وحدت امت اسلامی

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 6 - 11 دقیقه)

«وحدت اسلامی» در شرایط کنونی جهان ضرورت نخست دنیای اسلام است. هر چند در همه زمانها مسلمانان دارای دشمنان مشترکی بوده‏اند که وحدت و همدلی میان آنها را ایجاب می‏کرده، اما امروز توطئه‏های رنگارنگی که بر علیه مسلمانان طراحی می‏شود، ضرورت وحدت را دو چندان نموده است.

وحدت و پرهیز از تفرقه از دستورهای اکید قرآن کریم و پیشوایان دینی ماست. دستور اعتصام به ریسمان الهی «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا...»،(1) برادری مؤمنان با یکدیگر «انما المؤمنون اخوة...»(2) و مشترک بودن اعتقادات دینی مسلمانان و یکی بودن کتاب آسمانی و قبله گاه آنان همگی از وحدت حقیقی بین مسلمانان حکایت دارد. چنان که پیامبر با هجرت به مدینه و زمانی که مسلمانان متشکل از دو گروه مهاجر و انصار بودند و طبعا زمینه اختلاف بین آنان فراهم بود، میان آنان عقد اخوّت بست و بدین وسیله با ایجاد پیوند برادری زمینه هر گونه اختلاف و دو دستگی را از بین برد.

مع‏الاسف تلاش دشمنان اسلام و مسلمین برای ایجاد تفرقه در طول تاریخ از یک سو و ساده لوحی برخی از مسلمانان از سوی دیگر سبب افزایش شکاف بین پیروان مذاهب اسلامی شده است.

______________________________

1. آل عمران: 103

2. سوره حجرات: 10

در صدر اسلام که با رحلت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله جامعه دچار تشتّت و اختلاف شد و امر خلافت از مسیر اصلی خویش منحرف گشت، امیرمؤمنان علی علیه‏السلام به منظور حفظ مصالح اسلام و مسلمین، ایجاد وحدت و جلوگیری از افزایش اختلاف بین مسلمانان را وجهه همت خویش قرار داد و برای تثبیت جامعه نوپای اسلامی از هیچ کوششی فروگذار ننمود.(1)

دشمنان کینه‏توز اسلام در طول تاریخ به منظور دستیابی به اهداف خود «وحدت اسلامی» را به عنوان مانعی جدّی هدف قرار داده و به گروه گروه کردن مسلمانان پرداخته و ایجاد اختلاف و دشمنی و دامن زدن به اختلافات جزیی و در پاره‏ای موارد با نفوذ دادن عوامل خود تا جنگ و خونریزی و قتل و غارت دنبال کردند. شهرهای مختلف اسلامی از قرون اولیّه تاکنون نمونه‏های تلخی از این نزاع‏ها و کشمکش‏ها را در کارنامه خود دارند.

در سده‏های اخیر هم که استعمارگران هر مانعی را از پیش روی خود بر می‏داشتند، به قطعه قطعه کردن ممالک اسلامی پرداخته و شعارهای فریبنده ملی گرایی و تقسیم مسلمانان به عرب، ترک، فارس و... آنان را از یکدیگر جدا کرده، مرزهای کاذبی بین آنان ترسیم نمودند، شوکت و قدرت آنان را شکسته و با تکه تکه کردن آنان یکی پس از دیگری بر سرنوشتشان مسلط شده و حاکمان سرسپرده را بر گرده‏شان سوار کردند. حاکمان وابسته که به منظور حفظ تاج وتخت خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‏کنند، از عوامل مهم تفرقه و جدایی مسلمانانند، آنان برای حفظ مقام و موقعیت خود، نه تنها قدمی در راه وحدت اسلامی بر نمی‏دارند، بلکه ذخایر مسلمین را نیز به حلقوم استعمارگران می‏ریزند تا چند روزی بیشتر اجازه حکمرانی پیدا کنند. یک نمونه بارز آن در دوران ما، شکستن حرمت ارتباط و دوستی با رژیم غاصب صهیونیستی دشمن قسم خورده مسلمانان است. برخی از سران خیانتکار کشورهای اسلامی با ارتباط پنهان و

______________________________

1. نهج البلاغه، خطبه 74 و نامه 78

آشکار با این رژیم، وحدت و یکپارچگی جهان اسلام را در این زمینه بر هم زده و در صف متّحد کشورهای اسلامی رخنه ایجاد کردند و مسأله مهم مبارزه با رژیم نژادپرست اسرائیل را، که از اصول مشترک مسلمانان بود، به مسأله‏ای مورد اختلاف مبدّل ساختند. قبح ارتباط با این رژیم غاصب را شکستند و راه نفوذ دشمن در جبهه مسلمین را گشودند. دشمنان اسلام از هیچ عاملی مانند تفرقه و جدایی مسلمانان بهره‏برداری نمی‏کنند. آنچه امروز در عراق، افغانستان و لبنان می‏گذرد، از نمونه‏های بارز و آشکار این سیاست است.

