طول عمر امام زمان علیه السلام

شبهات مهدویت بازدید: 884
(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 9 - 18 دقیقه)

 

طول عمر امام زمان علیه السلام

زینب موسوی

 

چکیده:

      مسئله طول عمر امام زمان علیه السلام از مسائلی است که از دیرباز مورد نزاع میان برخی از متفکران اهل سنت و علمای شیعه بوده است. نتایج به دست آمده در این تحقیق عبارتند از: 1. بنابر آیات نورانی قرآن کریم،‌ برخورداری از عمری طولانی امری ممکن بوده و حضرت نوح علیه السلام و نیز اصحاب کهف از کسانی هستند که دارای عمری طولانی بوده اند؛ 2. بر اساس روایات شیعه و سنی افرادی همچون حضرت خضر علیه السلام نیز عمری طولانی داشته است؛ 3. قوانین زیستی و نیز پزشکی، امکان داشتن عمر طولانی را پذیرفته و شرایطی را برای آن بیان کرده اند؛ 4. به لحاظ تاریخی نیز معمرین فراوانی از پیامبران و غیر پیامبران وجود داشته اند؛ 5. اینکه امام زمان علیه السلام عمری طولانی داشته باشد،‌ امری غیر طبیعی و مخالف قرآن و روایات به شمار نمی آید.

طرح مسئله

اعتقاد به امام غایب که از عقاید راسخ شیعه امامیه است، همواره مورد هجوم مخالفان بوده است. جامعه شیعی با توجه به روایات معتبر، پس از اعتقاد به یازده امام حاضر، وجود، نفوذ و تاثیر گذاری امام غایب یعنی امام زمان علیه السلام را باور داشته و پاسخ به شبهات در این باره را از واجبات خود می داند.

از جمله مباحث بسیار مهم و مورد گفتگو میان اندیشمندان شیعه و سنی مسئله طول عمر امام زمان علیه السلام است. این مسئله ـ که  از دیرباز میان محافل علمی مطرح بوده است[1] - چنان مورد شگفتی عده ای قرار گرفته است، که اساسا منکر وجود شخصیت حقیقی امام زمان علیه‌السلام شده‌اند.[2]

آنچه در این نوشتار در پی آن هستیم، بررسی مسئله طول عمر امام زمان علیه السلام و اثبات حقانیت اعتقاد شیعه امامیه در این باره است که توجه به ابعاد گوناگون آن و استفاده از منابع اهل سنت و شیعه می تواند ما را بر پاسخگویی به شبهه شبهه افکنان توانا سازد.

1. قرآن و مسئله طول عمر

قرآن کریم به عنوان متنی که مورد پذیرش تمام مسلمانان است، دربردارنده آیاتی است که می تواند مدعای شیعیان راجع به امکان طول عمر امام زمان علیه السلام را ثابت کند. برخی از این آیات عبارتند از:

 الف. آیه 14 سوره عنکبوت

«و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فلبث فیهم الف سنه الا خمسین عاما فأخذهم الطوفان و هم ظالمون»[3]

«و به تحقیق نوح را به سوی قومش فرستادیم،‌ پس نهصد و پنجاه سال میان آنها باقی ماند سپس طوفانی آنها را دربرگرفت، در حالی که آن قوم ظالم بودند»

این آیه بیانگر این حقیقت است که تنها مدت دعوت حضرت نوح علیه‌السلام میان قوم خود، 950 سال بوده است. حال عمر وی هنگام بعثت چقدر بوده و پس از طوفان چند سال در این دنیا مانده است، مسئله ای است که مورد اختلاف میان دانشمندان واقع شده است، تا جایی که آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت روایات متعددی را نقل کرده که برخی از آنها حضرت نوح علیه‌السلام را دارای عمری در حدود 1700 سال دانسته اند[4] و مرحوم شیخ صدوق از اندیشمندان معروف شیعه در قرن چهارم هجری نیز روایتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت نوح 2500 سال عمر کرده است.[5]

توجه به این نکته نیز خالی از لطف نیست که فخر رازی دانشمند معروف اهل سنت، اندیشه برخی از پزشکان مبنی بر اینکه عمر انسان به طور طبیعی بین صد تا صد و بیست سال است، را با این آیه در تعارض دانسته و طول عمر انسان را با توجه به مشیت الاهی امری ممکن دانسته است.[6]

ب. آیه 25 سوره کهف

«ولبثوا في كهفهم ثلاث مئة سنين وازدادوا تسعا»[7]

«و سیصدو نه سال در غار باقی ماندند.»

