چکیده
شیعیان خوجة اثنیعشری اقلیتی کوچک و منسجم بهشمار میروند که با وجود جمعیت اندک 125 هزار نفری از نظم و انضباط قابل ملاحظهای برخوردارند. این اقلیت کوچک، در حال حاضر در پنج قارة جهان حضور دارند و افزون بر آنکه تحت نظارت عالی فدراسیون جهانی شیعیان خوجة اثنیعشری قرار دارند، در هر کشور نیز دارای جماعات مستقلیاند.
در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است نحوة پیدایش این اقلیت کوچک دینی بهگونهای کنشگر بهمنزلة پرسش اصلی مورد بررسی قرار گیرد. تلاش برای اثبات آنکه این جامعة کوچک شیعی از بدو تأسیس تا کنون با موفقیتهای زیادی همراه بوده است نیز فرضیة اصلی را تشکیل میدهد. چهارچوب تحقیق بر این مؤلفه استوار شده است که شیعیان خوجة اثنیعشری در برخی امور میتوانند بهمثابه الگو، سرمشق دیگر جوامع شیعی قرار گیرند. پرداختن به همة عوامل اصلی و فرعی نقشآفرین در موفقیت این جامعة کوچک شیعی در کشورهای هدف نیز جنبة نوآوری این مقاله شمرده میشود.
کلیدواژهها
خوجه؛ شیعیان اثنیعشری؛ هندوستان؛ شرق آفریقا
اصل مقاله
مقدمه
خوجههای اثنیعشری اصالتاً مردمانی از ایالات گجرات و کچ هندوستان بهشمار میروند که چند صد سال پیش، از آئین هندو به مذهب اسماعیلیه گرویدند و در حدود 140 سال پیش به مذهب شیعة اثنیعشری پیوستند. آنان طی این مدت با عشق و علاقة خاصی به تحکیم ساختار دینی جامعة خود پرداخته و کوشیدهاند اعضای جماعت خود را به اصول و تعالیم دین اسلام و مذهب اهلبیت رهنمون سازند. این امر موجب شده است که امروزه خوجههای اثنیعشری در همة کشورهای محل اقامت به جایگاه مناسبی دست یابند و با ایجاد جوامعی سالم و منزه از هرگونه آلودگیهای اخلاقی، موجبات تحسین میزبانان خود را فراهم آورند. آنان طی چند دهة گذشته موفق شدهاند بین سنتها و آداب و رسوم برجایمانده از اجداد و پیشینیان خود از یک سو، و مقررات و تعالیم دین اسلام از سوی دیگر، تعادل مناسبی ایجاد کنند. از این روی، هرچند کوشیدهاند از طریق ارتباطات درونگروهی و انزوای نسبی، هویت فرهنگی و ویژگیهای قومی خود را بهعنوان مردمانی هندیالاصل حفظ کنند، ولی همواره بر مذهب خود و عضوی از جامعة نسبتاً بزرگ شیعیان جهان تأکید دارند و بر شیعه بودن خود افتخار میکنند. شیعیان خوجة اثنیعشری در هر یک از مناطق جهان دارای فدراسیونهای منطقهای، کشوری و شهری هستند و در رأس تمامی این جماعات نیز فدراسیون جهانی شیعیان خوجة اثنیعشری (با مرکزیت لندن) قرار دارد.
در این مقاله تلاش شده است اطلاعات جامع و کاملی در قالب این پرسش اصلی ارائه شود: چگونه اجتماعات کوچک خوجة اثنیعشری با وجود مشکلات فراوان، موفق به تحکیم ساختار جوامع خود شدهاند؟ چهارچوب مقاله نیز بر موفقیت این گروه از پیروان مذهب اهلبیت در گسترش قلمرو نفوذ خود در سراسر جهان بهعنوان الگو و سرمشقی برای دیگر جوامع شیعی اختصاص یافته است. بهموازات این امر، نویسنده که طی اقامتی چندساله در شرق آفریقا و بازدید از برخی جماعات شیعیان خوجة اثنیعشری در شرق آفریقا و اروپا اطلاعات قابل توجهی دربارة این جامعة کوچک شیعی فراهم آورده است، تمام تلاش خود را بهکار برده تا اطلاعات مبسوطی را در اختیار محققان و فرهیختگان ایرانی قرار دهد و آنها را هرچه بیشتر با خوجههای اثنیعشری آشنا سازد.
شیوة پژوهشی این مقاله، روش تاریخی متکی بر منطق توصیف و تحلیل است و افزون بر تحقیق کتابخانهای، تحقیق میدانی نیز جایگاه مهمی را بهخود اختصاص داده و پژوهشگر برخی از اطلاعات ارائهشده را از طریق حضور در کشورهای تانزانیا، کنیا و انگلستان، و گفتوگو با شخصیتهای صاحبنظر گرد آورده است. یافتههای این پژوهش نیز در قالب پیشینه و نحوة شکلگیری این اقلیت مذهبی، جایگاه سیاسی، فرهنگی، دینی و اجتماعی آنها، و چالشها و موانع پیشرو که موضوعی نسبتاً بکر را دستمایة اصلی خود قرار داده، بهعنوان جنبة نوآوری مقاله درنظر گرفته شده است.
پیشینة خوجههای اثنیعشری
تاریخ پیدایش این جماعت، به حدود شش قرن پیش باز میگردد. در اواسط سدة 1400 میلادی، بر اساس آموزشهای یک گروه از مبلغان اسماعیلی ایرانی اعزامشده به هند به سرپرستی پیرصدرالدین، برخی از هندوان و مسلمانان بدین باور اعتقاد یافتند که خداوند در جهان حلول کرده و هر چیزی دارای ذات الهی است. این باور بهتدریج شکل آیینی خاصی بهخود گرفت و توسط پیرصدرالدین «آیین صراط مستقیم» نامیده شد.
این باور جدید، از نظر اعتقادی بر حلول مبتنی بود؛ بدین معنا که خداوند چند
بار بهصورت برخی از انسانها مجسم شده است (آن گونه که عقیدة هندوان است)؛ اما آنها بر این عقیدة هندویی که معتقد است ویشنو خدای هندوان نُه بار حلول
و تجلی انسانی داشته است، نام علی را بهعنوان دهمین فرد افزودند. (history/www.worldFederation.org)
پیروان این عقیده، رفتهرفته به نام «خواجه» شناخته شدند و پیرصدرالدین نیز آنها را به این عنوان نامید. لغت «خوجة» کنونی، در واقع همان تغییریافتة لقب «خواجة» فارسی، به معنای بزرگ و سرور است. (هولیستر، 1373، ص9-398)
این عقیده در میان جماعت خوجه همچنان به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال 1839م آقاخان محلاتی، نخستین امام این فرقه ـ که در شورش برابر فتحعلیشاه قاجار شکست خورده بود ـ به بمبئی گریخت و کوشید این خوجهها را تحت کنترل خود درآورد. (Rizvi & king, 1974, p.52)
وی در این امر تا حدودی توفیق یافت و عقاید آنان را از آنچه بر آن بودند، به باورهای شیعة اسماعیلی تغییر داد و آنها را که در مناطق مختلف شبهقارة هند زندگی میکردند، تشویق کرد تا نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج و زیارت اهلبیت و ائمة اطهار مشرف شوند؛ و در عین حال، آنان را موظف به پرداخت مقرری به جماعتخانههای اسماعیلی کرد. از آن زمان، این خوجهها بهطور کامل به مذهب اسماعیلیه روی آوردند و جماعتخانههایی نیز برای خود تأسیس کردند که بزرگترین آنها در بمبئی قرار داشت. (Federation samachar, 2002, p.21)
نظارت سختگیرانة آقاخان اول بر این نواسماعیلیان، سرانجام موجب جدایی برخی از اعضای این جماعت از آقاخانیها شد که در رأس آنها، یکی از بزرگان این قوم به نام حبیب ابراهیم بود. وی بههمراه گروهی از خوجهها، از فرامین تحکمآمیز آقاخان مبنی بر تعلق تمام دارایی آنان به آقاخان سربرتافتند و تحت تأثیر چند عالم سنیمذهب که اشکالاتی اساسی بر آقاخان مطرح کرده بودند، به اهلسنت پیوستند. (Jaffer, 1989, p.11)
پس از جدایی حبیب ابراهیم، گروه دیگری از خوجهها نیز از جماعت آقاخان
جدا شدند و بهتدریج درگیریهای پنهان در درون جماعت خوجهها صورت
علنی و آشکار یافت. این در حالی بود که آنها اعمال مذهبی خود را نیز به کناری نهادند و نهتنها نماز نمیخواندند، بلکه به عبادات دیگر نیز توجهی نداشتند. (Federation samachar, 2006, p.18)
در اوایل دهة 1870م گروهی از این خوجهها که در زمرة مخالفان آقاخان بهشمار میرفتند، بهقصد زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف به دیدار یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخزینالعابدین مازندرانی رفتند و چون خود را شیعه معرفی کردند، توجه شیخ را جلب نمودند؛ اما هنگامی که آیتالله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسید، اظهار داشتند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و عبادات دیگر را نیز بهجای نمیآورند. (Rizvi & king, p.52) همچنین در پاسخ به پرسش مجتهد بزرگ نجف دربارة تشرف آنها به حج نیز گفتند که زیارت ائمة اطهار را بر سفر حج مقدم میشمارند. در پی این امر که موجبات نارضایتی آیتالله زینالعابدین مازندرانی و دیگر علمای بزرگ نجف را فراهم آورد، آنان از شیخ درخواست کردند تا یکی از روحانیون را برای ارتقای معلومات مذهبی آنها به هند اعزام کند. (هدائی، 1373، ص2) آیتالله مازندرانی درخواست آنها را اجابت کرد و یکی از شاگردان فاضل خود به نام «ملاقادر حسین» را که هندی بود، به بمبئی اعزام نمود.
