چکیده
چيستي و تنوع ترفندهای مدعیان مهدویت، از جمله پرسمانهاي فربه و اندیشه خیز در عرصه مطالعاتی مهدویت است. با وجود رویکرد فراگیر به پدیده مدعیان، کاوشها در زمينه ترفند شناسی مهدویت اندک و اين مقوله با رويكرد روانشناختي مورد مطالعه قرار نگرفته است. این جستار با اذعان به اهمیت موضوع و با رسالت بررسی ترفندهای مدعیان مهدویت در ایران معاصر و با روش توصیفی – تحلیلی به فرجام رسیده است.
برخی از مستندات، نظیر فایلهای صوتی و تصویری، پروندههای قضایی مورد اهتمام نگارنده بوده است. مغز شویی، مظلوم نمایی و ایجاد شخصیت کاذب، از جمله مهمترین یافتههای این پژوهه در ترفندهاي روان شناختی مدعیان است .
مقدمه
مدعیان دروغین مهدویت، با سوء استفاده از اندیشه مهدویت، همواره به عنوان یکی از جدیترین چالشهای این اندیشه سترگ به حساب آمدهاند. تاریخ ایران معاصر که از شروع سلسله پادشاهی قاجار(1796م) تاپس از پیروزی انقلاب اسلامی را در بر میگیرد، از این نوع مدعیان مصون نمانده است. به طور ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مدعیان ملاقات، ارتباط با امام زمان، همسری حضرت، تطبیق نشانهها، و تعیین زمان ظهور، بیشتر در کانون توجهات قرار گرفته است.
يكي از اموري كه در زمينه مدعیان دروغین میتواند مورد بحث قرار گیرد، بررسی ترفندهای مدعیان در جذب و پایایی مخاطب است. با مطالعه بر روی منابع مرتبط با بحث مدعیان، با انواع ترفندها از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اعتقادي میتوان دستیافت. یکی از مهمترین این ترفندها، «ترفند روان شناختی» است. مدعي با اين ترفند مخاطب را در موقعیتی خاص قرار داده و بر رفتار او به صورت پنهان یا آشکار تاثیر میگذارد.
اهمیت و ضرورت موضوع ترفند روان شناختی، از آن جهت است که دامنه آن عوام و خواص مردم را در بر ميگيرد و مدعی سعی میکند با شناخت کافی از مخاطبان خود تکنیکها و شیوههای جذب همان مخاطب را به کارگیرد؛ برخلاف ترفندهای ديگر مانند اعتقادی که مخاطبان آن بیشتر دينمداران معتقد میباشند. بنابراین، شناساندن این، نوع ترفندها میتواند در شناخت آنان و نحوه مواجهه با آنان و نهادینه سازی رویکرد پیش گیرانه و مصونیت زا، کمک شایانی داشته باشد. همچنین از پیامدهای منفی متعددي، از قبیل فرقهگرایی، هدردادن ظرفیتهای جامعه شیعی و تخریب اندیشه نجاتگرایانه مهدویت جلوگیری كند.
سامان بخشیدن به تنوعات مختلف ترفندهای مدعیان دروغین و روشمند کردن مطالعات در اين زمينه، از جمله ضرورتهای دیگر ترفندشناسی است. در مطالعهاي روشمند در باب موضوع مدعیان دروغین و بالخصوص ترفند شناسی، بایستی آگاهانه تمایزات و تنوعات ترفندهای مدعیان دروغین را برشمرد.
هدف اصلی این مقاله، با توجه به منابع موجود، بررسی ترفندهای مدعیان دروغین با رویکرد روان شناسانه است[1]. نيز در صدد پاسخ به این سوال است که این نوع ترفندها از چه جنبه هایی میتواند قابل بررسی باشد ؟ نقش ترفندها در جذب تا چه اندازهای بوده و آیا ترفندها در پایایی وماندگاری مريدان نقشی داشته است یا خیر؟ این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی با تطبیق بر نمونههای عینی تدوين يافته است.
1-1. پیشینه شناسی
در حوزه مطالعات مدعیان دروغین مهدویت در ایران معاصر با رویکرد روان شناسی؛ دو نوع اثر باید مورد توجه قرار گیرد: الف) آثاری که به ترفندهای مدعیان دروغین مربوط است؛ ب) آثاری که در زمينه انحرافات روان شناختی و فرقهگرایی مورد بحث است. در مورد نوع اول، کتاب مستقلی یافت نشد و ترفندهای مدعیان این نوشتار از میان کتابهای فرقهای مهدوی مانند «به سوی انحراف» (حجامی :بیتا)؛ «كژراهه» (جمعی از نویسندگان : 1388)؛ «قبیله حیله» (جامعه مدرسین قم: بی تا) و برخی پروندهها و فیلمها استخراج گردید که به مباحث روان شناختی هیچ اشارهای ندارد[2]. اما در نوع دوم، تنها به دو اثر«ﻓﺮﻗﻪها در ﻣﻴﺎن ﻣﺎ»، نوشته مارگارت تالر سیگنر[3] (سیگنر :1385) و«گسستن بندها»نوشته استیون حسن[4](استیون: 1392) میتوان اشاره كرد. هر دوکتاب توسط ابراهیم خدابنده ترجمه شده است .در این دواثر تنها به مباحث روان شناسی مغز شویی و چگونگی رهایی از فرقهها اشاره شده است؛ اما به ترفندهای مختلف فرقهها اشارهای نشده است. بنابراین، میتوان ادعا کرد به طور ویژه به ترفندهای مدعیان با توجه به نگاه روان شناسی پرداخته نشده؛ لذا نوشتارپیش رو میتواند به عنوان اولین گام در پیشبرد این ایده باشد.
1-2. روش تحقیق
باتوجه به اینکه این پژوهش در صدد بررسی ترفندهای مدعیان دروغین است، برخی از مدعیان دروغین، مشهور و برخی غیر مشهورکه بیشتر به مدعیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره دارد.
از آنجا که از برخی مدعیان در منابع مکتوب اسمی به نیامده، نوشتار پیشرو، به دو روش «مکتوب»[5] و «غیرمکتوب» جمع آوری شده است. در روش مکتوب، مدعیان بابیت، بهائیت و برخی از جریانهای انحرافی پس از انقلاب اسلامی ایران مورد استفاده قرار گرفته است. در روش غیر مکتوب با بهرهگیری از برخی پروندههای مدعیان و فیلمهای موجود آنها که در آرشیو مرکز تخصصی مهدویت، گروه فرقههای انحرافی و معاونت تبلیغ و ارتباطات موجود است؛ ترفندهای آنان استخراج گردید در هر دو روش با توجه به گزارشها تلاش گردید شگردهای مرتبط با مباحث روان شناختی بررسی و تحلیل گردد.
قابل ذکر است، با توجه به محدوده مکانی وزمانی پژوهش که مختص ایران معاصر است؛ در زمینه وضعیت مدعیان در دوران انقلاب اسلامی، اطلاعات جامعتری، از جمله ارتباط مستقیم با مدعیان و امکان دسترسی به آنان مورد نیاز بود که چنین امکانی از ناحیه نهادهای مرتبط فراهم نگردید و ناگزیر به منابع با واسطه، مانند فیلمها و پرونده مدعیان بسنده شد. ناگفته نماند که مقاله پيش رو در صدد بحثهای تخصصی در حوزه مباحث روان شناختی نبوده؛ بلكه در پيتبيين اين نكته بوده كه تنها وجه تمایز ترفند روان شناختي با دیگر ترفندها، شناسایی آنها از سنخ روان شناسی است.
1-3. جایگاه شناسی مباحث روان شناسی درجذب مخاطب
علم روانشناسیتعاریف مختلفی دارد که بنا به تعریف ریچارد مه یر[6]، عبارت است از: تحلیل علمی فرایندهای ذهنی و ساختههای حافظه آدمی به منظور درک رفتار وی (ارنست و همکاران، 2009: ص1004). هدف این علم توصیف، فهم و درک، پیش بینی و کنترل رفتار انسان است.امروزه علم روان شناسی در موضوعات مختلف حضور جدی و كار برد فراوان دارد. به عنوان نمونه شاخههاي اين علم در مولفههاي انساني کاربرد فراوان دارند؛ مثلا روان شناسی ترس، روانشناسی شایعه، روانشناسی انگیزش و هیجان، روانشناسی احساس و ادراک، و روانشناسی اجتماعی؛ همه میتوانند در گستره «انسان» ايفاي نقش کنند (کاویانی، 1387: ص2). اما آنچه در بحث پیش رو میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ اینکه مباحث روان شناسی در بسیاری از ابعاد زندگی، همچون کاردی برنده است که استفاده خوب و بد را از آن ممکن میسازد؛ به طوری که در بحث از مدعیان دروغین و ترفندهای جذب، با توجه به مواردی که خواهد آمد، تصویری از این شگردها نمایان میشود که اين، خود، گوياي جایگاه این علم در جذب و پایایی مریدان است .