از جمله آیاتی که مورد استناد اندیشمندان شیعی برای اثبات امکان طول عمر امام زمان علیه السلام قرار گرفته است،‌ آیه مربوط به اصحاب کهف است.[8]

این آیه به همراه آیات همنوای با آن،‌ به روشنی گویای این حقیقت است که اصحاب کهف مدت سیصد و نه سال در غار به حال خواب زنده بودند و به قدرت و اذن خداوند متعال از این پهلو به آن پهلو می شدند. بدون تردید کسی که به حیات و زنده بودن اصحاب کهف به مدت سیصد و نه سال آن هم بدون خوردن هیچ غذایی باشد، طول عمر امام زمان علیه‌السلام برای او امری عجیب نخواهد بود. به بیان دیگر خدایی که می تواند اصحاب کهف را بدون غذا این همه سال زنده نگهدارد،‌ آیا نمی تواند خلیفه خود را در شرایطی بهتر زنده نگهدارد؟

ج. آیه 259 سوره بقره

«قال أنى يحيي هذه الله بعد موتها فأماته الله مئة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوما أو بعض يوم قال بل لبثت مئة عام فانظر إلى طعامك وشرابك لم يتسنه ... أن الله على كل شئ قدیر»

«عزیر گفت: چگونه خداوند آنها را زنده می کند؟ پس خداوند او را صد سال میراند،‌ سپس او را زنده کرد. گفت چند سال که در این حالت بوده ای؟ عزیر گفت: یک روز یا بخشی از یک روز. گفت: تو صد سال در این حالت بوده ای . پس نگاه کن به غذا و آب خود که هنوز خراب نشده اند و .... پس خداوند بر همه چیز تواناست».

آیه یادشده داستان حضرت عزیر را بیان می کند که خداوند او را صد سال میراند و پس از آن زنده کرد،‌ در حالیکه غذا و آب او تغییری نکرده بود.

در روایات و نیز کتاب های تفسیری شیعه و سنی آمده است که غذا و آب حضرت عزیر، انجیر،‌ انگور و شیر بوده است.[9] شگفتی فراوان این داستان این است که مواد غذایی یادشده که بسیار سریع از بین می روند،‌ صد سال بدون تغییر باقی مانده بودند و مسلمانان نیز با توجه به اعتقاد به قدرت خداوند این مسئله را امری ممکن و طبیعی می دانند.  حال سوال این است که خدایی که می تواند این مواد غذایی را به مدت صد سال سالم نگه دارد،‌ نمی تواند خلیفه خود را تا هر وقت که بخواهد زنده نگه دارد؟

2. طول عمر در آئینه روایات

مطابق با روایات موجود در منابع روایی،‌ پیش از امام زمان علیه‌السلام نیز انسان هایی بوده اند که دارای عمر طولانی بوده اند. جز آن کسانی که در بخش آیات قرآنی به آنها اشاره شد می توان دست کم به دو مورد زیر نیز استناد کرد:

الف. حضرت عیسی علیه‌السلام

به نقل مسلم نیشابوری از محدثان معروف اهل تسنن، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

«کیف انتم اذا نزل ابن مریم فیکم و امامکم منکم»[10]

چگونه خواهید بود که عیسی بن مریم در میان شما نازل گردد در حالیکه امام شما باشد.

همچنین نعمانی از محدثان معروف شیعه نیز از پیامبر اکرم ص خطاب به امام علی علیه السلام راجع به تعداد اوصیاء این روایت را نقل می کند که

«... عدتهم عدة‌ اشهر السنه آخرهم یصلی عیسی بن مریم خلفه»[11]

«تعداد آنها به تعداد ماه های سال است و حضرت عیسی پشت سر آخرین آنها نماز می خواند.»

بر اساس این روایات و نیز تائید از قرآن کریم می توان گفت که حضرت عیسی علیه السلام نیز تا قیام امام زمان علیه‌السلام زنده است که بر این اساس دارای عمری طولانی خواهد بود.

