بررسی آموزه ایمان از منظر دیوبندی و ماتریدی

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 6 - 11 دقیقه)

ایماننویسنده مسئول: محمد رضا لطیفی

در قرن های دوم و سوم هجری مجادله میان فرقه های کالمی، بخصوص اهل حدیث و معتزله، فضای فکری جهان  اسالم را آشفته کرده بود. در این منازعات، که حاکمان وقت نیز بی نقش و تأثیر نبودند، معتزلیان جانب عقل و اندیشه  عقلی را گرفته بودند و اهل حدیث بر ظاهر آیات و روایات تأکید می ورزیدند. 

در چنین شرایطی، سه تن از متفکران اهل سنت برای این هدف به پا خاستند و در پی اصالح وضع موجود و آشتی  میان اندیشه معتزلی و اهل حدیث برآمدند: 1 .ابوالحسن اشعری )م 324 ه.ق(، در مرکز حکومت اسالمی آن روز و  مرکز درگیری میان اهل حدیث و معتزله؛ 2 .ابومنصور ماتریدی )م 333ه.ق(، در شرق بالد اسالمی و ماوراءالنهر؛ 3 . ابوجعفر طحاوی، در مصر. نقش شخصیت اخیر بیش تر تبیین آرای کالمی ابوحنیفه بود.  ابومنصور محمدبن محمدبن محمود ماتریدی سمرقندی )م333 ه.ق( در قریه ماترید یا ماتریت از روستاهای سمرقند  به دنیا آمد.  

پیروان ماتریدی، وی را با القابی همچون »الشیخ«، »الفقیه«، »علم الهدی«، »امام الهدی«، »امام اهل السنه« و »امام  المتکلمین« توصیف می کنند. همه شرح حال نویسان تاریخ وفات وی را سال 333 ه.ق دانسته اند، اما در مورد تاریخ  والدت او سندی در دست نیست. 

ماتریدی مؤسس مکتب کالمی است که شمار کثیری از اهل سنت پیرو آنند و بسیاری از عالمان و دانشمندان اهل  سنت به پیروی از وی مفتخرند و حتی بسیاری از دانشمندان اشعری مسلک مانند عبدالقاهر بغدادی )م429 )و امام  الحرمین )م 478 )در مباحثی همچون اثبات حدوث عالم، وجود خدا و صفات او، ارزش عقل انسان، ضرورت وحی  و... از او متأثرند. 

اساس و بنیاد اندیشه ماتریدی، آرای ابوحنیفه است، اما در جزئیات و شیوه استدالل ها ذهن خلّاق و وقاد خود وی  تولید اندیشه کرده است. وی با استفاده از علوم مختلفی که در خود جمع کرده بود، توانست نظام کالمی متقن و  منسجمی را پی ریزی کند.

روش کالمی ماتریدی که بر اساس آن نظام فکری خود را استوار کرد، بر دو پایه عقل و نقل می باشد. ماتریدی به  عقل بسیار بها می دهد و در عین حال از نقل هم سود می برد. چنان که در آغاز این نوشتار اشاره گردید، ماتریدی  اندیشه کالمی خود را برای صلح و آشتی میان معتزله و اهل حدیث ارائه کرده است و از این رو می کوشد همواره  راهی میان آن دو مکتب برگزیند. البه الی کتاب التوحید وی پر از نزاع و مجادله با دو طرف است. او گاه جانب  معتزله، گاه جانب اهل حدیث و گاه طریق مخصوص به خود را در پیش می گیرد. 

                                         ماتریدی در اندیشه خود تنزیهی است و هر آنچه را که مستلزم تجسیم و تشبیه خدا و یا نقص و امکان در ساحت او  باشد، مردود می شمارد، اما مانند معتزله هم نیست که قایل به نفی صفات باشد. 