ملاقادر حسین پس از استقرار در بمبئی، فعالیتهای تبلیغی خود را در منزل
یکی از خوجهها آغاز کرد. این فعالیتها شامل برپایی نمازهای جماعت و
ارائة مباحث آموزشی اخلاقی پس از نماز جماعت و پاسخ به پرسشهای دینی نمازگزاران بود. بهتدریج تعداد شرکتکنندگان در مجالس ملاقادر افزایش یافت؛ بهگونهای که در شبهای جمعه بالغ بر یکصد نفر در محفل درس ملا حضور مییافتند. (Jaffer, 1989, p.11) وی در این جلسات تعالیم اسلامی را بر اساس اصول عقاید شیعة اثنیعشر به پیروان خود آموخت و موجب شد که گروه اندکی از آقاخانیها در زمرة یاران ثابت وی درآیند و رسماً مذهب اثنیعشری را بپذیرند. در پی این امر، جماعت خوجهها به دو گروه اکثریت «پیروان آقاخان» و اقلیت «اثنیعشری» تبدیل شدند و درگیریهای مذهبی بین آنان که از مدتی قبل آغاز شده بود، شدت گرفت. (روغنی، 1387، ص132) پس از خودداری گروه اقلیت از اطاعت دستور آقاخان و ادامة ارتباط با ملاقادر، آنها در همة امور، اعم از تجارت، روابط اجتماعی، ازدواج و... تحریم شدند. این در حالی بود که شیعیان خوجة اثنیعشری با وجود وحشت و هراس از توطئههای خوجههای آقاخانی که به قتل چند نفر از آنها انجامید، همچنان مراسم مذهبی خود را تحت هدایت ملاقادر بهصورت مخفیانه ادامه میدادند. (عرباحمدی، 1389، ص19)
در اواخر دهة 1880م روحانی دیگری به نام شیخابوالقاسم نجفی با هدف توسعة مذهب تشیع اثنیعشری از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثنیعشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در
بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع
در بین خوجههای آقاخانی پرداخت و این در حالی بود که شیعیان خوجة
اثنیعشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند. (Engineer, 1990, p.249)
شیعیان خوجة اثنیعشری در سال 1899م رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند از طریق افزایش محیط رعب و وحشت و حملات فیزیکی به این افراد، آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجة اثنیعشری تحت رهبری ملاقادر و شیخابوالقاسم نجفی در برابر این فشارها و توطئهها پایداری کردند و بهتدریج تعداد جماعت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانیها، با اعمال تحریم سعی داشتند این نوشیعیان را از نظر اقتصادی در تنگناهای سختی قرار دهند. (www.africa.Federation.org)
با تداوم این تحریمها و پایداری خوجههای اثنیعشری بر عقاید خود، بهتدریج گروهی از آنان تصمیم گرفتند به محلی جدید مهاجرت کنند. در آن زمان،
شرق آفریقا مکان مناسبی برای استقرار شیعیان خوجة اثنیعشری بهشمار
میرفت. این منطقه به دلیل سفرهای منظم دریایی هندیها به آنجا، تا حدودی
برای ایشان شناخته شده بود. از این رو، تعدادی از خوجههای اثنیعشری از
آخرین سالهای سدة 1800م بهتدریج به این منطقه مهاجرت کردند و در
جزیرة زنگبار سکونت یافتند. (Rizvi, 1994, p.66) تعداد این مهاجران در دهههای 1920 و 1930م بسیار افزایش یافت و هزاران نفر از شیعیان خوجة اثنیعشری
در زنگبار مستقر شدند و از طریق این جزیره به دیگر مناطق شرق آفریقا، از
جمله تانزانیا، کنیا و اوگاندا راه یافتند و جماعاتی را در این کشورها تأسیس کردند. (www.dewani.ca/history of khojas.pps)
پس از استقلال پاکستان، گروه دیگری از شیعیان خوجة اثنیعشری از ایالات کچ و گجرات به پاکستان مهاجرت کردند و اقلیتهایی را در شهرهای کراچی و حیدرآباد تشکیل دادند. در دهههای 1970 و 1980م نیز تعدادی از خوجههای اثنیعشری مقیم شرق آفریقا در آرزوی زندگی بهتر و با هدف ادامة تحصیل فرزندان خود، رهسپار کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی شدند. (عرباحمدی، 1389، ص22) این اقلیت کوچک، هرچند در حال حاضر جمعیت بسیار اندکی را در برابر دیگر شیعیان جهان تشکیل میدهند، اما به دلیل نظم و انسجام داخلی و تلاش خستگیناپذیر، به یکی از موفقترین گروههای شیعی تبدیل شدهاند، بهگونهای که تا حد امکان کمکهای قابل توجهی را در اختیار دیگر شیعیان در کشورهای مختلف قرار میدهند و هنگام بروز برخی مصائب و مشکلات نیز به یاری آنها میشتابند. (مطالعات میدانی نویسنده، شرق آفریقا، 1387)
وضعیت اجتماعی
یکی از مهمترین شاخصههای اجتماعی در جوامع مختلف خوجة اثنیعشری، خانواده و جایگاه والای آن است. خوجهها خانواده را نهادی مقدس درنظر میگیرند که نقش مهمی در رشد و تربیت نسل آینده ایفا میکند. آنان تأکید دین اسلام بر حفظ حرمت و قداست خانواده، مبنی بر احترام به والدین، رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، رابطة مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده، لزوم احترام به کهنسالان، حفظ عفت و نجابت حریم خانواده و... را بهمثابه اصولی خدشهناپذیر درنظر میگیرند و بقای خود را در حفظ حرمت و اصالت خانواده میدانند. (عرباحمدی، 1379، ص104) خانواده در جماعات خوجة اثنیعشری، افزون بر زن و مرد و فرزندان، دربرگیرندة پدر و مادر نیز میباشد و احترام به کهنسالان بهعنوان اصلی مهم به فرزندان آموزش داده میشود. (Salvadori, 1989, p.250) معمولاً پدران در خانوادههای خوجة اثنیعشری ستون اصلی را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تربیت فرزندان برعهده دارند. پدران و مادران، همچنین فرزندان خود را از سنین خردسالی به مساجد و حسینیهها میبرند و بهویژه میکوشند در ایام محرم و رمضان، و مراسم و مناسبتهای اسلامی، این کودکان را با آیینهای مذهبی خود که در مساجد و حسینیهها انجام میشود، آشنا کنند؛ همچنین با آشنا ساختن آنان با مقررات اسلامی و اصول تشیع، راه و رسم زندگی در جامعه را نیز به آنها بیاموزند. (عرباحمدی، 1379، ص104) کودکان و نوجوانان خوجة اثنیعشری از این طریق بهتدریج برخی مقررات اجتماعی نانوشتة حاکم بر این جامعه، همچون لزوم حفظ سنتهای اجدادی خود، عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروههای قومی و اجتماعی، و لزوم یکپارچه نگهداشتن جامعة کوچک خود را نیز فرا میگیرند. (گفتوگو با محسن جعفر، 1381)
از دیگر شاخصههای اجتماعی جوامع خوجة اثنیعشری، نظمپذیری و پیروی از مقررات هر جماعت است. آنان معتقدند حفظ و بقای جماعات خوجه، مستلزم پایبندی به قوانین وضعشده توسط فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای است و آنها از این طریق میتوانند اهداف خود را عملی سازند. افزون بر آن، انزواطلبی و عدم اختلاط با دیگر گروههای قومی، از دیگر قوانین حاکم بر کلیة جماعات خوجة اثنیعشری است و آنان در کشورهای مختلف، تا حد امکان از ایجاد هرگونه رابطهای با بومیان آن کشور خودداری کرده، مناسبات و ارتباطات خود را با دیگر گروههای قومی، در محیط کار خلاصه میکنند. ازدواج با دیگر اقوام (حتی شیعیان ایرانی و لبنانی) بسیار بهندرت صورت میگیرد و گاه دیده شده است فردی که همسری غیر خوجة اثنیعشری را برگزیده، بهتدریج از جماعت خود طرد شده است. (عرباحمدی، 1389، ص28)