- ترفندهای روان شناختی
ترفندهای روان شناختی میتواند از جنبههای مختلف تقسیم بندی گردد؛ اما در اینجا از دو زوایه «جذب» و «پایایی» (ثابت ماندن در میان فرقه) به آن نگاه شده است:
2- 1. ترفندهای جذب
ترفندهایي است که مدعی در ابتدای کار تشکیل گروه یا فرقه انحرافی از آن استفاده میکند و به عنوان اولین مرحله از کار تشکیلاتی او به حساب میآید؛ كه به نمونههايي اشاره ميشود:
2-1-1. اعتماد سازی کاذب با ابزار انتساب دروغین
یکی از ترفندهاي مدعیان «اعتماد سازی کاذب» است. اعتماد زمینه ساز پیوند میان انسانهاست که از نزدیکترین نوع رابطه، یعنی رابطه میان نوزاد و مادر آغاز میشود و در ادامه به ساير عرصههاي زندگي سرايت ميكند. اعتماد نقش زیر ساختی در الگوهای رفتار ارتباطی انسانها دارد؛ چرا که در مشارکت، همکاری، و پذیرش اعتقاد، آنچه بیش از هر امری تعیین کننده است، اعتماد مخاطب به طرفِ ارتباط است. روانشناس مشهور، اریک اریکسون (1902-1994م)، در نظریه رشد، «اعتماد» را مبنای اساسی هرگونه رابطه شخصی میداند و شکلگیری و رشد اعتماد را یکی از عوامل اصلی در انطباق و سازگاری و ایجاد شخصیت سالم به شمار میآورد (شولتر، 1385: ص 245). مدعیان به خاطر آنکه بتوانند اعتماد مقابل را جلب کنند، با زیر پا گذاشتن شاخصه صداقت با انتساب دروغین؛ در جذب مريد و باورپذیری ادعا تلاش میکنند. بدین معنا که برای تایید کلام واعتقادات خود، مطالب مورد ادعا را به شخصیتي علمی - سیاسی نسبت میدهند تا مريد، هم به اعتماد لازم برسد و هم به عظمت مدعی پیببرد. در میان مدعیان، احمد اسماعیل بصری[7]، از این ترفند استفاده فراوان كرده است.
در مستند ساخته شده توسط مریدان مدعی یمانی آنها برای تایید ادعاهای خود مدعی هستند شیخ محمد یعقوبی (که به گفته آنها از مراجع عراق و آیت الله شناخته شده است) یمانی را تایید و با او بیعت كرده است ( مستند دو قسمتی یمانی موعود: بیتا، کد الف:16موجود در گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت ) این درحالی است که اولا این نکته تنها ادعا است و ثانیا خود طرفداران یمانی مانند ناظم العقیلی رديه اي بر مطالب این روحانی عراقی با نام ملحمة الفكر الاسلامي و الفكر الديمقراطي (العقيلي: 1426) تالیف کرده است.
این جریان، برای هموار كردن راه خود، به علمای عراق بسنده نکرده، بلکه بنا بر گزارشهای رسیده (سراب، 1394: ص16) در تبلیغ خود با اسم بردن برخی از علمای ایران در صدد تایید این جریان است؛ چنانكه فردی به نام« ح ـ م» میگوید:
یکی از مراجع ]اسم میبرد[ را در خواب دیدم که متواضعانه بر روی صندلی نشسته است. به من گفت: دلایل یمانی چیست؟ من هم دلایل را بیان کردم؛ سرش را تکان داد و انکار نکرد (همان: ص 18).
در حالی که علاوه بر عدم امكان راستي آزمايي اين رؤيا؛ حجيت رويا قابل خدشه است؛ زيرا اصل اولی در اثبات احکام شرعی، استنباط آن به وسیله یکی از ادله چهار گانه، (قرآن، سنت، اجماع و عقل) است و هر دلیل خارج از آن مقبول نیست. رویاهایی که بر حكمي خصوصاً اعتقادي دلالت کند، فاقد اعتبار میباشد.
در میان متکلمان و فقهای شیعه، کسی به اعتبار خواب در برابر نص و روایت قائل نبوده به عنوان نمونه سید مرتضی، علامه حلی، میرزای قمی و علامه مجلسی طي مباحثی حدود اعتبار رویا و خواب را بیان کردهاند ( به ترتیب اسامی: سيد مرتضي: 1405: ج 2، ص 13؛ حلي، 1401: ص98 ؛ گيلاني (ميرزاي قمي)، 1378: ج 1، ص 496 و مجلسي،1403: ج 58، ص 238) .
علامه حلی، در پاسخ به کسی که روایت عدم تمثل شیطان را در قالب رسول خدا6 میخواند؛ میگوید:
آنچه از خواب و رویا با ظاهر دستور اهل بیت: مخالف باشد، به هیچ عنوان پذیرفته نمیشود و آنچه را نیز با ظاهر دستورات اهل بیت: موافق است، میتوان تبعیت کرد؛ اما وجوبی در اطاعت از این دسته از خوابها نیز نمیباشد و دیدن پیامبر6 در خواب اطاعتی را بر ما واجب نمیکند (حلي، 1401: ص98).
از این روست که امام صادق7 فرمودند:
دین خدا، عزیزتر و علمیتر از آن است که بخواهد با خواب فهمیده شود.»[8](کلینی 1407ج3ص 482)
بنابراین، استناد به خواب آن هم در مسائل اعتقادی، كاملاً قابل خدشه است و میتوان ازآن به عنوان نوعي ترفند، جهت تایید ادعاي مدعی استفاده كرد.
نمونه دیگراز اعتماد سازي جريان «ع ـ ی»[9] است. او با ادعای اینکه نوار سخنان او به دست مقام معظم رهبری رسیده و ایشان سخنان وی را تایید کرده است، میگوید:
الان موضوع کاروان مطرح است[10]؛ دوستانی در جمع هستند که این موضوع را به گوش رهبر معظم انقلاب میرسانند. هم نوار را میرسانند؛ هم سی دی را میرسانند؛ هم نامه و هم پیغام میرسانند (حجامی، بیتا: ص127).
البته دفتر مقام معظم رهبری طی نامهای به دادگاه ویژه روحانیت این انتساب را رد کرد. (بولتن خبری این مدعی، بیتا: ص4، موجود در معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت).
برای برون رفت از این ترفند، ضروری است مخاطب هنگام رو به رو شدن با آن، چند پرسش اساسی را مطرح كنند: در این نحوه اعتماد سازی چه چیزی یا از چه کسی نقل شده است؟ چرا باید به مدعيان توجه کنیم یا آنان را در موضوع مورد ادعا، قابل اعتماد بدانیم ؟
بر فرض این که این افراد در تکنیک خود صادق باشند؛ آیا ادعاي آنها میتواند به عنوان یک ارزش دینی و اعتقادی مورد پذیرش قرار گیرد؟
2-1-2. مرحلهای بودن ادعا
مدعیان برای ادعاهای بزرگتر خود، از ادعاهای جزئی و ملموستر شروع و از لحاظ بار رواني پس از بررسی ابعاد آن، زمينه پذيرش را در بين مخاطب فراهم كرده و سپس ادعای بزرگتر خود را مطرح میکنند؛ مانند علی محمد شیرازی[11] در ابتدا، بابیت و نیابت امام زمان4 را ادعا نمود. بسياري از کسانی که ابتدا به علیمحمد شیرازی اعتقاد پیدا کردند، به دنبال شناخت امام زمان4 بودند و فکر میکردند او پلی برای شناخت امام زمان4 است؛ به همین دلیل، به علیمحمد باب گرایش پیدا کردند. از همین رو، برخی از طرفداران علیمحمد شیرازی، مانند «ملا عبدالخالق یزدی» (م1268ق.) وقتی میشنوند که او ادعای «بابیت» خود را به ادعای «مهدویت» تبدیل کرده از او روی برمیگردانند (بامداد،1363: ج1، ص327). وي در ادامه از ادعای اولیه فراتر رفت؛ در سال ۱۲۶۵ ادعای نبوت میکند و در نهايت خود را به عنوان ذات و جوهر خداوند معرفی میکند! (فضایی، بیتا: ص98).