غیر از دولت‏های وابسته، آخوندهای درباری نیز از عوامل دیگر تفرقه و جدایی‏اند. آنان نیز اختلافات موهوم یا جزیی مسلمانان را تئوریزه نموده و آتش کینه‏ای که توسط دشمنان بین پیروان مذاهب برافروخته شده، شعله ور می‏سازند. آنان که همواره بازیچه دست قدرت طلبان بوده‏اند، تلاش فراوانی می‏کنند تا شیعیان‏و پیروان اهل بیت را کافر و سنّیان محبّ اهل بیت را ناصبی معرفی کنند. در این میان فرقه‏های دروغینی که به دست استعمارگران ایجاد شده، نقش تعیین کننده داشته‏اند.

در یکصدسال اخیر مصلحان دلسوزی ظهور کردند و به سهم خود قدمهایی در جهت ایجاد وحدت برداشتند. سیدجمال الدین اسدآبادی، میرزا محمدحسن شیرازی، شیخ محمد حسین کاشف الغطاء، سید عبدالحسین شرف الدین، سیدمحمد حسین بروجردی، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت، از جمله منادیان وحدت شیعه و سنی‏اند که قدم‏های مثبتی در این عرصه برداشتند.

ظهور امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی به عنوان پایگاهی مستحکم و منادی وحدت مسلمانان «نهضت بیداری اسلامی» را وارد مرحله جدیدی کرد. بسیاری از مسلمانان در اقصی نقاط جهان از خواب غفلت بیدار شده و به ندای وحدت امام لبیک گفتند. حرکت فزاینده بیداری اسلامی منافع استکبار جهانی و ایادی او را در منطقه با تهدید جدی روبرو ساخت. متأسفانه انتظاری که از عالمان و فرهیختگان و نخبگان جهان اسلام می‏رفت، آنگونه که شایسته جایگاه آنان در جوامع اسلامی بود، برآورده نشد. از آنجا که عموم مردم پیرو رهبران مذهبی و اجتماعی خویش هستند، اگر عالمان و اندیشمندان اسلامی اهل ایثار و فداکاری بوده و وحدت اسلامی را با جدیت دنبال می‏کردند، امید می‏رفت که ملتها نیز پیوند بیشتری با یکدیگر پیدا کرده، اختلافات به حداقل برسد؛ گرچه نمی‏توان موانع مهمی که دراین عرصه وجود دارند مثل دولتهای سرسپرده و آخوندهای درباری در کشورهای اسلامی را نادیده
حکومت اسلامی » شماره 37 (صفحه 8)

گرفت.حتی در دهه اخیر آرمان وحدت اسلامی در کشور ایران نیز از سوی گروه‏هایی که قدرت درک واقعیات دنیای امروز را ندارند، با چالش روبرو شده است. ذلت و نکبت میلیون‏ها مسلمان و سلطه بیگانگان بر سرنوشت ملل مسلمان نادیده گرفته شده و بر طبل اختلافات تاریخی و جزیی و کم اهمیت کوبیده می‏شود.

بر این گروه نادان، احزاب و جریانات سیاسی را نیز بیفزایید که برای رسیدن به امیال سیاسی خود بر اختلافات قومی و مذهبی دامن زده و با رهبران اقوام و قبایل و مذاهب در شهرهای مرزی کشور وارد معامله شده و با طمع کسب آرای انتخاباتی منافع ملی و مصالح کلی کشور را نادیده گرفتند.