از دیگر خصلتهای اجتماعی شیعیان خوجة اثنیعشری روحیة اطاعتپذیری (تقریباً مطلق) از دستورها و فرامین فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای است. همة اعضای جماعات خوجه، ملزم به پذیرش دستورها و بخشنامههای فدراسیون جهانیاند و این دستورها را گاه از فتاوای مراجع تقلید خود و تعالیم اسلامی نیز ارجح میشمارند. (عرباحمدی، 1379، ص120)
تلاش برای حفظ انسجام داخلی خویش از طریق تأسیس جماعات و تحکیم آن، از دیگر خصوصیات اجتماعی خوجههای اثنیعشری است. از این رو، آنان پس از ورود به هر کشوری، هرچند با جمعیتی اندک، بهسرعت جماعتی تشکیل میدهند و با جمعآوری پول و کمکهای نقدی از دیگر جماعات و فدراسیون جهانی، به احداث مسجد، امامباره و مدرسهای اسلامی در جنب مسجد اقدام میکنند. (گفتوگو با دکتر سبتین پانجوانی، 1381)
از دیگر اصول اجتماعی خوجههای اثنیعشری، حفظ اتحاد آنها در برابر دیگر مسلمانان، اعم از شیعیان و اهلسنت است. در واقع، هرچند آنها در درون اختلافاتی دارند، ولی همواره بهصورت پیکری واحد عمل کرده و اجازه ندادهاند مخالفان در درون آنان نفوذ کنند و در تشکیلات و سازماندهی جماعات خوجههای منطقه یا کشوری خاص خللی پدید آورند. (ملجی، 1373، ص2) در مجموع، میتوان گفت شیعیان خوجة اثنیعشری با وجود جمعیت بسیار کم، از نقطه نظر اجتماعی و اصول و قوانین خود، تأثیر قابلتوجهی بر دیگر پیروان اهلبیت در سراسر جهان برجای گذاشتهاند. این امر که نشئتگرفته از سه عامل نظم، اتحاد و سازماندهی مناسب است، موجب شده که آنها طی چند دهة اخیر به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند و بهعنوان یکی از اقلیتهای شاخص دینی در جهان اسلام جلوهگر شوند.
آداب و رسوم
جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری، جامعهای کاملاً سنتی با قوانین عرفی خاص خود است که همة اعضای آن خود را موظف به رعایت این قوانین ـ که در گذر زمان، از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند ـ میدانند. آداب و رسوم این جامعه به دو بخش سنتهای عمومی هندویی و سنتهای اسلامی تقسیم میشود؛ با این حال، پیوستگی نسبتاً عمیقی بین این سنتهای عمومی و دینی بهچشم میخورد.در واقع میتوان گفت جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری بهدلیل پیشینة تاریخی خود، برخی از آداب و رسوم خاص هندوها را در خود جای داده است. از این رو، در برخی از سنتهای این جامعه، هنوز ردپای عمیقی از سنتهای اصیل هندوستان ـ بهویژه هندوها ـ بهچشم میخورد. بنابراین، با اینکه اعضای این جامعه بیش از صد سال است که مذهب تشیع اثنیعشری را پذیرفتهاند و تا حد امکان سعی میکنند سنتهای برجایمانده از مذهب هندو را از خود دور سازند، ولی برخی از این سنتها همچنان در زمرة آداب و رسوم پایدار این جامعه مانده است؛ بهگونهای که در مراسم شادی و سرور، جشن ازدواج، سوگواری، نوع پوشش، غذا و... میراث کهن هندی حاکم بر این جامعه مشهود است.
یکی از مهمترین سنتهای اصیل جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری برپایی جشن ازدواج است که اوج آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی در آن دیده میشود. ازدواج در بین شیعیان خوجة اثنیعشری معمولاً بهصورت درونگروهی صورت میگیرد و اعضای هر جماعت معمولاً ترجیح میدهند فرزندانشان با دیگر افراد در همان جماعت ازدواج کنند. (Federation samachar, 1949, p.22)
در جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری، برخلاف آیین هندویی، مردان به خواستگاری دختران میروند. مراسم خواستگاری بهصورت سنتی انجام میشود و خانوادة داماد در منزل عروس حضور مییابند. پس از توافق دربارة ازدواج، مذاکرات رسمی در خصوص مهریه و شیربها ـ که در زبان گجراتی «پودا» نام دارد ـ انجام میشود و بهدنبال آن، خبر نامزدی زوج جوان طی یک مهمانی موسوم به «سقای»، طبق آداب و رسوم ایالات گجرات اعلام میشود. پیش از عروسی، مراسم موسوم به «شادی» آغاز میشود. یک شب قبل از جشن عروسی هم مراسم رقص و آواز در بین زنان خانوادة عروس انجام میشود. در این جشن، رسم حنابندان نیز با تشریفات خاصی صورت میگیرد؛ بدین گونه که خانوادة داماد ظرفی از حنا موسوم به «مهندی» را برای خانوادة عروس میفرستد و دستها و کف پاهای عروس به شکلی زیبا با حنا طراحی میشود. سپس خانوادة عروس کوزهای از روغنی خوشبو و معطر را نزد داماد میفرستد و وی خود را با آن معطر میسازد. (The light, 1988, p.11)
پس از انجام این تشریفات ـ که زنان با شور و هلهله آن را انجام میدهند ـ جشن عروسی آغاز میشود. این جشن معمولاً در امامبارههای هر جماعت و تنها با حضور مردان انجام میگیرد و عروس که توسط اطرافیانش احاطه شده، در سالن زنان در انتظار پایان مراسم است. خطبة عقد معمولاً توسط روحانی جماعت و در حضور جمع کثیری از شیعیان خوانده میشود. و خانوادهها سعی میکنند روز عقد با مناسبتهای بزرگ شیعی، مانند نیمة شعبان، سیزده رجب، ولادت پیامبر، و... مصادف باشد. (عرباحمدی، 1389، ص33) جشن عروسی، پس از عقد نکاح ادامه مییابد و شبهنگام عروس به خانة داماد انتقال مییابد و با پای گذاشتن به منزل والدین همسر خود، با استقبال آنها مواجه میشود. نخستین گام عروس به خانة پدرشوهر خود، «پاگایلاگانی» نامیده میشود و همگان آن را برای آغاز زندگی مشترک زوج جدید خوشیمن و با برکت میدانند. پس از ورود عروس به منزل والدین همسر، مادر شوهر با شیرینیجات و دیگر خوردنیها به استقبال عروس خود میآید و او را از درگاهی در عبور میدهد. این امر بهمنزلة نمادی از صمیمیت درنظر گرفته میشود. (The khoja Shia ithna asheri Muslim community of London, 2002, p.16)
پس از آن، با ورود عروس و داماد به سالن برگزاری جشن، مراسم رقص و پایکوبی و آوازخوانی آغاز میشود. این در حالی است که عروس لباس ساری سفید درخشانی بر تن کرده و حلقهای از سکهها (که بخشی از پوداست) و پدرشوهرش به او هدیه داده را بر گردن خود انداخته است. عروس و داماد در پایان جشن عروسی نخستین شب زندگی خود را در حجلهای که در منزل پدر داماد ترتیب داده شده است، بهسر میبرند؛ در حالی که یک نارگیل بهعنوان نمادی از خوشبختی و زایش در هنگام ورود آنها به حجله خرد میشود.