قرآن کریم نیز در این باره با رد شبهه به صلیب کشیدن حضرت عیسی علیه‌السلام اینگونه بیان می کند که خداوند متعال آن حضرت را نزد خود برده است:

«وقولهم إنا قتلنا المسيح عيسى ابن مريم رسول الله وما قتلوه وما صلبوه ولكن شبه لهم وإن الذين اختلفوا فيه لفي شك منه ما لهم به من علم إلا اتباع الظن وما قتلوه يقينا بل رفعه الله إليه وكان الله عزيزا حكيما»[12]       

ب. حضرت خضر علیه السلام

از جمله کسانی که می توان با استفاده از روایات،‌ او را دارای عمری طولانی دانست،‌ حضرت خضر علیه السلام است.

مسلم نیشابوری در این روایتی را نقل می کند که پیامبر اکرم صصص فرمودند زمانی که دجال ظهور می کند در برخورد با حضرت خضر تصمیم بر قتل او می گیرد؛ اما موفق به این کار نمی شود.

در منابع شیعی نیز بر عمر طولانی حضرت خضر علیه السلام تاکید شده است. از جمله این که از سدیر صیرفی نقل شده است که وی به اتفاق مفضل بن عمر، ابان بن تغلب و ابوبصیر نزد امام صادق علیه السلام رفته و دیدند که حضرت روی خاک نشسته و سخت گریه می کند و این جمله را بیان می کند که «مولای من،‌ غیبت طولانی تو وجودم را از هم می پاشد و راحتی ضمیرم را از من گرفته است». سدیر می گوید: عرض کردم فدایت شوم این حالت گریه برای چیست؟ فرمود: در کتاب جفر نگاه کردم تا رسیدم به مولد حضرت مهدی علیه السلام که خداوند طول عمر فراوانی به وی عنایت می فرماید و در غیبت او غوغایی در عالم رخ  خواهد داد .... من بر آن روز متاثر و گریان شدم.

آنگاه بیان کردند که تولد حضرت مهدی علیه السلام مانند تولد حضرت موسی علیه السلام، غیبت او مانند غیبت حضرت عیسی علیه السلام و ماندن او در میان قومش مانند حضرت نوح علیه السلام و طول عمر او مانند طول عمر خضر علیه السلام است.[13]           

افزون بر آن،‌ در منابع شیعی از ملاقات حضرت خضر علیه السلام با امام علی علیه السلام سخن به میان آمده است.[14]     

بنابراین طول عمر امام زمان علیه السلام امری  بی سابقه نبوده است و اگر خداوند توانسته به عده ای از انسان ها با توجه به مصالحی،‌ عمری طولانی دهد،‌ همین مسئله را راجع به امام زمان علیه السلام نیز می تواند انجام دهد.

 3 . طول عمر در فرایند قوانین طبیعی

فطرت حقیقت جوی بشری تا کنون به حقایق بیشماری در عالم هستی دست یافته است که هر یک از این حقایق خود راهی برای شناخت آفریدگار هستی است. با وجود این، باید اذعان نمود که

حقایق و قوانین فراوانی در عالم هستی وجود دارد که تا به امروز برای بشر روشن نشده است، اما توجه به قوانین کشف شده امروزی می تواند رهگشای حق جویان در مسئله طول عمر امام زمان علیه السلام باشد.

 همچنین توجه به قوانین طبیعی در مسئله مورد گفتگو از این جهت مورد اهمیت است، که این قوانین اختصاصی به یک دین یا یک مذهب ندارند، به بیان دیگر این قوانین اموری فرادینی و فرامذهبی بوده و مورد پذیرش گروه های مختلف انسانی هستند.

تا کنون،‌ شواهدی از قرآن و روایات آوردیم که مطابق با آنها طول عمر انسان، امری ممکن است. حال باید این مسئله را بررسی کنیم که آیا طول عمر،‌ امری طبیعی است یا اینکه موارد یادشده به قدرت نامحدود خداوند تحقق یافته است.

متخصصان دانش زیست شناسی بر این باور هستند که اجزای اصلی بدن انسان دارای عمر نامحدودی است و از این رو عمر انسان نیز به خودی خود می تواند نامحدود باشد.