دوره اقتدار و حاکمیت سیاسی ماتریدیان بین سال های )700 تا 1300 ق( بود زیرا در این دوره دولت عثمانی هم  رنگ با مکتب ماتریدیه بود و از آن حمایت می کرد. شمس الدین سلفی این دوره را »ام االدوار«، مهم ترین مرحله  و اوج تکامل مکتب ماتریدیه، می داند که این مکتب از برکات دولت عثمانی بهره برده است؛ زیرا دولت عثمانی در  فروع پیرو ابوحنیفه و در اصول پیرو ماتریدی بود و از این رو، همه اقتدار و سلطه دولت عثمانی در خدمت ماتریدیه  بود. تمام قضات، مفتی ها، خطیبان و رؤسای مدارس از علمای ماتریدیه بودند و هریک از آنان آثار و آرای خود را  آزادانه منتشر می کردند و حتی مورد تشویق نیز قرار می گرفتند. در این برهه )نسبتا طوالنی( بود که اندیشه ماتریدیه  در شرق و غرب جهان اسالم منتشر شد. 

امروزه اندیشه کالمی ماتریدیه در مناطق شرقی و شمالی جهان اسالم حاکم و غالب است. در هند، بنگالدش، پاکستان،  افغانستان، ترکیه و برخی از کشورهای عربی تقریبا عموم اهل سنت از عقاید کالمی ماتریدی پیروی می کنند و در  مدارس دینی اهل سنت اندیشه ماتریدی تدریس و ترویج می شود. با این حال، ماتریدیه در جهان معاصر و در قرن  اخیر با دو واکنش متقابل مواجه شده است: از سویی، اندیشمندان و محققان اهل سنت، از اندیشه های مکتب ماتریدی  به گرمی استقبال کرده اند و از سوی دیگر، جریان سرکوبگر وهابیت، همه مذاهب اسالمی از جمله ماتریدیه را شدیدا  مورد هجمه قرار داده است. 

آموزه ایمان از نگاه ماتریدیه: 

در باب ایمان و تفسیر آن نیز از صدر اسالم، میان متکلّمان اختالف بوده است. برخی آن را معرفت، برخی تصدیق  قلبی، برخی تصدیق و اقرار زبانی و برخی نیز تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی دانسته اند. اینان هر کدام  نیز در جزئیات با یکدیگر اختالف دارند. 

ماتریدیه ایمان را صرفا تصدیق قلبی می داند و مدعی است که اقرار زبانی یا عمل جوارحی در آن دخیل نیست. 

از مباحث دیگر در باب ایمان این است که آیا ایمان حقیقتی بسیط است یا دارای مراتب و قابل زیاده و نقصان می  باشد؟ ماتریدیه با توجه به این که حقیقت ایمان را تصدیق قلبی می داند، معتقد است که ایمان حقیقتی بسیط است و  قابل ازدیاد و نقصان نیست. اگر انسانی ایمان آورد، پس از ایمان آوردن، با اطاعت ایمان او افزایش نمی یابد، چنان  که با معصیت ایمان وی کاهش نمی یابد. ابومعین نسفی این داعیه را با این مثال توضیح می دهد که اگر ده مرد در  خانه ای باشند و زنی وارد آن خانه شود، ورود او موجب زیاد شدن مردان نمی شود، بلکه موجب زیاد شدن انسان  

ها در آن خانه می شود. اطاعت نیز موجب افزایش ایمان نیست، بلکه موجب افزایش حسنات است. مطلب دیگر در باب ایمان این است که ماتریدیه اسالم و ایمان را حقیقت واحدی می دانند. آنان معتقدند ایمان همان اسالم است و تنها تفاوت در ارزش و بار سیاسی واژه »اسالم« است و از همین روی، وقتی کفار نزد پیامبر آمدند و ایمان آوردند،  چون اسالم بار سیاسی داشت، آنان از اظهار اسالم امتناع ورزیدند، اما از اظهار ایمان امتناعی نداشتند. 

1 .حسن و قبح عقلی 

معتقدند که عقل می تواند حسن و قبح عقلی اشیا را درک کند. 

2 .تکلیف به ماالیطاق 

ماتریدیه تکلیف به ماالیطاق را جایز نمی دانند. 

3 .شناخت عقلی یا شرعی خدا ماتریدیه شناخت خدا را واجب عقلی می دانند که پیش از ورود شرع شناخت خدا الزم است و اگر شرعی هم وارد  نمی شد، شناخت خدا واجب بود. 