جشن ازدواج شیعیان خوجة اثنیعشری تلفیقی از سنتهای گجراتی و آداب و رسوم اسلامی است و اگرچه ایشان انجام سنتهای گجراتی، بهویژه آوازخوانی و رقص را معمولاً چندان مهم نمیدانند، ولی برخی مراسم نظیر پاگایلاگانی که مستقیماً ریشه در سنتهای گجراتی آنها دارد، با تشریفات زیادی انجام میگیرد و یکی از ارکان اساسی ازدواج درنظر گرفته میشود. (Salvadori, p.252-3)
از دیگر سنتهای شیعیان خوجة اثنیعشری، بر تن کردن لباسهای سنتی هندی است. در واقع، خوجههای اثنیعشری چون از نظر قومی و نژادی در زمرة اقوام مهاجر از هندوستان بهشمار میروند، لباس را بخشی از هویت ملی و قومی خود درنظر میگیرند؛ از این رو، معمولاً در منازل و محل کار خود لباسهای هندی بر تن میکنند. (عرباحمدی، 1379، ص100) شیعیان خوجة اثنیعشری در زمینة خوراک نیز کاملاً سنتی عمل میکنند. معمولاً پخت شیرینی و شربتهای هندی و انواع و اقسام غذاهای هندی، در بین خانوادههای خوجه در کشورهای مختلف بسیار رایج است. دختران این جامعه از کودکی پخت انواع غذاهای هندی را از مادران خود فرا میگیرند و در مهمانیهای داخلی خوجههای اثنیعشری غذاهای هندی مختلفی پخته میشوند که بهنوعی نمایانگر ذوق و سلیقة بانوان این جامعه است. (عرباحمدی، 1389، ص36)
موسیقی در جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری جایگاه والایی دارد و هرچند آنان در این زمینه تابع نظریة مراجع تقلید خود هستند و از موسیقیهای محرک پرهیز میکنند، (گفتوگو با دکتر سبتین پانجوانی، 1381) ولی بسیاری از جوانان این جامعه، باوجود تقید مذهبی خود، در منازل و محل کار به انواع موسیقیهای پاپ هندی گوش میکنند و در زمینة بحث غنا به مسائل شرعی چندان اهمیتی نمیدهند. افزون بر آن، هرچند افراد این جامعه معمولاً به موازین اسلامی پایبندند و از تماشای صحنههای رقص و آواز خودداری میکنند، ولی معمولاً به تماشای فیلمهای هندی که از طریق شبکههای ماهوارهای در سرتاسر دنیا قابل دسترسی است، میپردازند و بهرغم تمایل نداشتن به صحنههای رقص و آواز، این فیلمها را که در واقع بخشی از آداب و رسوم مردمان هند است، با علاقه تماشا میکنند. (مطالعات میدانی نویسنده، دارالسلام، 1387)
سفر به هندوستان و بازدید از اقوام و خویشان دور و نزدیک، از دیگر
سنتهای خوجههای اثنیعشری است. آنان بهدلیل علاقة بسیار به سرزمین
خود، معمولاً هر سال سفری به هند انجام میدهند و علاوه بر دیدار بستگان خود،
از آثار تاریخی و گردشگاههای طبیعی این کشور زیبا بازدید میکنند. برخی
از خوجههای اثنیعشری نیز برای معالجه به هندوستان سفر میکنند و
به خانوادههایی که توانایی پرداخت هزینة تحصیل فرزندان خود را در کشورهای غربی ندارند کمک کرده، فرزندانشان را در دانشگاههای هند ثبتنام میکنند. (www.world culture encyclopedia.com/south Asia khoja/2010)
از دیگر سنتهای زیبای خوجههای اثنیعشری، تلاش آنها برای ایجاد نوعی تلفیق بین دین و ملیتشان است. در واقع آنها باوجود علاقة فراوان به مذهب اهلبیت و افتخار به شیعه بودن خویش، کوشیدهاند ملیت و هویت خود را نیز حفظ کنند. این امر در نامهای ایشان متجلی است؛ بهگونهای که نام تمامی آنان، بهویژه مردان، مخلوطی از اسامی هندی و نامهای ائمة اطهار و پیامبران است. برخی از این اسامی عبارتاند از: بشیر شیوجی، محمد لالجی، جعفر نانجی، محمد دوجی، باقر جیوراج، کاظم والجی، حسنین آلارخیا، علی دایا و... .(عرباحمدی، 1389، ص38)تلاش برای پیوند خصوصیات قومی برجایمانده از هندوئیسم و مذهب تشیع، در دیگر سنتهای این جامعه، مانند مراسم ختنهسوران پسربچهها، جشن تولد، مراسم خاکسپاری و... نیز کاملاً بهچشم میخورد. با این حال، خوجههای اثنیعشری برخی از سنتهای قدیمی هندوئیالاصل خود را که با قوانین اسلام مغایرت دارد، بهکناری نهاده و به مقررات اسلامی روی آوردهاند. از دیگر سنتهای جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری، تلاش برای حفظ زبانهای کهن قومی آنها، بهویژه زبان گجراتی و تا حدودی نیز کچی، بهعنوان یکی از مهمترین عوامل ارتباط و تفاهم بین افراد و جماعات خوجة اثنیعشری است. (The light, 2001, p.33)
وضعیت فرهنگی
یکی از ویژگیهای بارز جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری، سطح بالای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این امر ـ که البته بخشی از آن به نظم و انسجام داخلی، و بخشی نیز به بنیه و توان اقتصادی قابل ملاحظة آنها بازمیگردد ـ موجب شده است خوجههای اثنیعشری به پیشرفتهای چشمگیری از نظر فرهنگی ـ بهویژه در زمینة فرهنگ مطالعه و کتابخوانی ـ دست یابند. یکی از شاخصههای مهم فرهنگی این جامعه، فرهنگ بالای کتاب و کتابخوانی است؛ بهگونهای که تقریباً تمام اعضای جماعات مختلف، به مطالعة کتابها و مجلات گوناگون، اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی و دینی علاقة زیادی دارند و با وجود اشتغالات فراوان، از مطالعه غافل نمیمانند. در این راستا، کودکان از آغاز یادگیری خواندن و نوشتن، به مطالعة کتابهای مختلف تشویق میشوند و در کودکستانها و مراکز پیشدبستانی خوجههای اثنیعشری، این انگیزه بهتدریج در شخصیت آنها شکل میگیرد. (عرباحمدی، 1375، ص4-5) افزون بر این، تقریباً تمامی خوجهها هر روز صبح و پیش از آغاز فعالیتهای خود، روزنامههای کشور محل اقامت خویش را مطالعه کرده یا به پایگاههای اینترنتی مراجعه میکنند. تسلط آنها به زبانهای مختلف، از جمله انگیسی، سواحیلی، گجراتی و اردو نیز عرصة مطالعاتی گستردهای را برای آنان فراهم کرده است. از این رو، بیشتر خوجهها با مراجعه به پایگاههای اینترنتی به زبانهای مختلف، معمولاً از اخبار روز جهان آگاهاند و در زمینههای مختلف، اطلاعات عمومی گستردهای دارند. خوجههای اثنیعشری همچنین ساعاتی از شبانهروز را به مطالعة کتب دینی نظیر قرآن، نهجالبلاغه و مفاتیحالجنان اختصاص میدهند و بسیاری از آنان، هر روز پس از نماز صبح صفحاتی از قرآن و نهجالبلاغه را مطالعه میکنند.[1] (مطالعات میدانی نویسنده، تانزانیا، 1387)
از دیگر ویژگیهای فرهنگی این جامعه، ریشهکن شدن بیسوادی در بین همة افراد این اقلیت کوچک است. در واقع، هرچند برخی از افراد نسل اول خوجههای اثنیعشری مهاجر به شرق آفریقا بهدلیل مشکلات موجود و شرایط نامناسب اقتصادی بیبهره از سواد خواندن و نوشتن بودند، ولی هماکنون همة اعضای جماعات خوجة اثنیعشری باسوادند و جدای از طبقة تحصیلکرده، دیگران دارای دیپلم متوسطهاند. البته این امر در جماعات مختلف با نوساناتی مواجه است؛ بهگونهای که سطح عمومی سواد در بین خوجههای ساکن شرق و جنوب شرق آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی، مطلوب و تا حدودی بالاتر از خوجههای ساکن پاکستان و هند است. (www.world federation.org)