دسته دیگر مدعیان ولایت اهل بیت پیامبرند که با اهانت به مقدسات مذاهب دیگر، تنور مجالس و محافل خود را گرم کرده و از هر فرصتی به اختلافات دامن می‏زنند در حالی که اگر واقعا پیرو اهل بیت پیامبر بودند، تنها سیره امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در حفظ وحدت جامعه اسلامی و گذشتن از حق مسلّم خود به خاطر مصالح مهم دنیای اسلام برای آنان کافی است. در نقطه مقابل نیز مدعیان پیروی از سنت پیغمبرند که با ارتزاق از دلارها و ریال‏های بیگانگان به انکار حقایق مسلم تاریخی پرداخته و حرمت اعتقادات اکثریت شیعه را در این کشور پاس نمی‏دارند. کسانی که از بیشترین آزادی‏ها که یک اقلیت مذهبی ممکن است از آن برخوردار باشد، بهره‏مندند و نیک می‏دانند که همکیشان آنان در کشورهای اسلامی یک دهم آزادی آنان را به شیعیان نمی‏دهند.

در چنین شرایطی که نخبگان و عالمان نسبت به وحدت اسلامی حساسیت لازم را ندارند و عموم مردم را به درستی ارشاد و هدایت نمی‏کنند و عوامل تفرقه نیز فضا را برای اقدامات خود خالی می‏بینند، تحقق کامل وحدت اسلامی دشوار می‏نماید.

باری، اگر وحدت اسلامی به حکم عقل و شرع ضرورت دارد و برای ایستادگی در برابر دشمنان اسلام و مسلمین گریزی از آن نیست، باید به اصولی چند پای‏بند بود که به برخی از آنها اشاره می‏شود:
1. تکیه بر اشتراکات مذهبی

مسلمانان دارای یک کتاب آسمانی، یک پیامبر و یک قبله‏گاه هستند و اعتقادات دینی آنان یکسان است. عقل و شرع اقتضا می‏کنند که بر مشترکات فراوان تکیه شود و از برجسته کردن اختلافات جزیی پرهیز گردد. مسلمانان از هر فرقه و مذهبی می‏توانند با شعار توحید و زیر

پرچم «لا اله الاّ الله» گرد هم آیند و در عین کثرت و تعدد، وحدتی مثال زدنی خلق نمایند.
2. پرهیز از دامن زدن به اختلافات

وجود اختلاف بین پیروان مذاهب گوناگون امری طبیعی است، بحث و تبادل نظر علمی درباره آنها هم مسأله‏ای عادی است، اما اختلافات بیش از آن که در اصول باشد، در فروع است و نمی‏تواند و نباید مانع وحدت امت اسلامی شود. مطرح کردن مسائل اختلافی و دامن زدن به آنها در بین پیروان مذاهب و در فضاهای غیرعلمی، نه تنها مشکلی از مشکلات امروز مسلمانان را حل نخواهد کرد، بلکه روز به روز فاصله آنها را از یکدیگر بیشتر خواهد نمود.
3. حفظ حرمت یکدیگر

افزون بر مقدسات مشترکی که همه مسلمانان از آن برخوردارند، یکسری اعتقادات هم از مختصات هر مذهب است. نباید پیروان مذاهب اسلامی مقدسات یکدیگر را مورد هتک و اهانت قرار دهند و به تحریک یکدیگر بپردازند. اگر پیروان اسلام حرمت یکدیگر را نگاه ندارند، یکی از نتایجش آن است که دشمنان قسم خورده اسلام مقدسات مشترک همه مسلمانان مثل قرآن کریم، رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اماکن مقدس آنان را مورد اهانت قرار می‏دهند. به راستی چرا در دو دهه اخیر دامنه اهانت به مقدسات مسلمانان گسترش یافته؟ چرا هر از چند گاهی در گوشه‏ای از دنیا مقدسات مسلمانان مورد هتک قرار می‏گیرد؟ و پس از مدتی تعدادی از مسلمانان از خود حساسیت نشان داده و مسأله به فراموشی سپرده می‏شود؟ آیا جز این است که راه هتک حرمت مسلمانان گشوده شده و مسلمانان حساسیت لازم را از خود نشان نمی‏دهند؟ اگر در نخستین حلقه از این حلقات عکس العمل مناسب نشان داده می‏شد، حلقات دیگر این زنجیره ادامه نمی‏یافت. اگر مسلمانان مقدسات یکدیگر را محترم شمرده و اختلافات خود را کاهش دهند، چنین فرصتی برای دشمنان مشترک مسلمانان فراهم نمی‏شد. تأسف‏بارتر آنکه برخی بیش از آنچه نسبت به هتک مقدسات اسلامی از خود حساسیت نشان دهند، نسبت به مسائل عادی مذهبی و اختلافاتی که بین پیروان مذاهب اسلامی وجود دارد، از خود حساسیت نشان می‏دهند. از کنار اهانت به قرآن به سادگی می‏گذرند، اما به هنگام طرح یک پرسش در خصوص مسأله‏ای از مسائل تاریخی سینه چاک می‏کنند!