بیتردید میتوان حدس زد كه اگر علیمحمد شیرازی از همان ابتدا ادعای مهدویت میکرد، پذیرش این موضوع برای هواداران شیخی او و مردم سخت بود. قابل ذكر است كه مبلغان بهائیت در پاسخ به اين سوال که چرا علی محمد شیرازی از همان ابتدا ادعای مهدویت و نبوت نكرده است؛ میگویند، او از قاعد تدریج استفاده کرده است http://www.radiogoftogoo.ir/shobadyeshoom)؛ قاعدهای که تنها دربرخی موارد فقهی استفاده میشود و در تاریخ بعثت انبیا سابقه ندارد. بنابراین، میتوان این عمل علی محمد شیرازی را نوعي ترفند به حساب آورد.
نمونه دیگرخانم« فـ گ»[12] مدعیهمسری امام، برایجذب مریدان از این تکنیک استفاده کرده است. وی میگوید:
از همان سال 63 به بعد جلساتی را در منزل خود تشکیل دادیم، به عنوان جلسه موعظه و روضه خوانی و بعد با استفاده از خواب و رویا قضیه ارتباط خود را با حضرت مطرح کردم و پس از مدتیادعا کردم که با امام زمان4 در آینده ازدواج خواهم کرد (کریمی، بیتا: مستند روزنه انحراف، موجود در گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت).
ترفند گام به گام اين خانم در ادعاي خود بديهي مينمايد.
2-1-3. ارتباطگیری
ارتباط واژهای است عربی از باب افتعال و با واژه انگلیسی «Communication» معادل است.
ﮐﺎرل ﻫﺎوﻟﻨﺪ، ارﺗﺒﺎط را ﻓﺮآﯾﻨﺪي ميداند ﮐﻪ ﻫﺪف آن اﻧﺘﻘﺎل ﯾﮏ ﻣﺤﺮك از ﯾﮏ ﻓﺮد (ارﺗﺒﺎطﮔـﺮ) ﺑﻪ ﻓﺮدي دﯾﮕﺮ (ﭘﯿﺎمﮔﯿﺮ) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻐﯿﯿﺮ رﻓﺘﺎر اوست (محسنیان راد، 1380: ص44). هنری سیندگرن در کتاب هنر انسانی معتقد است: ارتباط از دیدگاه روانشناسی فراگردی است حاوی تمام شرایطی که متضمن انتقال معنی باشد (همان: ص 45).
از منظر روانشناسان، ارتباط خوب دارای مولفههایي است؛ از جمله:
اول. ویژگی شخصیتی و نیازهای روانی و اجتماعی مخاطب در نظر گرفته شود؛ چراکه همه انسانها از لحاظ فطرت، محبت پذیر و قهر ستیز یا تکریم پذیر و دوست دار محبت میباشند.
دوم. موضوع و محتواي پیام؛ پیام میتواند در زمینههای گوناگون، از جمله در قلمرو رشد عواطف و احساسات در حوزه شناختی و ذهنی و در عرصه تفهیم ارزشها و معیارهای اخلاقی و اجتماعی مطرح باشد.
سوم. شرایط و موقعیت برقراری ارتباط؛ محیط آرام و سالم، سازنده است. اوقات فراغت یکی از بهترين زمانهاي ارتباط است. معمولا اواخر هفتهها و تعطیلات بهترین زمان برای برقراری ارتباط است ( افروز، 1383: ص 3-12).
مدعیان دروغین با توجه به سه ویژگی مذكور در فرایند ارتباط گیری به جذب نیرو اقدام میکنند. به عنوان نمونه بهائیت در قالب «طرح روحی» با انتخاب کودکان و نوجوانان حاشیه یکی از شهرهای کشور با اقدام ـ به اصطلاح ـ انسان دوستانه، دست به آموزش مفاهیم اخلاقی و مهارتهای اجتماعی زده و با محتوای تبلیغی بهائیت در محیطی آرام، در روزهای جمعه، طی 18 هفته به جذب اقدام نمودهاست (فیلم تبلیغی این گروه، بیتا: کد121 موجود در آرشیو مرکز تخصصی مهدویت). این طرح، طرحي تبلیغی است؛ اما ابزارهای آن کاملا روان شناختی است. این گروه 17 نفره با توجه به ویژگیهای زیستی، عاطفی، و اجتماعی كودكان و نوجوانان، تمایلات و علایق و انگیزههای آنها درک كرده و در ارتباطات خود آن را به کار برده اند. به این نکته بايد توجه داشت که از جمله ویژگیهای انسان، نياز به توجه، تکریم، صفا و صمیمیت است. در کودکان و نوجوانان اين احساس قويتر است به ويژه در كودكان و نوجواناني كه در خانوادههاي محروم و فاقد عطوفت و همبستگي خانوادگي زندگي ميكنند.
نمونه دیگر جریان یمانی است؛ به گونهای که مبلغان این جریان، با ورود به پارکها که مردم در آن جا دارای فشار ذهنی کمتری هستند، با مخاطبان ارتباطگیری کرده و پس از گفت گوی اولیه برای القای پیام خود، به روایات معصومین استناد جسته و در این تبلیغ تعدادي نفر را جذب کرده و پس از جذب در منازل فریب خوردگان، نماز جمعه برگزارکردهاند (ر.ک: http://shiraze.ir/fa/news ، کلیپ این مستند برروی خبرگزاری تحلیلی شیرازه توسط سیمای فارس بارگزاری شده است).
2-1-4. القای ماهیت ماورايی
در میان مدعیان، ترفند دیگری وجود دارد که میتوان آن را «القای هویتی ماورايی» عنوان کرد. بدین معنا که مدعی، خود را انساني ویژه و متفاوت با انسانهای دیگر معرفی کند که دستی در عالم ملکوت دارد و دارای قدرتي برتر و ویژه است! این القا به دلیل سهل بودن، به طور فراوان در میان مدعیان مشاهده شده است و آن، در واقع نوعی عوام فریبی است. معجزه، شفای مریض، علم آموزی مستقیم از اهل بیت، تایید امور مدعیان به دست اهل بیت از جمله آن است. از طرفی دیگر، از لحاظ روانی در عصر غیبت امام معصوم، اگر مردم، شخصی را ببینند که با حضرات معصومین: در عوالم ارتباط دارد و بر روی زمین دارای قدرت ویژهای است به صورت مضاعف جذب او ميشوند. نمونه ای از این القائات به شرح ذیل است:
2-1-4-1. غیب گویی
«ع ـ ی» مدعی ارتباط، در لابهلای سخنان خود مطالبی را به عنوان دیدهها، نه شنیدههای خود معرفی میکند؛ به عنوان نمونه:
بنده در خلال سفرها چیزهای دیدم، دیدهها رامطرح میکنم. عقایدم بر اساس آن چیزهایی است که دیدهام، نه چیزهای که خواندم. بر اساس دیدههاست، نه خواندهها (نظام عالم، بیتا: جلسه 11، ص 5).
از این بیان و بیانات دیگر وی، به خوبی معلوم میشود منشاء مطالب وی، غیب و الهام و مکاشفه است. این تنها ادعا است؛ اما درزمینه اعتبار این دیدهها، باید گفت، این دیدهها زمانی میتواند ارزش داشته باشد که کشف و یا الهام، به عقل یا معصوم عرضه و به کمک آیات و روایات ارزش گذاری شود؛ و الاّ از مکاشفات شیطانی خواهد بود. جالب توجه این که خود مدعی به خطر پذیری و انحراف در دیدهها اذعان دارد (همان: جلسه 1، ص7). علاوه براین، دیدههای یک فرد برای دیگران ارزش شنیدهها را دارد و به صرف گفتن، ارزش علمی پیدا نمیکند، مگر اینکه عاملي خارجی، مانند معجزه صحت آن را تضمین کند (حجامی: بي تا، ص35).
2-1-4-2. شاگردی نزد معصومان!
