حديث ثقلين و اثبات وجود حضرت مهدي (عج)

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 9 - 17 دقیقه)

رسول خدا فرمود: من دوچيز گرانبها را كه يكي بزرگتر از ديگري است در ميان شما گذاشتم كه اگر به آن تمسك كنيد هر گز بعد از من گمراه نمي شويد. از دلائل نقلي كه بر ضرورت وجود امام زمان عليه السلام دلالت مي كند، حديث ثقلين است؛ زيرا اين حديثي كه شيعه و سني بر صحت آن اتفاق دارند بر وجود امامي از اهل بيت رسول خدا عليهم السلام كه از قرآن جدا نمي شود و قرآن نيز از او جدايي ندارد؛ در هر زماني تا روز قيامت دلالت مي كند.

وجود امام زمان عليه السلام از آيات قرآن، روايات رسول خدا و ائمه معصومين عليهم السلام و ادله قطعي عقلي قابل اثبات است. ان شاء الله در مقالات ديگر، مباحث مربوط به آيات و ادله عقلي بررسي خواهد شد، در اين مقاله تلاش مي كنيم وجود نازنين آن حضرت را از حديث ثقلين كه شيعه و سني صحت و حتي تواتر آن را قبول دارند، مورد بررسي قرار دهيم. براي روشن شدن بهتر مسأله، به طور اختصار ابتدا متن روايت را از معتبرترين كتاب هاي اهل سنت آورده و سپس ديدگاه علماي آنان را در مورد اين حديث بررسي كرده و بعد از آن چگونگي دلالت اين روايت را بر وجود امام زمان عليه السلام بيان خواهيم كرد.

متن حديث ثقلين:
حديث ثقلين در منابع اهل سنت با الفاظ و عبارت مختلف نقل شده است كه ما عين همان عبارات را از منابع متعبر شان مي آوريم. احمد بن حنبل در دو كتاب مسند و فضائل الصحابه اين روايت را با الفاظ مختلف نقل كرده است:

1.تارك فيكم الثقلين، لن يفترقا:

از ابي سعيد خدري و زيد بن ارقم نقل كرده ست: ابوسعيد خدري مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: من دو چيز گرانبها را كه يكي بزرگتر از ديگري است در ميان شما مي گذارم، يكي كتاب خدا؛ ريسماني است كه از آسمان تا زمين امتداد دارد، و ديگري عترت و اهل بيت من. اين دو، تا هنگامي كه بر حوض كوثر بر من وارد شوند هرگز از هم جدا نمي شوند. الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص14، ح11119، و ص371، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر؛ الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، فضائل الصحابة، ج2، ص779، تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ - 1983م.

2.تارك فيكم خليفتين، لن يتفرقا:

روايت فوق، با الفاظ ديگر در مسند و فضائل الصحابه از زيد بن ثابت اين گونه نقل شده است: حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا الأَسْوَدُ بن عَامِرٍ ثنا شَرِيكٌ عَنِ الرُّكَينِ عَنِ الْقَاسِم بن حَسَّانَ عن زَيدِ بن ثَابِتٍ قال: قال رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم: اني تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَينِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بين السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أو ما بين السَّمَاءِ إلي الأَرْضِ وعترتي أَهْلُ بيتي وَإِنَّهُمَا لَنْ يتَفَرَّقَا حتي يرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ. زيد بن ثابت مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: من دو چيز را به عنوان جانشين در ميان شما مي گذارم، يكي كتاب خدا ريسمان كشيده شده در ميان آسمان و زمين و ديگري عترت اهل بيت من است و اين دو تا هنگامي كه بر حوض كوثر بر من وارد مي شوند، هرگز از هم جدا نمي شوند. الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج5، ص181، ح21618، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر؛ الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، فضائل الصحابة، ج2، ص603، تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ - 1983م.

3.تركت فيكم ما ان اخذتم به... الثقلين:

به نقل ابي سعيد خدري رسول خدا فرمود: من دوچيز گرانبها را كه يكي بزرگتر از ديگري است در ميان شما گذاشتم كه اگر به آن تمسك كنيد هر گز بعد از من گمراه نمي شويد.... الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص59، ح11578، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر. ترمذي در سنن و طبراني در معجم الكبير، و برخي ديگر نيز روايت را با همين عبارت آورده اند: الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاي 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص663، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت. الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج5، ص153، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م. در برخي نقل ها، به جاي «ما ان اخذتم به»، عبارت «ما ان تمسكتم به» آمده است.