4 .ترتب حکمت و اغراض بر فعل الهی 

ماتریدیه معتقدند که افعال الهی معلل به حکمت و اغراض است و لزوما بر افعال الهی حکمت مترتب می شود. 

5 .خدا و فعل قبیح

 ماتریدیه معتقدند که خدا کار قبیح انجام نمی دهد و اگر هم انجام دهد، قبیح است و متصف به قبح می شود. از این  رو، تخلید مؤمنان در آتش و تخلید کافران در بهشت جایز نیست.  

6 .جواز عقلی عفو از کفر 

همه امت اسالمی معتقدند که شرعا عفو از کفر و شرک جایز نیست، اما بحث در جواز عقلی آن است که آیا عقالً جایز  است خدا از کفر عفو فرماید یا خیر؟ در این باب، جمهور ماتریدیه بر عدم جواز عقلی عفو از کفراند. 

7 .جواز عقلی تعذیب عبد مطیع 

)شرعا تعذیب عبد مطیع جایز نیست، اما بحث بر سر جواز عقلی آن است؛ که ماتریدیه مخالف اند. )61

8 .تکوین و صفات افعال 

ابومنصور ماتریدی و پیروان او با تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل مخالفندو تمام صفات فعل را به  صفت دیگری به نام تکوین باز می گردانندو آن را صفت ذاتی دیگری می دانندکه ازلی و ابدی است. 

9 .مسموع بودن کالم الهی 

کالم نفسی الهی را مسموع نمی دانند.

10 .صفت بقاء 

اکثریت ماتریدیان معتقدند که "بقاء" عبارت است از وجود مستمر. بنابراین، بقا عین وجود خداوند است )و یا بقا در  مورد هر موجودی، عین وجود آن موجود است( و صفتی زاید بر وجود و غیر از آن نیست،  

11 .متعلق سمع و بصر 

ماتریدیان متعلق دو صفت سمع و بصر را فقط مسموعات و مبصرات می دانند. 

12 .سعید وشقی 

ماتریدیان می گویند: ممکن است سقی یا سعید فی الحال، وضعیت متفاوتی پیدا کنند و سعید، شقی و شقی، سعید  )گردد.  )66

13 .ذکوریت؛ شرط نبوت 

ماتریدیه ذکوریت را شرط نبوت دانسته اند. 

14 .مراتب تشکیکی ایمان 

ماتریدیان قایلند که ایمان قابل تشکیک و زیاده و نقصان نیست. 

15 .استثنا در ایمان 

استثنا در ایمان این است که شخص مؤمن بگوید: »من مؤمن هستم إن شاءاهلل...« ماتریدیه آن را جایز ندانسته و نشانه  شک و تردید و منافی تصدیق می دانند. 

دیوبندیه 

کلمه »دیوبندیه« برگرفته از شهر دیوبند است، که در نود مایلی شمال شرقی دهلی از توابع ایالت اوتراپرادش هند 

است. محمّد قاسم نانوتوی )متوفای 1297 ه.ق.( با همکاری شیخ رشید احمد کنگوهی )متوفای 1323 ه.ق.(، و شیخ  محمّد یعقوب نانوتوی )متوفای 1302 ه.ق.( با انگیزه مبارزه با سلطه انگلیس در این شهر، مدرسه علمیه دارالعلوم را  در 15 محرم 1283 تأسیس کردند که در آغاز با شاگردی به نام محمود حسن و استادی به نام مالقاری محمود  شهرت یافت و سپس در گذر زمان با گسترش آن شهرت جهانی یافت، به طوری که به االزهر هند معروف شد و  بسیاری از علمای معاصر اهل سنت در شبه قاره هند، و افغانستان و سیستان و بلوچستان ایران، و برخی دیگر از  کشورهای اسالمی تربیت یافته و آموزش دیده این مدارس دینی هستند. دیوبندیان، از نظر فقهی حنفی مذهب و از  نظر اعتقادی اشعری ماتریدی و از نظر طریقتی صوفی هستند. 