یکی از مصادیقی که میتواند جزء القاي ماهیت ماورایی قرار گیرد، آموزش نزد معصومین است
آقای «ع – ی» درباره معلمی صحبت میکند که شهید شده است و از غیر او هم مطلبی نمیگیرد؛ معلمی که ۱۴۰۰ سال قبل شهید شده است (چهل شب با کاروان حسینی، بی تا: ص،210). این معلم طبق گفته وی، قرار است به ایشان فقه هم یاد بدهد (همان). از مطالب مذكور این ادعا برمی آید که معلم وی انسانی معمولی نبوده و باید یکی از معصومان باشد. این مطلب اگر چه به صراحت در سخنان وی نیامده است؛ از اشارهها و کنایه هایی که در لابه لای مطالب وی وجود دارد؛ چنین بر میآید معلم وی حضرت زهرا3 است!
2-1-4-3. ارتباط با عوالم ملکوت
ارتباط با عوالم فرازميني از ديگر ترفندهاي مدعيان است؛ چنان كه «ع ـ ي» اظهارمی کند که همیشه در حال رفت و آمد به عوالم بالا و حتی فراتر از عالم ملکوت است و جز وی،حضرت زهرا3 و حضرت خضر7 کسی توان حضور در آن عوالم را ندارد. او مدعی است، نور وی به اندازه ای است که در عوالم بالا، بعضا نور وی را با نور ائمه اشتباه میگیرند و میگوید : من پشت سر حضرت زهرا 3 بودم و اجازه یافتم زمینه ساز ظهور حضرت باشم. (كژراهه، 1388: ص168-169).
نامبرده ادعاهای دیگری نیز داشته است، مانند «با شمشیر علوی به جان دشمنان اهل بیت میافتم» ؛«هنگام احتضار مرا خواهید دید»؛ «تعبیر خواب از شیعهگرفته شده است«؛ «برجهای دوقلو را ساحران سرنگون کردند»؛« دشمنان غیر انسانی در تدارک حمله به ایران اند» و «حمله شیاطین به قم و مشهد» (حجامی، بي تا: ص 55-88).
جملاتی که از وی صادر میشود، انتزاعی است که هیچ ارزش و معرفتی در آن وجود ندارد و قابل اثبات نمی باشد؛ اما به این ترفند، از آن جهت که مدعی با ادعاي ارتباط با ملکوت و امثال آن نزد مخاطب شخصیتي ویژه و منحصر به فرد محسوب میشود؛ در ذهن اومی ماند و مخاطب دیگر حاضر نیست هیچ گونه مطلبی را برخلاف آن قبول کند. به طوري كه برخی از مريدان «ع ـ ي»، به هیچ وجه نقدهايي كه از اين مدعي مي شود، بر نمی تابند و موضع گیریهای تندی نسبت به منتقدان داشتهاند.
2-1-5. سوء استفاده از انگیزه پیشرفت
«انگیزه پیشرفت[13]» به انگیزه درونی فرد برای رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در یک کار، تعریف شده (برونو، 1385: ص55) و معمولا با نیاز به خود شکوفاهی (فعلیت رساندن ظرفیت وجودی) همراه است. درافرادی که نیازشان به پیشرفت بسیار زیاد است، معمولا حاضرند دست به خطر زده و سختیهای این مسیر راتحمل کنند (همان). این انگیزه میتواند امور مادی و معنوی را در بربگیرد.
مدعیان با سوء استفاده از این انگیزه درونی افراد در قالب کلاسهای سیر و سلوک، تزکیه نفس و ملاقات با حضرت، افرادی را که دلداده امام زمان4 و دارای انگیزه رشد معنویاند، جذب میکنند. لذا بسیاری از مریدان این جریانات، برای کسب و ارتقای معنویت پا به این میدان پر خطر گذاشتهاند.
اما اگر در مواردی كه انگیزه پیشرفت معنوی در افراد وجود نداشته باشد، روانشناسان معتقدند با محرکهای بیرونی مانند «پاداش»، «کیفر»، «ستایش»، «آگاهی دادن از نتیجه»، میتوان انگیزه افراد را تغییر داد[14](شعاری نژاد، 1383: ج1، ص221).
به عنوان نمونه، درمورد «آگاهی دادن از نتیجه»، میتوان با بررسی مختصری از کارنامه مدعی« الف ـ ت»[15] این ادعا را اثبات كرد. اودر بیانی در جمع مریدان ادعا ميكند که هرکس در جلسات او شرکت کند، بین 6 ماه تا یک سال چنان علمی پیدا میکند که حد و حساب ندارد! (فیلم مدعی : بیتا، کد 26، موجود در آرشیو گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت).
2-1-6. شخصیت سازی کاذب مدعی
«شخصیت» از واژه لاتین «برسونا» گرفته شده است. اين واژه به نقابی اشاره دارد که هنرپیشهها در نمایش به صورت خود میزدند. برای شخصیت تعاریف متعددی شده است؛ اما برخی براساس ریشه این کلمه قائلند که شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل مشاهده و جنبههایی اشاره ميكند که دیگران میتوانند آنها را ببینند. پس شخصیت انسان در قالب تاثیری که شخص بر دیگران میگذارد، یعنی آنچه به نظر میرسد «كه باشیم» تعریف میشود ( شولتز، 1385، ص12).
بر اساس تعریف مذکور، انسانهایی که شخصیت آنها طوری است که توانایی اثر گذاری بر دیگران در آنها کمتر است در صدد ساختن شخصیت کاذب و کاریزما برای خود میباشند که برای رسیدن به آن از حیلههای مختلف، مانند «ملاقاتهای مکرربا حضرت» و « درجه اجتهاد و استاد تزکیه» و.. استفاده میکند.
شخصیت سازی میتواند از طریق ابزارهایذیلصورت گیرد:
- تبلیغات رسانهای، 2. چاپ رساله، 3. تاسیس مکانها و تلفنهایی برای پاسخگویی مراجعان، 4. ضبط و تکثیر سخنرانیها و توزیع رایگان در بین عموم جامعه، 5. تهیه و چاپ کتاب، جزوه، کارت، بروشور، کاتولوگهای جذاب و باکیفیت، 6. راه اندازی سایت و تبلیغ خود در فضای مجازی.
به عنوان نمونه، « ح- پ[16]» از این شگرد استفاده کرده است؛ چرا که مردم وي را غالبا با مطالعه كتابها، حضور در جلسات، معرفي ديگران و مراجعه به سايت شخصياش ميشناختند و مطالب دروغين در كتابهايش به شخصيت او تقدس بخشيده بود. مطالب كتاب، ادبيات مطالب و طرح شخصيتي والا از نويسنده در كتاب، خواننده را وادار ميكند تا خود را به وي برساند و نويسنده را زيارت و از معنوياتش استفاده كند ( فیلم مستند اظهارات نامبرده: بیتا، کد451 و جزوه مریدان : بیتا: موجود در مرکز تخصصی مهدویت) از دیگر ادعاها که به شخصیت سازی منجر میشود ملاقاتهای مکرر او با حضرت، اهدا قرآن از جانب حضرت به وی و ادعای اجتهاد با چاپ کتاب «احوط الاقوال» بدون اینکه صلاحیت علمی داشته باشد، ميباشد (همان).
این، در حالی است که مدعی بعدها در اعترافات خود میگوید:
هر كس دوست دارد داراي شخصيت باشد. من نميتوانستم از راه عادي داراي شخصيت شوم؛ لذا از همان جواني، با ورود به تشكيلات ديني شخصيت كاذبي براي خود ساختم؛ ولي هر چه خود را به انقلابيون نزديك ميكردم، بهخاطر برخي بيلياقتيهاي بنده، مرا نپذيرفتند. لذا از طريق نوشتن كتاب «...»، شخصيت كاذب ديگري براي خود تشكيل دادم كه همه آن هواي نفس و توهمات بود و از خداي تعالي پوزش ميخواهم (فیلم اعترافات، بی تا: کد451، موجود در آرشیو گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت).
2-2. ترفندهای پایایی
به ترفندهایي گفته میشود که ماهیت «جذب» ندارد؛ اما برای اینکه جذب شدگان در گروه باقی بمانند، مدعیان از آن ترفندها استفاده میکنند. به عنوان نمونه به مواردي اشاره ميشود.