4.«لن ينقضيا حتي يردا علي الحوض»:

طبراني در معجم الكبير، حديث را از دو طريق با اين عبارت آورده است: حذيفة بن اسيد غفاري مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي مردم! من الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج3، ص67، ح2683، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م. سند ديگر طبراني اين است: حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي وَزَكَرِيا بن يحيي السَّاجي قَالا ثنا نَصْرُ بن عبد الرحمن الْوَشَّاءُ؛ وَحَدَّثَنَا أَحْمَدُ بن الْقَاسِمِ بن مُسَاوِرٍ الْجَوْهَرِي ثنا سَعِيدُ بن سُلَيمَانَ الْوَاسِطِي قَالا ثنا زَيدُ بن الْحَسَنِ الأَنْمَاطِي ثنا مَعْرُوفُ بن خَرَّبُوذَ عن أبي الطُّفَيلِ عن حُذَيفَةَ بن أُسَيدٍ الْغِفَارِي قال:...الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج3، ص180، ح3052، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م.

اعتبار حديث ثقلين از ديدگاه علماء اهل سنت
بسياري از بزرگان اهل سنت براي اين روايت اعتبار ويژه ي قائل هستد:

1.محمد بن عيسي ترمذي: ترمذي حديث ثقلين را از زيد بن ثابت نقل كرده و در پايان مي گويد: هذا حديث حسن غريب. الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاي 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص663، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

2.حاكم نيشابوري: حاكم در مستدرك بعد از اين كه اين روايت را از زيد ابن ارقم نقل كرده، مي گويد: هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين و لم يخرجاه. اين حديث بر شرط مسلم و بخاري صحيح است ولي آن را نياورده اند. الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص160، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولي، 1411هـ - 1990م.

3.ابن كثير دمشقي: ابن كثير سلفي در تفسيرش مي نويسد: وقد ثبت في الصحيح م 2408 أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال في خطبة بغدير خم إن تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي وإنهما لم يفترقا حتي يردا علي الحوض. در صحيح مسلم به شماره 2408 ثبت شده است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در خطبه اش در غدير خم فرمود: من دو چيز گرانبها را در ميان شما مي گذارم....ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، تفسير القرآن العظيم، ج4، ص114، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1401هـ.

4.ابو الحسن هيثمي: هيثمي در مجمع الزوائد بر اعتبار سند روايتي كه كلمه «خليفتين» دارد، تصريح كرده و مي گويد: رواه أحمد وسنده جيد. اين حديث را احمد بن حنبل در كتاب مسندش نقل كرده و سند آن نيكو است. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص163، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت - 1407هـ. و در جاي ديگر مي گويد: ورجاله ثقات. رجال حديث ثقلين همه موثق اند. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1، ص170، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت - 1407هـ.

5.سيوطي و محمد بن يوسف صالحي شامي: اين دو تن نيز كلام ترمذي و حاكم را در حسن و صحيح بودن حديث ثقلين نقل نموده و سخنان آنها را رد هم نكرده اند: وأخرج الترمذي وحسنه والحاكم وصححه عن زيد بن أرقم أن النبي صلي الله عليه وسلم قال (إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وأهل بيتي) السيوطي، أبو الفضل جلال الدين عبد الرحمن أبي بكر (متوفاي 911هـ)، الخصائص الكبري، ج2، ص466، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1405هـ - 1985م. الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج11، ص6، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1414هـ.