از دیگر شاخصههای خوجههای اثنیعشری، تسلط بالای آنها به زبان انگلیسی است. چنانکه مشخص است، زبان انگلیسی بهعنوان یک عنصر ارتباطی گسترده، جایگاه والایی را در جهان کنونی به خود اختصاص داده است و کشورهای مختلف جهان در تلاشاند دستکم در مقاطع تحصیلات عالیه، این زبان را بین دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خود فراگیر سازند. شیعیان خوجة اثنیعشری نیز با درک شرایط موجود، از این عنصر مهم ارتباطی بهنحو مطلوب بهرهبرداری نموده و نظام آموزشی خود را در کشورهای مختلف، بر اساس زبان انگلیسی تنظیم و تدوین کردهاند. (عرباحمدی، 1380، ص3)
در این زمینه، کودکان خوجة اثنیعشری در کشورهای مختلف، از کلاس اول مدرسه با این زبان آشنا میشوند و همة درسها به زبان انگلیسی به آنها ارائه میشود. این امر موجب شده است تقریباً تمام خوجههای اثنیعشری بهروانی و سهولت به انگلیسی صحبت کنند. این امر حتی در ماداگاسکار و رئونیون فرانسویزبان که از مستعمرات فرانسه بهشمار میروند، بهچشم میخورد و شیعیان خوجة مقیم این دو کشور نیز از آموزش انگلیسی به فرزندان خود غافل نماندهاند. (Insight, 2003, p22) معدود خوجههای اثنیعشری مقیم هلند، فرانسه، سوئد، پرتغال و اسپانیا هم باوجود تسلط به زبان این کشورها، به انگلیسی سخن میگویند. گستردگی زبان انگلیسی در بین خوجههای اثنیعشری بهاندازهای است که روحانیون و خطبای آنان در سخنرانیهای خود، گاه چند دقیقه به اردو و گجراتی صحبت میکنند؛ سپس رشتة کلام را با انگلیسی ادامه میدهند. (مشاهدات عینی نویسنده، شرق آفریقا و اروپا، 1387)
از دیگر شاخصههای فرهنگی خوجههای اثنیعشری، میتوان به مدارس و مراکز آموزشی آنان اشاره کرد. ایشان از چند دهة گذشته و با پی بردن به لزوم یکدست کردن سیلابسهای درسی جماعات خود، تقریباً در هر شهر مدرسهای نیز بنا نهاده و کودکان خود را در این مراکز نامنویسی کردهاند. (http://almuntazir.org) این مدارس در برخی از کشورها بهطور رسمی مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش آنجا قرار گرفتهاند و در برخی کشورها نیز حالت غیررسمی دارند و صرفاً بهعنوان مرکزی کمکآموزشی استفاده میشوند. (www.Khojaheritage.com)
وجود کتابخانههای مختلف در جماعات خوجة اثنیعشری، از دیگر ویژگیهای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این کتابخانهها که در بیشتر شهرهای محل سکونت خوجهها فعالیت دارند، از مراکز فرهنگی ارزشمندی بهشمار میروند که گنجینهای از اطلاعات علمی را در خود جای دادهاند و به نسل جوان خوجهها منتقل میسازند. (www.dartabligh.org)
از دیگر خصوصیات فرهنگی خوجهها، برگزاری اردوهای اسلامی آموزشی
در کشورهای مختلف و با حضور دانشآموزان نخبه و ممتاز است. در این اردوگاهها، افزون بر ارتقای سطح آموزشی دانشآموزان، برنامههای تفریحی متنوعی نیز درنظر گرفته میشود که موجبات رضایت و مسرّت خاطر این دانشآموزان را فراهم میآورد. افزون بر آن، جماعات خوجة اثنیعشری بهمنظور تقویت بنیة فرهنگی اعضای خود، معمولاً دورههای آموزشی مختلف، شامل آموزش رایانه، اینترنت، زبان عربی، روزنامهنگاری و... را برگزار میکنند و میکوشند سطح مهارتهای افراد شرکتکننده را از این طریق ارتقای بخشند. (www.Baabul-Ilm.com)
موقعیت اقتصادی
چنانکه اشاره شد، شیعیان خوجة اثنیعشری هماکنون اقلیت کوچک دینی بهشمار میروند که شغل اصلی بیشتر آنان فعالیتهای تجاری و بازرگانی است. دراینباره میتوان گفت اقتصاد یکی از مهمترین ارکان جامعة خوجههای اثنیعشری است و هرچند طی دو دهة گذشته به برخی مشاغل علمی و فرهنگی نیز روی آوردهاند ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیربنای اصلی جماعات مختلف این اقلیت کوچک بهشمار میرود. در رهگذر این امر، و البته سختکوشی و پشتکار شیعیان خوجة اثنیعشری، امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که بهعنوان اقلیتهایی مهاجر در آنجا حضور دارند، از وضعیت مالی و رفاهی خوبی برخوردارند.
در بیان تاریخچة شیعیان خوجههای اثنیعشری و جداییشان از آقاخانیها اشاره شد که آنها ابتدا از وضعیت مالی و رفاهی بالایی بهرهمند نبودند و حتی در ردة اقشار پایین جامعة خود قرار داشتند و جدایی از آقاخانیها وضعیت فقر و فاقة آنها را تشدید کرد. بنابراین آنچه در این میان مشهود است، عدم تمکن مالی آنها در بدو تأسیس این جامعة کوچک و بهرهمند نبودن از شخصیتهای ثروتمند و مرفّه بوده است. با این حال، پس از جدایی خوجههای اثنیعشری از آقاخانیه و تأسیس نخستین جماعات در بمبئی، احمدآباد و زنگبار، آنان بهتدریج درصدد تحکیم مبانی جامعة خود برآمدند و بهطور قطع به این نتیجه رسیدند که تنها با ایجاد جامعهای مستقل و دارای تمکن مناسب میتوانند پایههای جامعة خود را ثبات بخشند و با گامهایی استوار بهسوی آینده قدم بردارند. این امر سبب شد که از همان ابتدا با تحمل سختیهای فراوان، به فعالیتهای اقتصادی مختلف روی آورند. همین مسئله پس از مهاجرت گستردة آنها به شرق آفریقا و استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای موجود در این کشورها، موجبات شکوفایی اقتصادی آنها را فراهم آورد. (The light, 1999, p.9)
در بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان خوجة اثنیعشری، باید تمایزاتی را بین شیعیان خوجة مقیم شبهقارة هند و خوجههای اثنیعشری مقیم آفریقا و کشورهای غربی قایل شد. در ارتباط با خوجههای اثنیعشری مقیم هند و پاکستان شایان ذکر است، هرچند آنها طی چند دهة گذشته و از بدو تأسیس فدراسیون جهانی و سازمان مسلمانان شیعة خوجة اثنیعشری آمریکای شمالی، همواره مورد حمایت این سازمانها قرار داشتهاند، ولی تفاوت مشهودی از نقطهنظر رفاهی و مالی بین آنان و دیگر خوجههای اثنیعشری بهچشم میخورد. از این رو، در بررسی وضعیت زندگی شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم هند باید اذعان داشت آنها بهدلیل وضعیت اقتصادی عمومی هند و فقر نسبی حاکم بر این کشور، موقعیت اقتصادی بالایی ندارند و بیشتر خوجههای اثنیعشری ساکن بمبئی، احمدآباد، ماندوی و بارووا (گجرات)، از مشکلات معیشتی مختلفی رنج میبرند. (Insight, p.23)
در واقع، پس از مهاجرت تعداد قابل توجهی از خوجههای اثنیعشری به شرق آفریقا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، همچنین مهاجرت تعداد زیادی از خوجههای اثنیعشری به پاکستان (پس از جدایی این کشور از هند در سال 1947م) بقیة خوجههای اثنیعشری ساکن این کشور نتوانستند تحولی اساسی در وضعیت زندگی خود پدید آورند و در زمرة طبقات متوسط ردهپایین جامعة هند باقی ماندند. از این رو، برخلاف آقاخانیها و شیعیان بهرة مقیم هند، شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم هند امروزه از نظر اقتصادی، حضور کمرنگی در کشور یک میلیارد و دهها میلیون نفری هندوستان دارند و نتوانستهاند ایفاگر نقش مهمی در عرصة معادلات تجاری این کشور باشند. (www.world culture encyclopedia.com)
این امر، البته تا حدودی نیز ناشی از مهاجرت بسیاری از شخصیتهای برجستة این جامعه به شرق آفریقا بود؛ بهگونهای که بسیاری از تجار متمول خوجة اثنیعشری، این کشور را بهسوی شرق آفریقا ترک گفتند و تقریباً میتوان گفت بخش عمدة ثروتمندان این جامعه، در اوایل قرن بیستم در آرزوی آیندهای بهتر