2-2-1. مغز شویی
یکی از مهمترین ترفندهای روانشناختی که بر روی افراد انجام میگیرد «مغزشویی»[17] یا «باز سازی» فکری است. شستوشوی مغزی کوششی است نظاممند برای تغییر دادن اندیشهها و باورهای فرد (آرتور اس،1390: ص178). این تکنیک، در ابتدا به وسیله کمونیستهای چین و شوروی سابق در مورد زندانیان به کار گرفته شد و بعدها به جاهای دیگر گسترش یافت (مان، 1368: ج2، ص532). یکی از کاربردهای اين ترفند، مسائل فرقهای است که مدعیان با شيوههاي مختلف بر روی مرتبطان خود انجام داده و آنها را پس از جذب، تغییر هویت دادهاند.
ﺑﺎزﺳﺎزﯼ ﻓﮑﺮﯼ ميتواند از طريق مکانیزمهای روانی خاصی صورت گیرد که دارای مدلهای متفاوتی است. به عنوان نمونه سینگر[18] از 6 مکانیزم نام میبرد: 1. فرد برای اینکه بتواند در مخاطب تغییرات ایجاد کند، او را در ناآگاهی کامل نگه میدارد؛ 2. محیط زمانی و فیزیکی را کنترل میكند (ارتباطات و اطلاعات )3. حس ناتوانی، ترس و وابستگی در مخاطب به وجود میآورد؛ 4. رفتارها و برخوردها سابق را سرکوب میکند؛ 5. رفتارها و برخوردهای جدید ایجاد میکند؛ 6. سیستم منطق بسته را به وجود میآورد[19](سینگر، 1385: ص51).
فرقه بهائیت این ترفند را بسیار به کار برده است. در جلسات آنان اعضای قدیمیتر به اعضای جدید ميگويند هیچ کس نباید رهبری فرقه را زیر سؤال ببرد. آنها به اعضای جدید میآموزند که هرگز نباید نسبت به آموزشها شک کنند و در صورت هرگونه تردید، باید از مسئول بالای خود راهنمایی بخواهد (نوعي مغزشويي) (علی هاشمیان فر، مريم حایک، 1393: ص130).
مهناز رئوفی که یکی از نجات یافتگان از بهائیت است، در خاطرات خود چنين نقل میکند:
زمانی که معلم مهد کودک بهائیان شدم، برنامههایی که به من میدادند تا به بچهها بیاموزم، کاملا در جهت شستوشوی مغزی آنها بود و من میدیدم که چگونه از 3 سالگی، کودکان را نسبت به اسلام و مسلمانان بدبین میکردند و چگونه با آوردن مثالها و بیان داستانهایی، آنان را از خارج شدن از بهائیت میترساندند و با وجود این ترس و وحشتی که در کودکان ايجاد ميكردند، بازهم شعار بیاساس «تحری حقیقت» را سر میدادند و به ظاهر وانمود میکردند که بهائیان در پانزده سالگی پس از تحری حقیقت میتوانند راه خود را انتخاب نمایند؛ در حالی که هیچ کدام از بهائیان حق نداشت کتابهای سایر جوامع و کتابهای ردیه را که بیشتر، بهائیان مسلمان شده آنها را نوشته بودند مطالعه كند (مهناز رئوفی، بهایی مسلمان شده، گفت وگو با ایران به نقل ازسایت: (http://www.aviny.com/occasion.
از نمونههای امروزی میتوان به «ص- ج»، مرید و همسر خانم «ش – ح»،[20] مدعی ارتباط با امام عصر4 اشاره کرد. او در اعترافات خود میگوید:
چنان این خانم اندیشههای خود را به ما خورانده بود که ما هر لحظه فکر میکردیم کلام او از ناحیه امام زمان است .چنان ما مسحور این زن شده بودیم که او نزد ما یک قدیسه بود. خانهای برای اوخریدم تا برای کار خیر، مثل یک حرم استفاده شود و به ارث کسی نرسد و من آنقدر از او حمایت مالی و عاطفی کردم؛ عقیده و جانم را در اختیار او قرار دادم و نزدیک به 300میلیون در تهران و 300میلیون در اینجا (مازندران ) برای او هزینه کردم. ما آنقدر سر سپرده او شده بودیم که اگر به ما دستور میداد فلان انسان را العیاذ بالله، حتی ولی فقیه خونش هدر است، ما این کار را انجام میدادیم به اسم امام زمان. ( فیلم اعترافات ص1385:کد 13. موجود در معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت.)
خانم م ـ پ، یکی دیگر از مریدان همین گروه گوید:
جوری با ما صحبت میکرد که اگر میخواستیم گروه را ترک کنیم، میترسیديم مغضوب امام زمان4 واقع شویم (همان).
2-2-2. مظلوم نمایی
یک اصل بسیار اساسی وموثر بر عملیات روانی، «مظلوم نمایی» است. اين شيوه به عنوان یک ترفند، همواره مورد استفاده افراد و گروهای خاص سیاسی و غیر سیاسی بوده است. این شگرد چنان کار آمد است که حتی اگر حریف مقابل، برای جامعه توضیح دهد که شما واقعاً مظلوم نیستید؛ باز هم مظلوم نمایی موثر است و این ناشی از ویژگیهای روانی وعاطفی افراد جامعه، مانند ظلم ستیزی و نوع دوستیاست. شاید بتوان گفت یهودیان صهیونیسم بیشترین استفادهها را از این ترفند نمودهاند و یکی از پدیدههای جالب توجه در مبحث صهیونیسم، مسئله یهود آزاری است؛ چرا که در طول تاریخ یهود، جریاناتی وجود داشته که به یهود آزاری دامن زده است؛ به طوری که ویل دورانت معتقد است در اسپانیایمسیحی، دستگاههایتفتیشعقاید و شکنجهها توسط خود یهودیان اداره میشد (شیرودی،1382: ص22). منشا این حرکت، نیاز جریانات صهیونیسم به بسیج تودهای ناآگاه و مظلوم نمایی بوده است.
این ترفند هم میتواند بر جذب مرید و هم بر استمرار و پایایی مریدان موثرباشد؛ اما با توجه به مستندات موجود، بحث مدعیان جزء ترفند هایی پایاییبه حساب آمده است.
به عنوان نمونه، بهائیت از زمان تاسیس، همواره از این ترفند در طول دوران حیات خود استفاده كرده است. شاید اولین کسی که به صراحت از این ترفند سخن گفته باشد، «فضل الله مهتدی»، معروف به صبحی باشد. او مدت دوازده سال نزد عبد البهاء، به عنوان مبلّغ زبردست بهائیت و به عنوان نویسنده آنان از نزدیک شاهد عملکرد رهبری بهائیان بود و پس از کشف حقیقت و تحول عقیدتی، به افشای ماهیت این فرقه پرداخت. او در خصوص مهارت ویژه بهائیان در مظلوم نمایی معتقد است آنان پس از هر فساد و تبهکاری که توسط آنان صورت میپذیرفت در زمان بیزاری از آنان، ناله ستم دیدگی بلند میکنند و داد فریاد به راه میاندازند که ای مردم جهان! ما در ایران آزادی نداریم (خسرو شاهی، 1386: ص70). در جایی دیگر میگوید:
بسیار پیشآمده است که در شهری یا در دهی میان دو نفر بر سر یک کار کوچک جنگی درگرفته و یکی از آنها در زد و خورد سرش شکسته، بیدرنگ نزد او رفته و عکسی از او برداشته و در روزنامههای جهان پخش کرده که: ای مردم! بر ستمدیدگی ما دلسوزی کنید و ببینید چگونه در برابر یک کار کوچک، یک مسلمان سر یک بهایی را میشکند! (همان: ص71).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهائیت به دليل از دست دادن جایگاه ویژه خود دردوران پهلوی دست به مظلوم نماییهای متعددی زد که علاوه بر علل سیاسی و فشار علیه ایران، میتوان جلب توجه جهانیان و در اختیار قرار دادن امکانات برای آنان را از جمله انگيزهها بر شمرد.
از مدعیان امروزی میتوان به جریان «ک-ب»، مدعی ارتباط با امام زمان اشاره كرد![21] وی با توجه به جایگاه پدر خود در بین مردم، برای جلب توجه افکار عمومی و برانگیختن احساسات مردم، از پدر خود با عناوین «مرجع مظلوم»، «مظلوم السلاطین» و «او مظلومانه به قتل رسید»، یاد کردهاست (دادستانی ویژه روحانیت، پرونده نامبرده، بیتا: ص 14).