6.حسن بن علي سقاف: سيد سقاف قرشي در شرح صحيح عقيده طحاويه مي نويسد: ورواه الترمذي (5 / 663 برقم 3788) بسند صحيح بلفظ: «إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي، أحدهما أعظم من الآخر: كتاب الله حبل ممدود من السماء إلي الأرض، وعترتي أهل بيتي، ولن يتفرقا حتي يردا علي الحوض، فانظروا كيف تخلفوني فيهما». ترمذي اين حديث را به اين شماره به سند صحيح با اين لفظ روايت كرده است: اني تارك... من دو چيز را به عنوان جانشين در ميان شما مي گذارم، يكي كتاب خدا ريسمان كشيده شده در ميان آسمان و زمين و ديگري عترت اهل بيت من است و اين دو تا هنگامي كه بر حوض كوثر بر من وارد مي شوند، هرگز از هم جدا نمي شوند. پس بنگريد پس از من چگونه با آنها برخورد مي كنيد. السقاف القرشي الهاشمي، حسن بن علي (معاصر) صحيح شرح العقيدة الطحاوية أو المنهج الصحيح في فهم عقيدة أهل السنة والجماعة مع التنقيح، 654، ناشر: دار الإمام النووي - عمان - الأردن، الطبعة الأولي، 1416 - 1995 م.

7.الباني از مفتيان اهل سنت: الباني وهابي (متوفاي 1420) كه از او با عناوني «امير المؤمنين في الحديث» و «بخاري دوران» ياد مي كنند، نيز اين روايت را در كتاب «صحيح الجامع الصغير، حديث شماره 2457، تصحيح كرده است. اينها نمونه اي از كلام بزرگان اهل سنت در مورد اين روايت بود كه به همين مقدار بسنده مي كنيم.

چگونگي دلالت اين روايت بر وجود امام زمان (ع)
اين روايت، نكته ها و مطالب ظريف فراواني را در بردارد؛ از جمله مي توان از اين روايت، اصل زنده بودن امام زمان و امتداد ائمه عليهم السلام را تا قيامت ثابت كرد.

استدلال علماي شيعه
يكي از مراجع تقليد، حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني در باره اين روايت مي گويد: از دلائل نقلي كه بر ضرورت وجود امام زمان عليه السلام دلالت مي كند، حديث ثقلين است؛ زيرا اين حديثي كه شيعه و سني بر صحت آن اتفاق دارند بر وجود امامي از اهل بيت رسول خدا عليهم السلام كه از قرآن جدا نمي شود و قرآن نيز از او جدايي ندارد؛ در هر زماني تا روز قيامت دلالت مي كند. الخراساني، الشيخ وحيد (معاصر)، منهاج الصالحين، ج1، ص472.

حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني از مراجع تقليد، مي گويد: از حديث ثقلين شش مطلب مهم استفاده مي شود:
1.وجوب تمسك به قرآن و عترت؛

2.انحصار راه نجات از ضلالت با تمسك به قرآن و عترت؛

3.شرط نجات از ضلالت، تمسك به قرآن و عترت است؛ نه يكي از آنها؛

4.عصمت اهل بيت از خطا و اشتباه؛

5.عترت دانا ترين مردم بعد از رسول خدا؛

6.خالي نبودن زمين از وجود حجت الهي. «(السادس) بقاء العترة الهادية إلي يوم القيامة، وعدم خلو الزمان من عالم من أهل البيت تكون أقواله حجة كالكتاب المجيد.» ششمين موردي كه از حديث ثقلين استفاده مي شود، باقي ماندن عترت هدايت گر تا روز قيامت است و اين كه عالم در هيچ زماني از وجود يك نفر از اهل بيت كه سخنان آنان همانند قرآن مجيد حجت است، خالي نيست. و سپس براي اثبات مورد ششم اين گونه استدلال مي كند: ويدل علي ذلك أمور:

1 - قوله صلي الله عليه وآله «اني تارك فيكم الثقلين» وقوله «اني مخلف فيكم» وقوله «اني تارك فيكم خليفتين» وقوله «اني قد تركت فيكم» وقوله «اني قد خلفت فيكم الثقلين» فإنها تدل علي أنه صلي الله عليه وآله ترك في أمته من يكون مرجعا في أمورهم وخليفته عليهم، وهو القرآن والعترة. ومن المعلوم ان احتياج الأمة اليهما ليس مختصا بزمان دون زمان، فلو لم يبق ما ترك في الأمة مدي الدهر لا يصدق عليه أنه ترك فيهم من يكون كذلك، وعليه فلا يصح صدور هذه التعابير والتصريحات منه. والفرق واضح بين أن يكون تاركا ومخلفا في الجميع ما ان تمسكوا به لن يضلوا أو في البعض، وهذه العبارات كلها صريحة في الأول دون الثاني.

