خواهد شد و این مسئله، ناشی از عواملی است که کم و بیش به آنها هم در لابه لای سخنان معصومان(ع) اشاره شده است. امام علی(ع) در روایتی می فرمایند:

«سوگند به خدایی که حضرت محمّد(ص) را به حق برای پیامبری برگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برتری داده است. مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد؛ مگر پس از یک دوران سخت حیرانی و سرگردانی که در آن شرایط کسی جز افراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پایبندی به دین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانی که با وجود آن همه نابه سامانی ها در دین ثابت قدم اند، برای ولایت ما پیمان گرفته و در دل های آنها ایمان را تثبیت کرده است و با عنایات خاصّی که به آنها دارد، مورد تأئیدشان قرار داده است».14

در روایت دیگر، آن حضرت با تشبیه محسوسی، سختی دین داری را در دوران غیبت، به تصویر کشیده، می فرمایند:

«برای صاحب الامر(ع)، دوره غیبتی هست که در آن زمان، هر کس که به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد، همانند کسی است که با دست خود بخواهد بوته های خار را بکند. به راستی چه کسی می تواند با دست خود بوته های خار را لمس کند؟»15

در یکی از روایت ها، امام علی بن ابی طالب(ع)، پس از اشاره به سختی های دوره غیبت از نظر پایبندی به احکام دینی، در ضمن تصریح می کنند که همه این پیشامدها به منظور امتحان و آزمایش انسان هاست تا میزان تقوی و ایمان آنها معلوم گردد؛ زیرا به یک تعبیر هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت می فرمایند:

«برای صاحب این امر، دوره غیبتی هست که باید انسان ها (افراد) در چنان شرایطی تقوای الهی را در پیش گیرند و به دین و احکام و مقرّرات آن پایبند باشند».16

امام علی(ع)، آنگاه آیه زیر را تلاوت کرده و بدین وسیله تذکر دادند که سنّت دائمی خداوند، یعنی امتحان بشر در همه زمان ها جریان دارد و تمام پیشامدهای دوران غیبت نیز در این راستاست:

«آیا گمان کردید بی آنکه حوادث و وقایعی که برای گذشتگان پیش آمد، برای شما پیش آید داخل بهشت می شوید؟! همان گذشتگانی که آن چنان دچار گرفتاری ها و مشکلات شدند که حتّی پیامبر و افرادی که به او ایمان آورده بودند، با خود می گفتند: پس نصرت و یاری خداوند چه زمانی فرا خواهد رسید؟ آنگاه به آنها گفته شد: یاری خداوند نزدیک است».17

3-3. تردید در وجود امام زمان(ع)
یکی از وقایع بسیار تلخ عصر غیبت آن است که در نتیجه نابه سامانی ها و شیوع فساد و بی عدالتی، مردم آن چنان دچار یأس و ناامیدی خواهند شد که در اینکه امام معصومی در چنین شرایطی در روی زمین باشد، شک خواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روی زمین حجّتی از حجّت های الهی وجود داشت، در مقابل این همه ظلم و ستم که انجام می گیرد، ایستادگی می کرد و نسبت به برطرف ساختن آن اقدام لازم به عمل می آورد. حضرت علی(ع)، به این مسئله این گونه اشاره می نمایند:

«زمانی که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند... اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجّت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است؛ امّا سوگند به خدایی که علی را آفریده است، در چنین روزی حجّت خدا در میان آنها حضور دارد».18

در روایت دیگر می فرمایند:

«صاحب الامر از فرزندان من است. مردم در دوره غیبت او خواهند گفت: وی [صاحب الامر و امام عصر(ع)]، از دنیا رفته است والاّ اگر زنده است، پس کجاست؟»19

علاوه بر موارد مذکور آثار دیگری نیز برای غیبت امام عصر(ع)، ذکر شده که در اینجا فقط به ذکر عناوین آنها اکتفا می گردد.

«مردم از یکدیگر در این دوره، برائت خواهند جست.20 مردم بی پناه خواهند شد و جای امنی پیدا نخواهند کرد...21 مردم به نزاع با یکدیگر و آب دهان انداختن به صورت همدیگر خواهند پرداخت».22 و...

پی نوشت ها:
1. فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 13، ص1158.

2. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 139، ح 13.

3. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 119، ح 19.

4. همان، ج 28، ص 70.

5. همان، ج 51، ص 119، ح 19.

6. همان، ص 119 و 110، ح 1.

7. همان، ص 112، ح 7.

8. همان، ص 113 و 112، ح 8.

9. بشارت الاسلام، ص 63.

10. السید مصطفی آل سید حیدر الکاظمی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 139، ص 1158.

11. شیخ صدوق کمال الدین و تمام النعمه، ص 203.

12. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 202.

13. بحارالانوار، ج 28، ص 70.

14. کمال الدین، و تمام النعمه، ص 304.

15. بحارالانوار، ج 52، ص 111 و 135.

16. همان، ص 135.

17. سوره بقره(2)، آیه 214.

18. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 72.

19. بحارالانوار، ج 51، ص 114، ح 11.

20. همان، ج 51، ص 111، ح 5.

21. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 291 و 292.

22. علی متقی هندی کنزالعمال، ج14، ص 578.


چاپ   ایمیل