نامبرده هنگام دستگیری، برای متشنج کردن جو منطقه و جلو گیری کردن از نهادهای امنیتی و حمایت بیشترمریدان در طی سخنرانی با عباراتی مانند « مثل پدرم، ابی عبد الله،آمدهام درس ایثار به شما بدهم»؛ « برای دفاع از شما، قرآن، خدا، وجدان شما، وطن شما ایستادگی کردم. تنم را به تیرباران عرضه کردم»؛ « بدانید اینها به خانه فرزند رسول الله حمله کردند» و « سر خیابان ماشین گذاشته اند تا اجساد ما را ببرند»؛ دست به مظلوم نمایی زده است (فیلم سخنرانی نامبرده در جمع مریدان، بیتا: کد 17، موجود در گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت).
نمونه دیگر جریان یمانی است. مبلغان این فرقه انحرافی در لوح فشردهای، تخریب مساجد و حسینیهها، در تاسوعاو عاشورای 2008 و آتش زدن کتابخانه انصار یمانی و قتل صدها نفر از انصار یمانی توسط نیروهای امنیتی عراق را مورد استفاده تبلیغاتی گسترده قرار دادند (فیلم مستند یمانی موعود: بیتا، موجود در آرشیوگروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت ). این اقدمات در حالی صورت گرفت که انصار یمانی در عراق، به دنبال اقدام مسلحانه علیه حاکمیت عراق بودهاند.
2-2-3. ایجاد شخصیت کاذب درمریدان
یکی دیگر از ترفندهايی که مدعیان در جلسات خود به کار میبرند «اهداي شخصیت کاذب» است؛ بدین معنا که درباره مريد و مخاطب واژههایي به کار برده میشود که حس وي را بر میانگیزد و به او شخصیت موجه ميدهد؛ به گونهاي كه مخاطب، حضور خود را در این جریان و فرقه مایه افتخار میداند؛ به خصوص اگر زمینههای روان شناختی شخصیتی مانند ضعف عزت نفس[22] یا حس قدرت طلبی و جاه طلبی در او وجود داشته باشد.
به عنوان نمونه آقای «ن – ز»[23]، مدعی فرزندی امام و نایب خاص حضرت! در خطابی به مریدان، آنها را« اصحاب کهف» خوانده است (بازخوانی پرونده نامبرده، 1387: بدون شماره، ص 14).
نمونه دیگر آقای« م ـ ع»[24] است که در جلسات گروه به مرتبطان خود، از عباراتی مانند «بعضی هاتون خیلی خوب رشد کردهاید؛ من به شما حسودیم میشود»؛ « شیطان حریف شما نمیشود؛ مژده بر شما که نا امیدش کردید! بریده از شما؛ شما نبریدا؛ او بریده از شما!» به کار میبرد (برنامه به سوی ظهور،1389: موجود در آرشیو مرکز تخصصی مهدویت). این ادبیات در جمعی جوان و نوجوان صورت پذیرفته و در حالی بیان میشود که بانگاه قرانی و روایی، شیطان تا آخرین لحظه دست از اغواگری و انحراف انسان بر نمیدارد.
عنوان ديگر: آقای «الف ـ و»[25] خطاب به شاگردان و اهل محفل خویش، خطاب به خانم« الف ـ و» میگوید:
حتما خواهر گرامی و افتخار اسلام، عارفه جلیل القدر این را فرمودهاند. ای سالکه پاکدل! ای مربی گرامی مکتب مولا که مدتی است در مقام تسلیم و رضا طالبین حقیقی را تحت تعالیم خود گرفتهاید! شما خود یکی از ستارگان درخشان آسمان حقیقتید… قربان شما! شما زهرای زمانید!» (اسحاقیان،1390: ص143).
همانطور که از این سه گزارش معلوم ميشود، شخصیتسازی که با نوعی تملقگویی و انتساب القاب دروغین همراه است، هم میتواند باعث پایایی مریدان باشد و هم زمینههای جذب دیگران را فراهم کند؛ زیرا این نوع کلمات و برخوردها، احساس بزرگ بینی را در شخص قوی میکند و اگر شخص دچار توهم (هرچند اندك) باشد، با این نوع ادبیات، سریع جذب خواهد شد.
نتیجه گیری
یکی از آسیبهای جدی مباحث مهدویت جریانهای انحرافی و مدعیان دروغین است. آنان برای رسیدن به اهداف خود به جذب مرید مجبور میباشند. از این رو، مهمترین هدف این نوشتار، شناسایی ترفندهای این مدعیان با نگاه روان شناختی در محدوده ایران معاصر بود. با توجه به منابع گفته شده میتوان ترفندها را در دو قسمت «ترفندهای جذب» و «ترفندهاي پایایی» منحصر نمود. نسبت دروغ دادن به بزرگان مبنی بر پذیرش فرقه یا اعتقاد آنها، مرحله اي بودن ادعای مدعیان، تلقین ماهیت ویژه و ماورايي، سوءاستفاده از انگیزه پیشرفت مریدان؛ از جمله ترفندهای جذب به حساب ميآيد.
اما با توجه به این که جریانهای انحرافی پس از جذب به استمرار فرقه خود نیاز دارند؛ برای پایایی فرقه به شگردهای جدید مجبور میباشند. کنترل ذهن مریدان با ابزارهای مغزشویی و تملقگویی با شخصیت سازی کاذب برای مریدان؛ از جمله ترفندهای پایایی این نوع جریانهاست.
مظلومنمایی که به شيوهها و مصاديق فراوان در جریانات انحرافی دیده میشود، میتواند هم در بخش جذب و هم در پایایی فرقهها کمک فراوانی داشته باشد .
اگرچه ترفندهای مدعیان کاملا مهم و در خور توجه است؛ آنچه در این میان مشترک ميباشد، اندیشه اصیل مهدویت است که با توجه به این اندیشه، مدعیان از آن سوء استفاده كرده و از طرفی دیگر، به خاطر شیعی بودن جامعه اسلامی و توجه ویژه آحاد مردم به مسئله امامت و مهدویت و عدم کسب شناخت دقیق از مسائل مهدویت، بسياري از خوش باوران در دام این مدعیان قرار گرفتهاند.
منابع
الف. منابع مکتوب
قرآن کریم.
اسحاقیان،جواد (1390). پیچک انحراف، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود 1390.
افروز، غلامعلی (1383). روان شناسی رابطهها، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
الیزابت، بیهار لوک، (1391). روان شناسی شخصیت، ترجمه: پرویز شریفی درآمدی و محبوبه حاج نوری، تهران، انتشارات آوای نور.
بامداد، مهدي (1363) شرح حال رجال ايران در قرن 12و 13و 14 هجري، چاپ گلشن، تهران.
برونو، فرانک، (1385). فرهنگ توصیفی روانشناسی، ترجمه: فرزانه طاهری و مهشید یاسایی، تهران، انتشارات ناهید.
بیابانگرد، اسماعیل (1372). روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، تهران، انتشارات انجمن.
جامعه مدرسین قم (بيتا). قبیله حیله، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه.
جمعی از نویسندگان (1390). کژراهه گزارشهایی از فرقههای نوپدید و عرفانهای دروغین، تهران، موسسه جام جم.
حجامی،حسین (بيتا). به سوی انحراف، قم، پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی.
حر عاملي، محمد بن حسن (1418ق). الفصول المهمة في أصول الأئمة، قم، موسسه معارف اسلامي امام رضا.
حسن، استیون (1395). گسستن بندها، ترجمه ابراهیم خدابنده، تهران، موسسه مطبوعاتی جام جم.
حسینی طباطبایی، مصطفی (1375). مدخل باب، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران.
حلي، حسن بن يوسف (1401ق). اجوبة المسائل المهنائية، خيام، قم.
حيدري آل كثير، محسن (1390). بررسي جريان جديد مدّعي يماني (احمدالحسن) انتظار موعود، شماره 34، ص 175.
خسرو شاهی، سید هادی (1386). خاطرات زندگی صبحی و تاریخ بابیگری و بهائیگری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
دوان شولتز و سیدنی الن شولتز (1385). نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران، انتشارات نشر ویرایش.