2 - قوله صلي الله عليه وآله «ما ان تمسكتم به لن تضلوا» وقوله «ان تمسكتم بهما لن تضلوا» فان نفي الضلال علي سبيل التأبيد ان تمسكوا بالثقلين لا يصح الا إذا كان ما يتمسك به باقيا متأبدا.

3 - قوله صلي الله عليه وآله «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض» فإنه لو لم يكن في زمن من الأزمنة من هو عدل الكتاب وقرينه لزم افتراق كل منهما عن الاخر، وهذا ينافي ما هو صريح الحديث من كونهما عدلين وعدم افتراقهما ابدا.

4 - قوله صلي الله عليه وآله «لن ينقضيا حتي يردا علي الحوض» فإنه يدل علي دوامهما وعدم انقضائهما ابدا.

اين روايت از چند جهت بر وجود امام زمان عليه السلام دلالت مي كند:
1. جمله هاي «اني تارك فيكم الثقلين»، «اني مخلف فيكم»، «اني تارك فيكم خليفتين»، «اني قد تركت فيكم» و «اني قد خلفت فيكم الثقلين»، دلالت مي كند كه رسول خدا در ميان امتش كساني را مرجع در امور و جانشين اوست در ميان امت باقي گذاشت. و روشن است كه احتياج امت به آنها منحصر به يك زمان نيست. پس اگر آن مرجع مدت زماني در ميان مردم نباشد اين كلام رسول خدا مصداق پيدا نخواهد كرد، و صدور اين تعبيرات از رسول خدا صحيح نباشد. فرق بين اين دو عبارت روشن است كه بگويد: من آن را باقي گذاشتم تا مرجع و جانشين در همه امور باشد كه اگر به آن تمسك كنيد گمراه نمي شويد و يا اين كه بگويد: من آن را در بعض امور مرجع و جانشين قرار دادم، تمام اين عبارات حديث صريح در گفتار نخست است نه دومي.

2.جمله فرمايش رسول خدا صلي الله عليه و آله «لن تضلوا» مي رساند كه اگر به ثقلين تمسك كنيد براي هميشه گمراه نمي شويد، اين نفي ضلالت براي همشه، وقتي درست است كه شي مورد تمسك، براي هميشه باقي باشد.

3.جمله «لن يفترقا حتي...» مي گويد: قرآن و عترت كه عدل قرآن است هرگز ازهم جدا نمي شوند و اگر در زماني از زمانها عدل كتاب نباشد؛ افتراق تحقق مي يابد و عدل قرآن حساب نخواهد شد و اين منافات با نص حديث دارد.

4.جمله «لن ينقضيا حتي يردا... » نيز بر وجود دائمي و هميشگي قرآن و عترت دلالت دارد.الصافي، الشيخ لطف الله (معاصر)، أمان الأمة من الضلال والإختلاف، ص140، چاپخانه: العلمية - قم، الطبعة الأولي1397

آيت الله سيد علي ميلاني مي گويد: حديث ثقلين همان گونه كه بر امامت دوازده امام عليهم السلام و امامت بلا فصل اميرمؤمنان عليه السلام بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله دلالت دارد؛ بر وجود امام دوازدهم، حجت منتظر و بقاء آن حضرت نيز دلالت مي كند؛ زيرا اين حديث مي رساند كه قرآن و عترت تا روز قيامت و تا هنگام ورود بر حوض، از همديگر جدا نمي شوند. پس همچنانكه قرآن تا روز قيامت باقي است، واجب است كسي كه مورد تمسك و اقتداء واقع مي شود و امام زمان و حجت وقت از عترت پاك رسول خدا است نيز تا روز قيامت موجود باشد. الميلاني، السيد علي (معاصر)، نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الانوار، ج2، ص262، چاپخانه: مهر، الطبعة الأولي:1414