علم پزشکی نیز ثابت کرده است که عمر انسان به طور طبیعی باید طولانی باشد و مرگ و میرهای انسان ها در سنین پائین به دلیل بروز عوارض و مفاسدی است که برای مزاج او رخ می دهد. به باور برخی از پزشکان،‌ اصول طبیعی زندگانی حیوانات را باید بر انسان پیاده کرد،‌ چرا که عمر طبیعی برخی حیوانات به نهصد تا هفت هزار و دویست سال می رسد،‌ بنابراین می توان انسان را نیز تا آن اندازه نگهداری کرد.[15]

با توجه به آنچه که گذشت، می توان مدعی شد که مسئله طول عمر امری طبیعی است و علل طول عمر یا کوتاهی آن را باید در زمان،‌ مکان، غذا و دیگر شرایط جستجو کرد. به عنوان مثال می توان مدعی شد که عمر در میدان جنگ غیر از عمر در محیط صلح،‌ عمر در هوای آلوده غیر عمر در هوای مناسب و ... است.

دانشمندان شیعی با تمسک به قوانین طبیعی یادشده، مسئله طول عمر امام زمان علیه السلام را امری طبیعی دانسته اند و اموری همچون محیط، تغذیه مناسب،‌ فعالیت های روحی و بدنی سالم  و ... را از عوامل موثر در طول عمر قلمداد کرده اند.[16] 

4. طول عمر در رهگذر تاریخ

واقعیت دیگری که در بررسی مسئله طول عمر و امکان آن باید مورد نظر باشد، تجربه تاریخ طولانی بشریت است.

اهمیت این بحث بدین جهت است که تا کنون برخی از انبیائی که دارای عمری طولانی بوده اند را برشمردیم و قوانین بشری نیز بر امکان داشتن عمر طولانی تاکید کردند. حال باید دید که آنچه زیست شناسان و پزشکان آن را ممکن دانسته اند،‌ در خارج نیز اتفاق افتاده است یا نه؟

اگر مسئله داشتن عمر طولانی در تاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد – هر چند که بسیار نباشد- تکرار آن نیز امری طبیعی و معقول و قابل پذیرش است.

یکی از مهم ترین منابع آگاهی های ما انسان ها در طول تاریخ بشریت، نقل های تاریخی است که دربردارنده اطلاعات بسیار ارزشمندی است.

اگر چه ما خود در گذشته نبوده ایم و پدیده درازعمری را تجربه نکرده ایم،‌ اما اطلاعاتی که از گذشته در اختیار داریم و از راه نقل تاریخ به دست آورده ایم،‌ می تواند رهگشای ما در این مسئله باشد.

منابع تاریخی از افراد بسیاری یاد کرده است که دارای عمری طولانی بوده اند و اندیشمندان شیعی از آنها به عنوان معمّرین یاد کرده اند.

همچنین مورخان این افراد را به خوبی شناسانده و نام و نشان، نسب و قبیله، مکان زندگی آنها، تعداد فرزندان،‌ سفرها و حتی کلمات و وصیت های آنها را نیز نقل و ضبط کرده اند.

برخی از این افراد عبارتند از:

  1. لقمان 4000 سال عمر کرد؛
  2. ریان پدر عزیز مصر 1700 سال عمر کرد؛
  3. حضرت آدم علیه السلام 930 یا 1000 سال عمر کرد؛
  4. پسر ادریس علیه السلام 969 سال عمر کرد؛
  5. شیث بن آدم که 912 یا 940 سال عمر کرد؛
  6. انوش بن شیث که 750 یا 960 سال عمر کرد؛
  7. قینان بن شیث که 920 سال عمر کرد؛
  8. مهلائیل که 800 یا 960 سال عمر کرد؛
  9. مادر مهلائیل 960 سال عمر کرد؛
  10. شداد بن عامر 900  سال عمر کرد؛
  11. جمشید 850 سال عمر کرد؛
  12. عمر بن عامر800 سال عمر کرد؛
  13. لمک 777 یا 790 سال عمر کرد؛
  14. حضرت هود علیه السلام 760 سال عمر کرد؛
  15. سلیمان علیه السلام 712 سال عمر کرد؛
  16. عزیز مصر 700 سال عمر کرد؛
  17. فریدون 500 سال عمر کرد؛
  18. درید بن زید 456 سال عمر کرد؛
  19. عمرو بن حجة رومی 400 سال عمر کرد؛
  20. زهیر بن عبدالله کنانه 420 سال عمر کرد؛
  21. فرعون 411 سال عمر کرد؛
  22. ربیع بن صبع 380 سال عمر کرد؛
  23. عبدالمسیح نصرانی 350 سال عمر کرد؛
  24. اکثم بن صفر اسدی 330 سال عمر کرد؛
  25. حضرت شعیب 240 سال عمر کرد؛
  26. سیرت بن سعید 220 سال عمر کرد؛
  27. صفی الدین ریاحی 200 سال عمر کرد؛
  28. و ... [17]

بدون تردید مراجعه دقیق به آثار تاریخی نام های فراوان دیگری را به محقق می دهد که از عمر طولانی برخوردار بوده اند.