ربر، آرتور اس (1390). فرهنگ روان شناسی توصیفی، ترجمه یوسف کریمی وهمکاران، تهران، رشد.
سجادی، صادق (1381). مدخل بابیه، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران.
شعاری نژاد، علی اکبر (1380). نگاهی به روانشناسی آموختن، تهران، چاپخش.
شیرودی، مرتضی (1387). فلسطین و صهیونیسم، قم، زمزم هدایت.
ع- ی (1383). چهل شب با کاروان حسینی، بيجا، نشر دفتر جشنواره به سوی ظهور.
ــــــ (بیتا) نظام عالم، سلسله جزوات.
فضایی، یوسف (بيتا). بابیگری و بهاییگری، تهران، مطبوعات فرخی.
فیضی، محمد علی (1352). حضرت نقطه اولی، بيجا، موسسه ملی مطبوعات امری.
کاویانی، محمد (1387). راون شناسی و تبلیغات، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، زیتون.
کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری ومحمد آخوندی، تهران، اسلامیه.
گيلاني (ميرزاي قمي) ابوالقاسم بن محمد (1378). قوانين الاصول، تهران، المكتبة العلمية الاسلامية.
مجلسي، محمد باقر (1403ق). بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي.
محسنیان راد، مهدی (1380). ارتباط شناسی، تهران، انتشارات سروش.
مرتضي، علي بن الحسين (1405ق). رسائل الشريف المرتضي، قم، دارالقرآن الکريم.
نرمال ل.مان (1368). اصول روان شناسی، ترجمه محمود ساعتچی، تهران، اميركبير.
هاشمیانفر، علی، حایک، مریم (1393). بررسی ابعاد فعالیت فرقههای معنویتگرای فعال اصفهان، بهائیت و تصوف؛ فصلنامه پژوهشهای مهدوی، شماره8.
هیلگارد، ارنست و همکاران (2009م). زمینه روانشناسی، ترجمه حمزه گنجی ومهدی گنجی، تهران، ساوالان.
ب. منابع غیر مکتوب:
پروندهها.
بازخوانی پرونده ع- ی، (بیتا)، معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت.
جزوه مریدان جريان انحرافي ح- پ. (بیتا).آرشیو مرکز تخصصی مهدویت.
دادستانی ویژه روحانیت (بيتا). اعترافات ص ـ ج، کد 13.
ـــــــــــــــــــــــ ( بيتا). فیلم اظهارات خانم ش ـ ح، کد 13.
ـــــــــــــــــــــــ (بيتا). اعترافات، ک ـ ب.
ـــــــــــــــــــــــ (بيتا). بازخوانی پرونده انحرافات م ـ ع، شماره 3، معاونت بررسی و پیشگیری.
ـــــــــــــــــــــــ. (1378). بازخوانی پرونده انحرافات ن ـ ز شماره 7، معاونت بررسی و پیشگیری.
سراب 1، (1394). بررسی جریان یمانی.
فيلم ها
سخنرانی ع – ی، (بیتا)، در جمع مریدان.
شبكه دو سيما (1389). برنامه به سوی ظهور، بررسی کارنامه مدعیان دروغین مهدویت، آرشیو مرکز تخصصی مهدویت.
فیلم مستند ک ـ ب (بيتا). ضبط توسط مریدان کد 17،آرشیومرکز تخصصی مهدویت.
فیلم مستند یمانی (بیتا). البیعه لله، کد 16،آرشیو مرکز تخصصی مهدویت.
فیلم تبلیغی بهائیت (بیتا). کد 121، آرشیو مرکز تخصصی مهدویت.
فیلم مدعی ع –ت (بیتا). کد 26 آرشیو مرکز تخصصی مهدویت .
فیلم اظهارات ح ـ پ، (بیتا). کد 451، آرشیو مرکز تخصصی مهدویت.
سهیل کریمی، (بیتا) مستند روزنهانحراف،موجود در گروه فرقههای انحرافی مرکز تخصصی مهدویت.
وبسایت ها
[1] . لازم به ذكر است مراد از مدعيان دروغين مهدويت شامل تمام ادعاهاي حوزه مهدويت مانند ادعاي امامت، ملاقات، تطبيق نشانههاي ظهور و ... است.
[2] . گفتنی است در پيوند با فرقههای مهدوی معاصر، کتابهای تاریخی و اعتقادی نگاشته شده است، مانند عبدالرزاق الحسن، کتاب «البابیون فی التاریخ»؛ مرتضی مدرسی چهاردهی، کتاب «شیخی گری و بابیگری» یا علامه سید حسن مصطفوی، کتاب «محاکمه باب و بهاء» را تالیف كردهاند.
[3] . خانم سینگر(م2003م.) روان شناس ضد فرقهای در آمریکا بوده است که مطالعات فرقهای او بیشتر بر مسئله مغزشویی است. این کتاب که حاوی سه فصل است، در فصل اول به مسئله فرایند مغز شویی اشاره میکند. در فصل دوم به بحث فرقهها چگونه عمل میکنند، میپردازد و در فصل سوم به راههای نجات از فرقهها اشاره دارد (برگرفته از مقدمه کتاب).
[4]. استیون حسن، فارغالتحصیل رشته روانشناسی ومشاور عالی نهادهای ضدفرقهای در آمریکاست. وي در کتاب «گسستن بندها» اثبات میکند فرقهها پیروانشان را به «بند» میکشند و سپس راههای گسستن از این بندها را برای مخاطب تعریف و تفسیر میکند و در جایجای آن از مدل فرقه مونیسم که خود سالها در بند آنها بوده، مثال میآورد. تمرکز این کتاب بیشتر بر مسئله کنترل ذهن است .
[5]. مراد از «منابع مکتوب»، منابعی است که به طور رسمی تولید و انتشار شده است . از این رو پروندههای مدعیان و گزارشهای آنان جزء «منابع غیر مکتوب» به حساب آمده است .
[6]. richard mayer
[7]. مؤسس جريان، شخصي است به نام «احمد اسماعيل بصری» از قبيله صيامر. وی در حدود سال 1973م. در منطقهاي به نام هوير از توابع شهرستان زبير، از استان بصره متولد شد و در سال 1999م. از دانشکده مهندسي بصره فارغ التحصيل شد ( حيدري، آل كثير، 1390: ص 175). در مورد وی، مجموعهای از ادعاها مطرح شده که از مهمترین ادعاهای وی «یمانی» و«فرزندی امام» است که مجموع ادعاها و ديدگاههاي او را میتوان در دو جزوه با عنوان «ادله جامع یمانی» و «یمانی، موعود حجت الله» جست و جو كرد. این جریان به دلیل نقش ایرانیان در روایات آخر الزمان، توجه ویژهای به سوی ایران داشته است. وی با این ادعا که «یمانی» است و باید هنگام ظهور با 12 هزار نیرو و مرد جنگی از طالقان خروج کند؛ به تبلیغ افکار انحرافی خود در کشور ایران پرداخته است.
[8]. «فَإِنَّ دِینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یُرَى فِی النَّوْم».
[9] آقای «ع ـ ی» متولد سال 1344تهران؛ تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در این شهرگذراند و در رشته پزشکی یکی از دانشگاهای تهران به تحصیل مشغول شد؛ اما به دلیل مشکلاتی که برای او پیش آمد، از دانشگاه اخراج گشت. وی سپس با برگزاری جلسات سخنرانی برای دانشجویان و بسیجیان و در هیئات مذهبی کم کم افرادی را به گرد خویش جمع کرد و به طرح مباحثی مانند توحید، ولایت و عوامل غیبت پرداخت. جلسات وی با استقبال افراد جوان و بعضا مسئولان دولتی روبهرو گردید. او در بيشتر سخنرانیهای خود، ادعاهایی را مطرح كرده که یکی از اين ادعاها بحث «انتفاع خاصه» از امام زمان است. وی سپس مدعی است انتفاع از امام زمان 4 در نعمتهای خاصه از آن او و حضرت خضر7 است (حجامی، بیتا: ص 66)؛ وهمچنین جزو یکی از رجعت کنندگان در عصر ظهور میباشد (همان).