رهسپار زنگبار، کنیا و سرزمین اصلی (تانگانیکا) شدند. موج دوم خوجههای اثنیعشری که بیشتر دربرگیرندة نخبگان این جماعت، شامل صاحبان صنایع و تجار ثروتمند بودند نیز در اواخر دهة 1940م به پاکستان مهاجرت کردند و باقیماندة خوجههای اثنیعشری در هند را بخش متوسط و پایین جامعة هند تشکیل دادند. (Engineer, 1990, p.250) از آن زمان تا کنون، خوجههای اثنیعشری طبقهای متوسط متمایل به پایین را تشکیل میدهند که عمدتاً در بمبئی، احمدآباد، سورات و گجرات زندگی میکنند. این افراد، یا به تجارت خردهپا اشتغال دارند یا کارمند مؤسسات اداری و خصوصی هندند و سطح درآمد پایینی دارند. برخی از آنها که در روستاها زندگی میکنند و به کشاورزی میپردازند، حتی قادر به تأمین معیشت خود نیستند و از مشکلات بهداشتی مختلفی رنج میبرند. وضعیت زندگی خوجههای اثنیعشری در بمبئی و احمدآباد ـ که بیشتر جمعیت آنان در این دو شهر متمرکز شده است ـ نیز رونق چندانی ندارد و آنان عموماً در محلاتی فقیرنشین و در خانههای محقر دو و سه اطاقه زندگی میکنند. (Insight, 1979, p.25)
وضعیت شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم پاکستان، بهتر از هندیهاست. آنان در بدو استقلال پاکستان به این کشور مهاجرت کردند و در بین آنان، گروهی از نخبگان خوجه، از جمله صاحبان صنایع و تجار متمول نیز بودند. این خوجههای اثنیعشری در سالهای نخستین موجودیت پاکستان، بهتدریج مشاغل مختلفی را عهدهدار شدند؛ بهگونهای که امروزه در کراچی و چند شهر دیگر پاکستان، از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تعدادی از شیعیان خوجة مقیم شرق آفریقا نیز در دهههای 1960 و 1970م رهسپار کشور پاکستان شدند و با توجه به تسلط بر امور اقتصادی و تجاری، بهسرعت به مشاغل مختلفی دست یافتند. شیعیان خوجة اثنیعشری پاکستان، هماکنون عهدهدار فعالیتهای تجاری مختلفی هستند. بیشتر آنها به مشاغل خردهپایی همچون خرید و فروش مبل، تزئینات منزل، عکاسی، لوازم منزل، و ظروف اشتغال دارند. برخی از آنها نیز پزشک، استاد دانشگاه، مهندس و... میباشند. تعداد اندکی از خوجههای اثنیعشری مقیم کراچی نیز در زمینة صادرات و واردات کالاهای مختلف فعالیت دارند و با هند، هنگکنگ، چین، شرق آفریقا، اندونزی، تایلند و انگلستان ارتباط تجاری دارند. (مطالعات میدانی نویسنده، پاکستان، 1389) برخلاف خوجههای اثنیعشری شبهقاره، شیعیان خوجة اثنیعشری ساکن شرق و جنوبشرق آفریقا (کنیا، تانزانیا، ماداگاسکار، و اوگاندا) وضعیت اقتصادی بسیار خوبی دارند؛ بهگونهای که در حال حاضر در زمرة طبقه ثروتمند این کشورها بهشمار میروند و در سایة این موقعیت مناسب مالی، از نفوذ چشمگیری در سطح دولت و دولتمردان نیز بهرهمندند. (عرباحمدی، 1389، ص88)
خوجههای اثنیعشری در دهههای 1890، 1900، 1910 و 1920م بهتدریج رهسپار شرق آفریقا شدند و از طریق زنگبار، در شهرهای مختلف شرق و سپس جنوبشرق آفریقا استقرار یافتند. آنها در بدو ورود، اندوختة مالی چندانی نداشتند؛ ولی با استفاده از استعداد ذاتی خود و بهرهبرداری مناسب از شرایط موجود، بهسرعت وارد بخشهای تجاری شدند و در مدتی کوتاه، از طریق خرید و فروش کالاهای مختلف و صادرات و واردات به هند، جایگاه خود را ارتقا بخشیدند؛ بهگونهای که پیش از جنگ جهانی دوم در زمرة طبقات نخبة این کشورها جای گرفتند. آنان از اوایل دهة 1960م و استقلال سیاهان این کشورها ـ که موجب خروج استعمارگران انگلیسی و فرانسوی و خالی شدن بسیاری از پستها و مشاغل شد ـ موقعیت خود را هرچه بیشتر تثبیت کردند. (پورمرجان، 1377، ص8-9)
در این راستا، خوجههای اثنیعشری، (و دیگر هندیهای مقیم، اعم از هندوها، آقاخانیها و بهرهها) از فرصت موجود استفاده کردند و با استفاده از خلأ موجود، در بخش اقتصادی این کشورها جای گرفتند. این امر، البته با هماهنگی دولتهای وقت که تجربة کافی در کشورداری نداشتند، صورت گرفت و دولتمردان که بهدلیل تجربة تلخ خود، به سفیدها اعتماد نداشتند، از این هندیها استقبال کردند و فرصت سرمایهگذاری در بخشهای مختلف، اعم از تجارت، صنعت، حمل و نقل، معادن و... را برای آنها فراهم ساختند. (عرباحمدی، 1386، ص55) این امر موجب شد که در دهههای 1960 و 1970م هندیها، از جمله خوجههای اثنیعشری، موقعیت خود را در اقتصاد این کشور تثبیت کنند و طیف گستردهای از شرکتهای خصوصی، صادرات و واردات، کارخانجات و کارگاهها، مؤسسات تجاری، صرافیها، بانکها، مراکز حمل و نقل، انتشارات، مزارع کشاورزی و... را بهخود اختصاص دهند. (www.dewani.ca/history of khojas.pps)
از این رو، با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها، خوجههای اثنیعشری بخشی از نبض اقتصادی کشورهای یادشده را در دست گرفتند و بهویژه در زمینة اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا (چای، قهوه و کاکائو) نقش مهمی را برعهده دارند. بنابراین، با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، پیوسته بر ثروت خوجههای اثنیعشری افزوده شده است و برخی از تجار این جماعات، بهعنوان ثروتمندترین تجار تانزانیا، کنیا، مادگاسکار و اوگاندا جلوهگر شدهاند. (عرباحمدی، 1389، ص90-91) شیعیان خوجة اثنیعشری ساکن اروپا (بیشتر انگلستان) و آمریکای شمالی، اگرچه در زمرة طبقات نخبة این کشورها شمرده نمیشوند، وضعیت مالی مناسبی دارند و بیشتر به خرید و فروش لوازم منزل، صادرات و واردات کالاهای مختلف، خرید و فروش اتومبیلهای دست دوم و... میپردازند. بخشی از آنان نیز در بخشهای علمی و با سمت استاد دانشگاه، مهندس و پزشک فعالیت میکنند. در مجموع، خوجههای اثنیعشری در اروپا و آمریکای شمالی وضعیت مالی مناسبی دارند و چند تن از آنها در زمرة افراد پولدار و ثروتمند بهشمار میروند.[2] (گفتوگو با آقای محسن جعفر)
جایگاه دینی
یکی از شاخصترین ویژگیهای جوامع خوجة اثنیعشری در سراسر جهان، تقید دینی و رعایت کامل فرایض دینی است. در واقع، پیروی از اصول و قوانین مذهب اهلبیت و اطاعت از دستورهای دینی و مذهبی، بر تمام امور زندگی شیعیان خوجة اثنیعشری سایه افکنده است و جماعات مختلف آنها تلاش دارند از طریق انجام برنامههای دینی مختلف، همة اعضای جماعات خود را تحت پوشش قرار دهند و به پیکری واحد مبدل سازند. (گفتوگو با دکتر سبتین پانجوانی، 1381) تقید دینی شیعیان خوجة اثنیعشری در وهلة اول مربوط به اصول و فروع دین است و آنان تأکید خاصی به برپایی نمازهای یومیه بهصورت جماعت دارند. افزون بر آن، ایشان مراسم و مناسبتهای دینی خود، مانند اعیاد، شهادت ائمة اطهار، ایام فاطمیه و بهویژه ماه محرم را با تشریفات مفصلی برگزار میکنند. (The light, 1997, p.14)