4. گفتگوی رهبران مذاهب اسلامی

تفاهم و همدلی علمای برجسته مذاهب اسلامی و کاستن از سوء تفاهمات و تشویق پیروان مذاهب به همدلی و وحدت و وادار کردن دولتمردان خود به اتحاد با کشورهای اسلامی به جای اعتماد به دشمنان اسلام، اصل مهم دیگری است که در این عرصه قابل توجه است. این امر بدون گفتگوی مستمرّ و ارتباط سالم علمی و فرهنگی مداوم امکان‏پذیر نیست. قطعا برای جهان اسلام «گفتگوی بین مذاهب اسلامی» بر «گفتگوی بین ادیان و تمدن‏ها» تقدم دارد. اگر دنیای اسلام در مرحله نخست قدمهایی بردارد، در عرصه گفتگوی بین ادیان و فرهنگ‏ها و تمدن‏ها نیز توفیقات بیشتری کسب خواهد کرد. حج بهترین فرصتی است که می‏تواند ارتباط و همفکری عالمان و نخبگان جهان اسلام را فراهم سازد. هیچ دین و دولتی از چنین ظرفیت و فرصتی که اسلام در اختیار پیروانش قرار داده، برخوردار نیست. اجتماع دو میلیون انسان از اقوام و ملل و مذاهب گوناگون در موسم حج بهترین نماد و جلوه وحدت اسلامی است که نباید به سادگی از کنارش گذشت. حضور رهبران مذهبی در این مراسم استثنایی و ملاقات با یکدیگر و تبادل نظر در مسائل اساسی جهان اسلام و کاستن از اختلافات نقش بسزایی در وحدت امت اسلامی خواهد داشت.
5. تعمیق روابط کشورهای اسلامی

تعمیق روابط دولت‏های اسلامی و کاهش اختلافات و تنش‏ها یکی دیگر از اصول لازم الرعایه در این عرصه است. هر چند وابستگی بسیاری از دولت‏های اسلامی به قدرت‏های بزرگ، روابط حسنه بین کشورهای اسلامی را با مشکل روبرو ساخته، اما نزدیکتر شدن دولت‏های اسلامی به یکدیگر و تأکید بر منافع مشترک بر محور تعالیم اسلامی، زمینه سوء استفاده دشمنان اسلام را از جدایی بین کشورهای اسلامی کاهش خواهد داد. این مهم می‏تواند با فعالتر شدن

عالمان و نخبگان کشورهای اسلامی و دعوت توده‏های مردم به وحدت و همدلی و در نتیجه واداشتن دولت‏های اسلامی به تعمیق روابط با یکدیگر تحقق یابد.

امید است که در پرتو رعایت اصول یاد شده مسلمانان حرکت به سمت ایجاد امت اسلامی وتشکیل جبهه متحد کشورهای اسلامی را آغاز کنند. آنچه در دنیای امروز متداول است که با تشکیل اتحادیه‏ها، اهداف مشترک خود را پیش می‏برند، می‏تواند میان کشورهای اسلامی نیز تحقق یابد. مسلمانان با جمعیتی یک و نیم میلیاردی و برخورداری از امکانات کم‏نظیر، توانایی تبدیل شدن به یک قطب نیرومند بین المللی را دارند. با تشکیل قطب نیرومند دنیای اسلام، همه اجزای این پیکره احساس قدرت نموده و از تعرض بیگانگان در امان خواهند بود.

چرا امروزه قدرتمندترین کشورها هم جرأت تعرض به یکی از اعضای اتحادیه‏های موجود در جهان را ندارند، ولی کشورهای اسلامی به بهانه‏های مختلف در معرض تعرض و تجاوز کفّار و مشرکان‏اند؟ امام خمینی با طرح «دولت اسلامی با جمهوری‏های آزاد و مستقل»، آرمان خود را در عصر کنونی در ارتباط با کشورهای اسلامی ترسیم کردند.(1) حرکت به این سمت و سو قطعا موازنه قدرت را در جهان به نفع مسلمانان و مستضعفان تغییر خواهد داد. ان شاءالله

 

______________________________

1. صحیفه امام، ج21، ص448

پایان مقاله


چاپ   ایمیل