[10]. موضوع کاروان سلسله مباحث وی در پيوند با امام حسین می باشد که در قالب چهل شب با کاروان حسینی به چاپ رسیده است
[11]. علي محمد شيرازي، فرزند ميرزا رضا بزاز، مؤسس فرقه بابيه است. وي، اول محرم 1235ق. در شيراز به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در شيراز طي كرد و نزد شيخ عابد از شاگردان سران شيخيه درس خواند ( فیضی،1352: ص74). وي پنج سال در بوشهر به تجارت پرداخت. پس از آن، به عراق رفت و در درس سيد كاظم رشتي شركت كرد و مورد توجه استاد خود قرار گرفت (همان: ص: 80-100).
پس از مرگ سید کاظم رشتی (م1259ق.) علی محمد باب، ادعای بابیت كرد (همان :113) و هیجده نفر از شاگردان سید کاظم رشتی که همگی شیخی مذهب بودند، اطراف وی را گرفتند (همان: ص129). علی محمد اندکی بعد از ادعای بابیت در سال 1260ق. با ادعای بالاتر، خود را «مهدی موعود» خواند. همزمان با ادعای باب، شورشو ناامنیهایی در ایران به وجود آمد که سیاستمداران، از جمله امیرکبیر به اعدام او تصمیم گرفتند. سرانجام علی محمد باب درمیدان تبریز در شعبان 1267ق. اعدام گردید ( حسینیطباطبایی، 1375:ج1، ص17). عقاید و ادعاهای علیمحمد غالباً مبهم و پیچیده وتلفیقی است از آرای شیخیان، باطنیان، صوفیان و پارهای از دعاوی شخصی (همان، ص19)؛ اما ادعای بابیت و مهدویت وی ثابت و در منابع بابیه بدان اشاره شده است (سجادی، 1381: ج11، ص35).
[12]. وی متولد 1330تهران دارای مدرک دیپلم است. او از سال 1363 به بعد عنوان میدارد که خواب نما شده و از طرف امام زمان4 به او امر شده که برای حضرت تبلیغ نماید. لذا نه جلد کتاب در این زمینه گرد آوری و به چاپ رسانده است. وی مدعی است كه حضرت به من فرمودند: اگر من سه نفر مثل تو داشتم، تا حالاآمده بودم! ( جامعه مدرسین قم، بیتا: ص142-143).
[13] achievement motive.
[14]. این محرکها بر نظریه «شکلگیری از بیرون اسکینر» مبتني است.
[15] . نامبرده خود را معصوم پانزدهم میداند و برای خود درجهای از عصمت قائل است و از جانب مریدان خود، نایب خاص امام زمان خوانده میشود. در مستندات پخش شده از او برجریان نزدیکی ظهور تکیه دارد (مجموعهای از فیلمهای نامبرده: بیتا، موجود در مرکز تخصصی مهدویت).
[16]. آقای «ح-پ»، متولد 1314ش: سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وارد حوزه علمیه مشهد مقدس شد. در سال 1342 با همکاری یکی از روحانیون مطرح مشهد «کانون بحث و انتقادات دینی» را در مشهد تاسیس کرد، که به دلیل حضورآن عالم، مورد توجه قرار گرفت. در سال 1344 دستگیر شد؛ ولی با سپردن تعهد، مبنیبردوری از امور سیاسی، افراد انقلابی و اعلام برائت، ساواک در نامهای او را سالم خواند. او پس از انقلاب با طرح مسائل تزکیه نفس و دیدار با امام زمان4 به فعالیتهای انحرافی پرداخت (اسحاقیان، 1389: ص145). طی دو مرحله دستگیر و سپس آزاد شد. آخرین بار در سال 85 دستگیرو به یکی از شهرها تبعید گردید ( فیلم مستند اظهارات : بیتا: کد 451). وی سرانجام درسال 1394 براثر عارضه قلبی از دنیا رفت.
[17]. Branwashing.
[18]. Singer
[19] برخی دیگر از روانشناسان مانند لیفتون (Lifton) تا هشت مورد نام برده اند (ر.ک: سینگر، : 1385: ص 51).
[20]. خانم «ش- ح»، متولد تهران: تحصیلات دیپلم که تا 37 سالگی سه ازدواج ناموفق داشته است. در سال 1375 با آقای «ص- ج» که دارای دکترای داروسازی است، به عنوان همسرچهارم ازدواج كرد (دادستانی ویژه روحانیت، اظهارات نامبرده).
وي از سال 1373 با تشکیل کلاسهای مذهبی فعالیت خود را آغاز كرد و پس از آن مدعی شد که امام زمان4 با وی در ارتباط است و تکلم او تکلم امام و خشم او خشم آقاست! در سال 1378، با حمایتهای مالی همسرش به یکی از استانهای شمالی عزیمت و افراد گروه را به آن مکان دعوت و خانه خود را کعبه و حرم معرفی کرد. در ادامه به فعالیتهای انحرافی خود پرداخت. از مهمترین فعالیتهای وی علاوه بر ادعای ارتباط با امام زمان4 اجرای احکام شرعی است. یکی از مهمترین آن احکام، ازدواج و طلاق است، به استناد این که امام زمان4 حکم طلاق و ازدواج آنها را صادر كرده است. اعتراف گرفتن وکتک زدن مریدان خود به نام امام زمان4 از دیگر اقدامات انحرافی وی است (همان).
[21]. آقای «ک ـ ب»، متولد سال 1337 بروجرد: وی پس ار تحصیلات مختصر حوزوی، توسط پدر به لباس روحانیت ملبس گردید. در اوایل انقلاب، باتشکیل جلساتی تحت عنوان «سیر عرفان امامان آسمانی» ادعاهای دروغینی، مانند ادعای ارتباط با امام زمانو اخبار از غیب، مطرح کرد و طی چند بار دستگیری و آزادی مجدد وعدم بازگشت از مسیر انحرافیخود متعاقبا دستگیر و به حبس و تبعید محکوم گردیده. (دادستانی ویژه روحانیت، بازخوانی اين مدعي، بی تا: بدون شماره صفحه).
[22] ارزیابی انسان از خود پنداره خویش بر حسب ارزش کلی آن عزت نفس نامیده میشود به عبارت دیگر عزت نفس یعنی میزان ارزشی که انسان برای خود قائل است (بیابانگرد، اسماعیل، روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، ص 25.)
[23] آقای« ن ـ ز»، متولد 1336ش متولد بغداد است. او در یک خانواده کارگری در بغداد به دنیا آمد. در 7سالگی پدر خود را از دست داد و تحت تربیت فردی به نام «ع -ج » قرار گرفت. با شروع جنگ ایران و عراق، به دلیل ایرانی الاصل بودن از عراق اخراج شد و به ایران عزیمت کرد و در زمان جنگ در جبهه شرکت کرد و در آن جا شیمیایی شد. پس از جنگ، از سال 67 تا 69 در قرارگاه «صراط المستقیم» به عنوان راننده مشغول کار شد و از سال 1370 بر اثر توهمات و به گفته خود، دیدن خوابهایی از طرف معصومین، گروه موسوم به «ابونوح» را به منظور مبارزه با فساد تشکیل داد. وی دارای ادعاهای متعددی است که یکی از آن ها فرزندی امام مهدی با نام «ن ـ مهدی محمد» است. «ن ـ ز» پس ازدستگیری، در سال 75 به دلیل ارتباط نامشروع به رجم محکوم گردید ( بازخوانی پرونده انحرافات ن – ز).
[24]. «م-ع»، متولد مشهد است که به اتفاق خانواده به تهران آمده و در اواخر دهه هفتاد، کار خود را در قالب برگزاري کلاسهای قرآن و نهج البلاغه آغاز و کم کم در مقوله مهدویت ادعاهای خود را مطرح کرد (دادستانی ویژه روحانیت، پرونده نامبرده ).
[25]. حدود 50 سال است در تبریز و چند شهر دیگر گروهی به رهبری «الف- و» با تالیف و سرقتهای علمی ار منابع اهل تصوف و عرفان به برقراری جلسات عرفانی اقدام نموده و در این زمینه، افرادی جذب از گروه گردیده اند. رهبراین گروه داراي مجموعهای از ادعاهاست که یکی از آنها، ارتباط کامل وی با امام زمان4 است و به نوعی خود را معصوم میداند. از ادعاهای دیگر او اصل وجود نایب خاص در زمان غیبت کبرا است. او گفته است: «البته آن توقیع نه وجود نایب خاص را نافی است و نه تشرف به حضورشان را...» (اسحاقیان، 1390: ص142).
نویسندگان:
نعمتالله صفری فروشانی ـ مسلم کامیاب