طول عمر و اقسام آن

با توجه به آنچه گذشت می توان،‌ طول عمر را به طور طبیعی به چند نوع تقسیم کرد:

الف.. طول عمر محال؛

ب. طول عمر ممکن؛

این قسم خود بر دو نوع است:

  1. طول عمر ممکن عادی؛

 این قسم نیز خود بر دو نوع است:

  1. طول عمر ممکن غیر عادی.

طول عمر ممکن غیر عادی فعلیت نیافته؛

طول عمر ممکن غیر عادی فعلیت یافته؛

قسم دوم نیز خود بر دو نوع است:

  1. فعلیت یافته در گذشته؛
  2. فعلیت یافته در حال.

مجموع این اقسام،‌ پنج قسم است که توضیح آنها بدین صورت است:

  1. طول عمر محال؛ مانند طول عمر راجع به کسی که راجع به نوع غذا و محیط و دیگر شرایط دقتی نداشته و اراده الاهی نیز بر طول عمر چنین کسی فعلیت نیافته باشد.
  2. طول عمر ممکن عادی: مانند طول عمر میان 80 تا 120 سال که راجع به افراد بیشماری تحقق یافته است؛
  3. طول عمر ممکن غیر عادی فعلیت نیافته: مانند طول عمر میان 500 تا 1000 سال در مورد اغلب افراد بشر؛
  4. طول عمر ممکن غیر عادی فعلیت یافته در گذشته: مانند عمرهای معمّرین اعم از پیامبران و غیر پیامبران؛
  5. طول عمر ممکن غیر عادی فعلیت یافته در حال: مانند عمر امام زمان علیه السلام.

بنابراین مسئله طول عمر دارای یک قسم و یک حکم نیست‌،‌ برخی از اقسام آن به لحاظ عقلی محال نیست؛ اما چون زیاد اتفاق نیافتاده است،‌ به لحاظ عرفی بعید به نظر می رسد. اما با این حال بر حسب موازین عقلی هرگز محال نیست.

نظریه احمد امین

احمد امین،‌ یکی از متفکران متاخر اهل سنت، عقیده شیعه مبنی بر وجود خارجی امام زمان علیه السلام را به باد انتقاد گرفته و بر این باور شده است که سنت خداوند بر محدود بودن عمر انسان ها بوده است که چنین سنتی راجع به انبیاء‌ نیز تحقق گرفته است؛‌ به عنوان مثال پیامبر گرامی اسلام ص تنها 63 سال عمر کرد و امامان شیعه نیز دارای عمرهای محدودی بوده اند. وی معتقد است که به طور کلی عده بسیار اندکی در طول تاریخ بوده اند که بیش از یکصد سال عمر کرده اند و قطعا کسی به طور ابدی عمر نمی کند.[18]

اگر چه شبهه وی مبتنی بر نگرش خاص وی به مسئله امامت است که تفاوتی آشکار با رویکرد شیعه به این مسئله دارد،‌ اما با توجه به مباحثی که گذشت می توان در پاسخ وی گفت:

اولا به لحاظ عقلی طول عمر امری ممکن است؛

ثانیا قدرت خداوند نیز نامتناهی است و بر امور ممکن تعلق می گیرد بنابراین خداوند می تواند عمری یکی از بندگان خود را طولانی گرداند؛

ثالثا به لحاظ خارجی نیز باید گفت که بر اساس آیات قرآن کریم و نیز مجامیع روایی شیعه و نیز منابع اهل سنت، انبیاء‌ و بزرگانی بوده اند که عمری طولانی داشته اند. ابن حجر عسقلانی وقتی سخن از حضرت خضر علیه السلام به میان می آورد،‌ اکثر دانشمندان را بر این باور می داند که حضرت خضر از معمرینی بوده است که تا کنون نیز زنده است.[19]

رابعا به لحاظ نقل های تاریخی افراد بسیاری حتی از غیر انبیاء‌ نیز وجود داشته اند که دارای عمری طولانی بوده اند؛