دیوبندیه تحت تأثیر شخصیت هایی از قبیل شیخ احمد سرهندی، معروف به مجدد الف ثانی و شاه ولی اهلل دهلوی  )1176-1114 ه.ق.( و پسرش عبدالعزیز دهلوی )1148-1128 ه.ق.( و احمد بن عرفان بریلی )1246-1201 ه.ق.(  و حاج امداداهلل مهاجر مکی )1317-1233 ه.ق.( بودند. از بزرگان دیوبندیه هم می توان محمدقاسم نانوتوی )-1248 1297 ه.ق.(، رشید احمد گنگوهی )متوفای 1323 ه.ق.(، محمود حسن دیوبندی )متوفای 1339 ه.ق.(، اشرف علی  تهانوی )متوفای 1363 ه.ق.(، خلیل احمد سهارنپوری )متوفای 1346 ه.ق.(، انورشاه کشمیری )متوفای 1352 ه.ق.(،  محمد طیب قاسمی )متوفای 1403 ه.ق.(، ابوالحسن علی حسنی ندوی )متوفای 1420 ه.ق.( را نام برد. 

دیوبندیه چند دسته اند:  

دیوبندی های سنتی، که شامل بزرگان و مؤسسان و فارغ التحصیالن دارالعلوم می شوند؛  جماعه التبلیغ که شعبه تبلیغی دیوبندیه هستند؛ 

پنج پیری ها )فنجفیریه( که برخی از دیوبندیه متأخرند که با تغییر رویکرد علمای پیشین خود، به وهابیت نزدیک شدند و برخی از اعتقادات وهابیت را برگزیدند؛  شعبه ندوه العلماء بزرگ ترین مرکز علمی تربیت علما به شیوه نوین )برخالف روش سنتی( که شبلی نعمانی در 1894 تأسیس کرد.

دیوبندیه مدرسهای است که در حدود دو قرن گذشته، از درون مذهب کالمی ماتریدیه برخاسته است. ادعای پیروی  از کالم ماتریدیه مهمترین شاخصه کالمی دیوبندیه است؛ اما تطبیق آرای کالمی نشان میدهد که دیوبندیه در مباحث توحید و شرک، دیدگاه متفاوتی اختیار کردهاند. بخشی از این مغایرتها به مبنای روشی متفاوت دیوبندیان باز  میگردد. بدین معنا که دیوبندیان بیشتر به روش نقلی گرایش داشته و بر تقدم نقل بر عقل، تفویض معنای صفات  خبری )به جای تأویل در ماتریدیه( و قطعیبودن نصوص )در مقابل ظنیبودن نصوص به نگاه ماتریدیه( تأکید دارند.  برخی دیگر از آرای کالمی، همچون تأکید بر تنزیه در فهم صفات خدا، نفی تشبیه و نفی تعطیل در معنای صفات  االهی، نزد ماتریدیان و دیویندیها، از جهت مبانی روشی، مطابقت کامل دارد. تنها تفاوت این است که این مباحث  در ماتریدیه بهاجمال و در دیوبندیه بهتفصیل بیان شده است. 

دو مکتب کالمی دیوبندیه و ماتریدیه، به لحاظ روش و آموزههای اعتقادی، دارای مشترکات کالمی بسیار بوده و در  پذیرش اصل حجیت عقل و نقل هم نظرند. با این حال در به کار گیری روش عقلی ماتریدیه اعتنای بیشتری به آن  داشته اند اما دیوبندیه عقل را در رتبه اول حجیت قرار نداده اند و توجه حداکثری خود را به نقل معطوف کرده اند. 

منابع 

- ابومنصور ماتریدی، کتاب التوحید، تحقیق و مقدمه دکتر فتح اهلل خلیف، دارالجامعات المصریه. - احمد زاده، رضا، »بررسی رابطه اسالم و ایمان از منظر دیوبندیه و سلفیه«، مجلسه سراج منیر، شماره 32. - جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، چ سوم، مؤسسه النشر االسالمی، قم، ج 3 ،ص 13 به نقل از: اتحاف  السادة المتقین، ج 2. 

- رشید احمد گنگوهی، فتاوی رشیدیه، دار االشاعات، کراچی، بی تا. 

- محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب االسالمیه، دارالفکر العربی، قاهره.


چاپ   ایمیل