استدلال علماي اهل سنت
علماي اهل سنت نيز با توجه به اين روايت، بر وجود امام زمان عليه السلام استدلال كرده اند كه به چند نمونه از آن اشاره مي كنيم: مناوي از علماي اهل سنت كلام علامه سمهودي را از كتاب جواهر العقدين در باره دلالت حديث ثقلين اين گونه حكايت كرده است: از اين حديث استفاده مي شود كه در هر زمان بايد فردي اهل بيت و عترت پاك من كه سزاوار تمسك است، تا روز قيامت موجود باشد، تا امر به تمسك در اين حديث معنا پيدا كند؛ همان گونه كه كتاب عزيز چنين است. و لذا اهل بيت در رواياتي كه بعداً مي آيد، امان زمين معرفي شده اند كه هرگاه از روي زمين بروند، اهل زمين نيز نابود خواهند شد. المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاي 1031هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج3، ص15، ناشر: المكتبة التجارية - مصر، الطبعة: الأولي، 1356هـ.

ابن حجر هيثمي از محدثان اهل سنت، بعد از نقل اين روايت بر وجود امام اين گونه استدلال كرده است: آنچه از روايت به دست مي آيد اين است كه تمسك به كتاب و سنت و عالمان به اين دو از اهل بيت رسول خدا تشويق و ترغيب شده است. و از مجموع اين سخن استفاده مي شود كه اين امور (كتاب، سنت و عالمان از اهل بيت رسول خدا) تا قيامت باقي هستند. الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاي973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص439، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولي، 1417هـ - 1997م.

بعد از اين كه رواياتي ديگري را در مورد تمسك به اهل بيت نقل مي كند مي گويد: وفي أحاديث الحث علي التمسك بأهل البيت إشارةٌ إلي عدم انقطاع متأهل منهم للتمسك به إلي يوم القيامة، كما أنَّ الكتاب العزيز كذلك، ولهذا كانوا أماناً لأهل الأرض كما يأتي، ويشهد لذلك الخبر السابق: في كل خلَفٍ من أمتي عدول من أهل بيتي. در احاديثي كه سفارش به اهل بيت شده، به اين نكته اشاره دارد كه تا روز قيامت زمين از اهل بيتي كه اهليت هدايت دارند خالي نخواهد بود؛ همان گونه كه كتاب عزيز چنين است، و لذا اهل بيت امان براي اهل زمين معرفي شده اند. شاهد بر اين مطلب روايت گذشته است كه مي فرمايد: در ميان هر قوم و دسته اي از امت من، عدولي از اهل بيت من وجود. الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاي973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص442، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولي، 1417هـ - 1997م.

آيت الله بروجردي رضوان الله تعالي عليه در جامع احاديث شيعه استدلال عجيلي صاحب كتاب ذخيرة المآل را در باره اين روايت اينگونه نقل كرده است: آنان (عترت رسول خدا) حافظان كتاب خدا و سنت رسول خدا هستند كه تا روز قيامت از قرآن و سنت جدا نخواهند شد؛ زيرا بر خداوند است حجتي از عترت را كه وارث نبوت و جانشين رسول خداهستند بر مردم اقامه كند، برخي از آنان آشكار و برخي از ديدها پنهان اند و خاتم اين وارثان، حضرت مهدي عليه السلام است. به اين جهت است كه او بر عيسي بن مريم امامت مي كند. و در پيش گذشت اين كه محور و دائره اولياء، كه عالم را اصلاح مي كنند جز از ميان عترت كسي نيست. البروجردي، حاج حسين طباطبايي (متوفاي1383هـ)، جامع أحاديث الشيعة، ج1، ص75، المطبعة العلمية - قم، سال چاپ: 1399

نتيجه:

اولاً: حديث ثقلين را بزرگان علماي اهل سنت مانند: مسلم نيشابوري، احمد حنبل، طبراني هيثمي و بقيه در كتابهاي خود ذكر كرده اند و بسياري از محدثان و نام آوران آنها سند اين روايت را صحيح دانسته و رجال روايت را موثق و مورد اعتبار مي دانند و در نتيجه اين روايت متواتر بين مسلمانان است.

ثانياً: علماي شيعه و برخي از علماي اهل سنت سني تصريح كرده اند كه: اهل بيت عليهم السلام عدل قرآن هستند؛ همان طور كه قرآن تا قيامت باقي است، يك نفر از اهل بيت عليهم السلام بايد همواره زنده باشد تا سخن رسول خدا صلي الله عليه وآله تكذيب نشود.


چاپ   ایمیل