خامسا زیست شناسان و نیز پزشکان بر این باور هستند که اگر انسان بتواند شرایط مناسب برای زندگی را فراهم کند و از اسباب و عوامل آسیب زا دور باشد،‌ می تواند عمری طولانی داشته باشد. به بیان دیگر از نظر علمی عمرهای محدود به دلیل نبودن اقتضای عمر بیشتر در انسان نیست،‌ بلکه ناشی از اختلال و نارسایی در اسباب و عوامل موثر در زندگی طبیعی است. بر این اساس انسان می تواند با رعایت کردن اصول بهداشتی و دیگر شرایط لازم، از عمری طولانی برخوردار باشد.[20]

نتیجه

با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که مسئله طول عمر امام عصر علیه السلام از نظر عقلی، قرآنی، روایی، علمی و تاریخی کاملا قابل توجیه است و مخالف هیچ یک از قوانین بشری و غیر بشری نیست.

  

 

پاورقی

[1] . شیخ طوسی، الغیبة، ص112.

2 .احمد امین، ظهر الاسلام،‌ج4،‌ص118

[3] . عنکبوت/14

[4] . آلوسی، روح المعانی، ج10، ص347 و 348 و نیز ر.ک. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص418 و جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور، ج3، ص334.

[5] . شیخ صدوق،‌کمال الدین و تمام النعمة، ص523.

[6] . فخر رازی،‌مفاتیح الغیب، ج25، ص38.

[7] . کهف/25

[8] . شیخ طوسی،‌ الغیبة، ص113.

[9] . قرطبی،‌ الجامع لاحکام القرآن، ج3، ص292و293، جلال الدین سیوطی،‌ الدرالمنثور، ج2، ص332 و عیاشی،‌تفسیر عیاشی،‌ ص141

[10] .مسلم نیشابوری،‌ صحیح مسلم،‌ ج1،‌ص94

[11] . نعمانی،‌ الغیبة، ص58، و نیز ر.ک. شیخ صدوق،‌ کمال الدین،‌ ص251 و شیخ طوسی،‌ الغیبة،‌ص191.

[12] . نساء /157و 158.

[13] . شیخ صدوق،‌کمال الدین، ص35

[14] . همان،‌ص315 و شیخ طوسی،‌الغیبة،‌ص155.

[15] . مجله الهلال، ج5، سال 37،‌شماره 1930،‌ص67.

[16] . ابراهیم امینی، دادگستر جهان،‌ص 175- 195.

[17] . برای تفصیل بیشتر ر.ک. شیخ صدوق،‌کمال الدین، ص555 به بعد، علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ‌ج1، ص338 به بعد،‌ علامه مجلسی،‌ بحارالانوار، ج51، ص227 -286 و سید محمدکاظم قزوینی، الامام المهدی ع ،‌ص276

[18] . احمد امین، ظهر الاسلام،‌ج4،‌ص118

[19] . ابن حجر عسقلانی،‌الاصابة،‌ج2، ص246.

[20] . ر.ک. مجله المقططف،‌ج3،‌ص59

منابع

  1. قرآن کریم
  2. سیدمحمود آلوسی،‌ روح المعانی،‌ بیروت،‌ دارالکتب العلمیة،‌ 1996
  3. احمد امین،‌ ظهر الاسلام،‌ قاهره، مکتبة النهضة المصریة، 1999
  4. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، قم،‌ انتشارات شفق،‌ 1372
  5. محمد بن احمد انصاری قرطبی،‌ الجامع لاحکام القرآن، بیروت،‌1985
  6. فخر رازی، مفاتیح الغیب، بیروت، دار الکتب العلمیة،‌ 1990
  7. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، جدّه، دار المعرفة، 1365
  8. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، قم، دارالکتاب الاسلامیة، 1395ق
  9. شیخ طوسی، الغیبة، قم، موسسه معارف اسلامی، 1411ق
  10. احمد بن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابة،‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، 1995
  11. اسماعیل بن کثیر قرشی،‌ تفسیر القرآن العظیم،‌ بیروت،‌ دارالمعرفة،‌ 1412
  12. سید محمدکاظم قزوینی، الامام المهدی ع من المهد الی الظهور، بیروت،‌ الفجر،‌ 2005
  13. محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت،‌ دارالفکر
  14. مسلم بن حجاج قشیری نیسابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر
  15. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404ق
  16. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معدن الجواهر، مصر،‌ السعادة،‌ 1964
  17. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، تهران، مکتبة الصدوق، 1397ق
  18. مجله الهلال
  19. مجله المقططف
چاپ