تقیدات دینی خوجههای اثنیعشری، از دوران کودکی آنها آغاز میشود و کودکان اعم از دختر و پسر، معمولاً پیش از بلوغ، نمازهای یومیه را از والدین خود میآموزند و همراه با پدران و مادران در مساجد و حسینیهها حضور مییابند. این امر که همواره مورد تأکید رهبران این جامعه و امامان جماعات بوده، موجب شده است باورهای دینی از نخستین سالها در آنها نقش ببندد و بهعنوان بخشی از زندگی آنان درنظر گرفته شود. افزون بر آن، روحانیون جماعات نیز کودکان را از دورة طفولیت از طریق برپایی کلاسهای آموزشی با دین اسلام و قوانین آن آشنا میسازند و میکوشند تا حد ممکن اصول اولیة اسلام را به آنها آموزش دهند. (عرباحمدی، 1389، ص100) والدین در کنار نمازهای جماعت، کودکان خود را با برخی از قوانین اسلامی، از جمله حجاب نیز آشنا میسازند؛ بهگونهای که دختران خردسال، حتی پیش از سن تکلیف چادرهایی کوچک بر تن میکنند و با حجاب اسلامی در مساجد حضور مییابند. پسربچهها نیز دشداشههای سفید دربر میکنند و با پدران خود در مجالس مذهبی و نمازهای جماعت حاضر میشوند. جدای از آن، کودکان از سن پنجسالگی با معارف قرآنی آشنا میشوند و کلاسهای قرآنخوانی برای آنها، در مکانهایی مخصوص در جنب مسجد شیعیان برپا میشود. (Salvadori, 1989, p.253)
خوجههای اثنیعشری برای نماز اهمیت خاصی قایلاند و حتیالامکان میکوشند نمازهای یومیة خود را بهصورت جماعت برگزار کنند. آنان معتقدند برگزاری نماز جماعت، جدای از اجر معنوی و ثواب آن، سبب استحکام روحیة اخوت، برابری و اتحاد بین آنها میشود و مناسبات اجتماعی شیعیان خوجة اثنیعشری را تحکیم میبخشد. آنان هر هفته در نماز جمعة مساجد خود شرکت میکنند. این در حالی است که معمولاً در آن روز دشداشههای سفید یا لباسهای تمیز هندی بر تن میکنند. برپایی نمازهای مستحبی نیز جایگاه خاصی در بین خوجههای اثنیعشری دارد و بهویژه نماز عید فطر با حضور تمام اعضای جماعات و به شیوهای بسیار زیبا برپا میشود. (عرباحمدی، ص100)
شیعیان خوجة اثنیعشری در زمینة پرداخت خمس، زکات، صدقه و نذورات نیز همواره پیشگام بودهاند و هر سال سهم امام و سادات را از طریق جماعات خویش یا فدراسیونهای منطقهای به دفتر مرجع تقلید خود آیتالله سیستانی در عراق یا نمایندة ایشان آیتالله شهرستانی در قم میفرستند. حج و زیارت اماکن مقدس، از جمله مراقد ائمة اطهار در عراق و ایران نیز از دیگر اموری است که برای خوجههای اثنیعشری بسیار اهمیت دارد. خوجههای اثنیعشری، دیگر شرایع اسلامی را نیز تا حد امکان گرامی میدارند. (گفتوگو با دکتر عارف عبدالحسین، بیرمنگام، 1381)
شیعیان خوجة اثنیعشری در زمینة فعالیتهای تجاری خود نیز از ورود به معاملات رباگونه بهشدت پرهیز دارند و از امور تجاریای که شبههای از رباخواری در آن باشد، خودداری میکنند. آنان از خوردن غذاهای مشکوک از نظر حلال بودن نیز خودداری کرده، معمولاً در خرید گوشت گاو و گوسفند، به مهر حلال آن توجه بسیار دارند. (گفتوگو با مولانا شمسالحسن زیدی، زنگبار، 1387)
شیعیان خوجة اثنیعشری و سیاست
چنانکه اشاره شد، اقتصاد و فعالیتهای تجاری، همواره امری زیربنایی برای شیعیان خوجة اثنیعشری درنظر گرفته شده است و بیشتر اعضای این اقلیت مذهبی عهدهدار مشاغل بازرگانی مختلف و متنوعیاند. این امر تا حدودی ناشی از علاقه و طبیعت ذاتی آنها به رویگردانی از ورود به عرصة سیاسی است. این بیرغبتی سبب شده است که خوجههای اثنیعشری هرچه بیشتر به تجارت و بازرگانی روی آوردند. در ارتباط با نقش شیعیان خوجة اثنیعشری در ساختار سیاسی کشورهای محل سکونت خویش و عرصة روابط بینالملل گفتنی است اصولاً آنان بهدلیل اینکه در هر کشور اقلیتهای کوچکی را تشکیل میدهند و هرگونه حادثه یا بیثباتی میتواند موجودیت و تمامیت آنها را با مخاطراتی جدی مواجه سازد، معمولاً از ورود به امور سیاسی و تلاش برای تصدی مشاغل بالای دولتی پرهیز میکنند و حتیالامکان میکوشند وارد این گونه امور نشوند.
البته با وجود این محافظهکاری ذاتی ـ که تا حدودی خصلت همة اقلیتها شمرده میشود ـ آنها گوشهچشمی نیز به سیاست دارند و ضمن پرهیز از بهدست آوردن سمتهای بالای سیاسی، منافع خود را نیز در این خصوص درنظر دارند. از این رو، در مواقع لازم از خصلتهای انزواگرایانة خود عدول کرده و مشاغلی سیاسی همچون نمایندگی پارلمان و حتی معاونت وزیری را در برخی کشورها بهدست آورده و از این طریق به حفظ منافع خود در کشور محل سکونت پرداختهاند. (عرباحمدی، 1389، ص148) در حقیقت، خوجههای اثنیعشری هرچند معتقدند ورود به جریانهای سیاسی و پذیرش مشاغل سیاسی ردهبالا و میانه میتواند در مواقع خاصی موقعیت آنها را دچار مخاطراتی سازد، ولی در مواقعی که شرایط کشور محل سکونت خود را مستلزم تصدی برخی پستهای سیاسی ارزیابی کنند، وارد این صحنه نیز میشوند.
در این زمینه میتوان به کشورهای منطقة شرق آفریقا اشاره کرد. شیعیان خوجة اثنیعشری، هماکنون از اقلیتهای نیرومند اقتصادی کشورهای کنیا، تانزانیا، اوگاندا و ماداگاسکار شمرده میشوند و بهدلیل وضعیت مناسب اقتصادی، از نظر درآمد و میزان نقدینگی و دارایی در جایگاه بسیار خوبی قرار دارند؛ (مطالعات میدانی نویسنده، شرق آفریقا، 1387) با این حال، از آنجا که این افراد با دارا بودن ثروت قابل ملاحظه، در بین سیاهان عمدتاً فقیر و مسکین محصور شدهاند، معمولاً با مقامات سطوح
عالی دولتی، از جمله شخص رئیسجمهور، معاونان وی، وزرا و فرماندهان پلیس ارتباطات نزدیکی دارند. این امر بیشتر از آن روست که در صورت بروز هرگونه خطری ـ نظیر حمله به انبارها، منازل مسکونی یا سرقت اموال ـ بتوانند از دوستان عالیرتبة خود در بخشهای مختلف کمک بگیرند و زیانهای حاصله را جبران کنند. افزون بر آن، در مواقعی که احساس کنند حتی این ارتباطات نیز نمیتواند امنیت کامل شغل و زندگی آنها را فراهم آورد، مشاغلی نظیر نمایندگی مجلس یا معاونت وزارتخانههای مورد نظر خود را برعهده میگیرند و از این طریق شخصاً و با بهرهگیری از این موقعیتها به تأمین منافع جامعة خود میپردازند. در این ارتباط، طی چند دهة گذشته تعداد اندکی از شیعیان خوجه به مشاغل سیاسی یاد شده ورود کرده و موجبات دلگرمی دیگر خوجههای ساکن این کشورها را فراهم آوردهاند. (Insight, 2003, P.33)
این وضعیت، در کشورهای شبهقارة هند تا حدودی متفاوت است. خوجههای اثنیعشری ساکن این کشورها عمدتاً در زمرة افراد متوسط جامعهاند و بسیاری از آنها نیز بهویژه در هند با مشکلات ناشی از فقر و مسکنت درگیرند. این امر موجب شده است که آنها کمتر انگیزهای برای ورود به جریانهای سیاسی احساس کنند. البته خوجههای اثنیعشری مقیم پاکستان در بدو استقلال این کشور از هند و دورة بسیار کوتاه ریاست محمدعلی جناح بر این کشور، از وی حمایت میکردند؛ ولی بهتدریج از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کردند؛ بهگونهای که اکنون اقلیت کوچکی هستند که از سیاست کاملاً کناره گرفتهاند. (The light, 1990, P.17)
شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم هند، در دهههای 1930 و 1940م و در زمان ریاست محمدعلیجناح بر مسلملیگ هند، نقش مهمی در تاریخ سیاسی هند ایفا کردند. در آن عهد، بیشتر خوجههای اثنیعشری هند از حامیان مسلملیگ بودند و حمایت خود را بارها از محمدعلی جناح در برابر کنگرة ملی هند ابراز کردند. در طی این دوره، خوجههای اثنیعشری در صحنة سیاسی هند نیز مشارکت فعالی داشتند و در سال 1942م حتی حسینبهای لالجی، از شیعیان خوجة هند، به رقابت با محمدعلی جناح برخاست و درصدد بهدستگیری پست ریاست مسلملیگ برآمد، که البته بهدلیل حمایت اکثر خوجههای اثنیعشری از محمدعلی جناح، شانسی برای تصدی این پست بهدست نیاورد. آنان همچنین از نهضت خلافت، که چندی در شمال هند بهراه افتاد نیز حمایت نکردند؛ زیرا رهبران این نهضت متمایل به خلیفهای سنی بودند. خوجههای اثنیعشری پس از جدایی پاکستان از هند در دهههای 1950 و 1960م، بهتدریج از سیاست کنارهگیری کردند و به حامیان خموش مسلملیگ هند تبدیل شدند. در چند دهة گذشته نیز آنان همچنان از مسلملیگ هند حمایت کردهاند و در عین حال، از کنگرة ملی هند نیز در مواقع خاص و در زمانی که یکی از اعضای خوجة اثنیعشری نامزد این حزب میشود، پشتیبانی بهعمل آوردند. در طی این مدت، تنها یکی از خوجههای اثنیعشری به نام آزاد آبیدللی در سال 1963م به وزارت کار هند برگزیده شد؛ ولی پس از آن فرد دیگری از خوجههای اثنیعشری بهطور حرفهای وارد سیاست نشد. (Engineer, 1990, p.252)
شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم انگلستان و اروپا، در ارتباط با فعالیتهای سیاسی خود تابع سیاست فدراسیون جهانیاند و معمولاً با هماهنگی شورای مسلمانان بریتانیا به دفاع از جایگاه تشیع و حقوق مسلمانان این کشور و دیگر مسلمانان اروپا میپردازند.[3] آنان هر سال با شرکت در راهپیمایی روز قدس بههمراه دیگر مسلمانان اروپا، خشم خود را از حمایتهای مستمر دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی بهتصویر میکشند. آنان طی دو دهة اخیر، بارها مخالفت خود را با اقدامات اسلامستیزانة کشورهای فرانسه، دانمارک و هلند نیز اعلام کردهاند و در میتینگهایی که توسط سازمانهای اسلامی برگزار میشود، شرکت میکنند. با این حال، آنان در صحنة سیاسی این کشورها دخالتی ندارند و از ورود به جریانهای سیاسی این کشورها پرهیز میکنند. (تبعیض و ناشکیبایی علیه مسلمانان در اتحادیة اروپا، 1387، ص45)
شیعیان خوجة اثنیعشری مقیم آمریکای شمالی نیز، هرچند اقلیتی غیرسیاسی شمرده میشوند، ارتباطات مستمری با برخی از اعضای کنگرة آمریکا دارند و در جلسات مسلمانان با سناتورهای آمریکا نیز شرکت کرده، از حقوق مسلمانان آمریکا دفاع میکنند. آنان همچنین با سازمان CARE که از منافع مسلمانان ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان (از طریق کنگرة آمریکا) حمایت میکند، مناسبات خوبی دارند. در واقع، هرچند خوجههای اثنیعشری مقیم آمریکای شمالی نیز همچون دیگر جماعات خوجه، اقلیتهایی غیرسیاسی بهشمار میروند، ولی از پویایی خاصی در زمینة ارتباطات خود با دیگر مسلمانان و گروههای اسلامی این کشور برخوردارند. آنان در دهة 1990م و بهدنبال بیتفاوتی ژنرال پرویز مشرف، رئیسجمهور پیشین پاکستان، در محدود کردن فعالیتهای سپاه صحابه و دیگر وهابیون، طی برگزاری جلساتی با برخی از سناتورهای بانفوذ آمریکایی، خواستار اعمال نفوذ آنها بر مشرف شدند.[4] (عرباحمدی، 1389، ص151)
البته طی دو دهة گذشته و با اوجگیری مشارکت مسلمانان در عرصههای سیاسی اجتماعی جهان، شیعیان خوجة اثنیعشری نیز با درک صحیح شرایط موجود، بهتدریج کوشیدهاند از لاک انزوای نسبی خود بیرون بیایند و با ورود به عرصة معادلات سیاسی کشورهای خود، روابط بهتری را با سازمانهای دولتی کشورهای محل اقامت خویش بنیان نهند.
چالشها
با وجود موفقیتهای بهدست آمده، خوجههای اثنیعشری طی چند دهة گذشته با چالشهای فراوانی نیز مواجه بودهاند؛ که بهنوعی موانع پیشروی آنان شمرده میشوند. این مشکلات، هرچند بر اساس موقعیت مکانی و محل زندگانی آنها تا حدودی با هم اختلاف دارند، در اساس و مبنا تفاوت چندانی با هم ندارند. یکی از مشکلات مهم شیعیان خوجة اثنیعشری، بهویژه جماعات مستقر در اروپا و آمریکای شمالی، تهاجم فرهنگی غرب و مظاهر فریبندة آن است که نسل جوان آنان را در این کشورها بهشدت تهدید میکند.
در حقیقت، هرچند خوجههایی که با امید زندگی بهتر و با هدف تحصیل فرزندان خود در دانشگاههای معتبر، رهسپار اروپا و آمریکای شمالی شدهاند، در حال حاضر در مقایسه با دیگر خوجههای ساکن شرق آفریقا و شبهقارة هند از تسهیلات رفاهی بهتری برخوردارند، ولی در عین حال با چالشهای سنگینی مواجهاند که در نوع خود بسیار خطرناک است و میتواند ماهیت وجودی این اقلیت کوچک را با مخاطرات جدی روبهرو سازد. بخشی از این مشکلات، عمدتاً فساد گسترده و ارتباطات نامشروع جنسی است که در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی غرب بسیار رایج است. در کنار آن، مواد مخدر، الکل، پارتیهای شبانه و قمار، از دیگر معضلاتیاند که نوجوانان و جوانان خوجة اثنیعشری را تهدید میکنند.
از سوی دیگر، طی دو دهة گذشته، موج عظیمی از تبلیغات بر ضد دین اسلام و مذهب تشیع در غرب بهراه افتاده و مراکز و مؤسسات تحقیقاتی با اطلاق واژههایی ابهامبرانگیز، نظیر «اسلاهراسی» و «شیعههراسی» کوشیدهاند مسلمانان و بهویژه شیعیان را انسانهایی خشن، متعصب و ضد دموکراسی و آزاداندیشی معرفی کنند و تا حد امکان تصویری مخدوش از اسلام و مذهب مترقی تشیع را در پیش چشمان مردمان مسیحی مغرب زمین نشان دهند. در دانشگاهها نیز چنین وضعیتی حاکم است و اساتید معمولاً در لابهلای دروس، گاه بهطور تلویحی مطالبی را برضد دین اسلام و تشیع مطرح میکنند. رسانههای گروهی، اعم از مطبوعات و شبکههای رادیو و تلویزیونی کشورهای غربی نیز سرشار از مطالب مختلف ضداسلامی است. از سوی دیگر، برخی کشورهای اروپایی همچون فرانسه، به طرق مختلف فعالیتهای شیعیان خوجة اثنیعشری را محدود میکنند و حتی از احداث مسجد و حسینیه توسط آنان ممانعت بهعمل میآورند. (مطالعات تحلیلی نویسنده، 1390-1391)
هرچند شیعیان خوجه در کشورهای شرق و جنوبشرق آفریقا با چنین مشکلاتی مواجه نیستند، ولی مشکلات دیگری هست که به نوعی آیندة آنان را در این کشورها با چالشهایی جدی روبهرو ساخته است. یکی از مهمترین چالشهای خوجهها در آفریقا، نبود ثبات سیاسی و ناامنی موجود در سطح جامعه است که در بسیاری از موارد موجب حملة سارقان مسلح به منازل و مراکز تجاری آنها شده است. طبیعتاً ثروت آنها در کشورهایی که مردمان آنان همواره با شبح فقر و گرسنگی دست به گریباناند، چنین عوارض نامطلوبی را نیز درپی دارد.
افزون بر آن، کشورهای این منطقه همواره با مشکلاتی نظیر درگیریهای قومی قبیلگی، کودتا و جنگهای داخلی مواجه بودهاند. این عوامل، گاه موجب بروز بحرانهای جدی در سرتاسر کشور شده و امنیت تمام ساکنان آن، از جمله آسیاییهای مقیم را بهخطر انداخته است که طبعاً خوجههای اثنیعشری نیز از این مخاطرات بینصیب نماندهاند.
مهاجرت تدریجی بسیاری از خوجههای اثنیعشری به کشورهای غربی، از دیگر مشکلات موجود در بین شیعیان خوجة ساکن شرق آفریقاست. سطح پایین علمی و فرهنگی این کشورها، مشکلات معیشتی، شیوع برخی بیماریها و وضعیت نامناسب بهداشتی، کاهش نسبی درآمدهای عمومی خوجهها، تورم بسیار بالای حاکم بر جامعه و... از عوامل دیگری هستند که بهتدریج جوانان خوجه را با انگیزة بهرهمندی از امکانات مناسب زندگی و تحصیل در دانشگاههای صاحبنام بهسمت مغربزمین سوق میدهد. با این حال، در مقایسه با اروپا و آمریکا شاید بتوان گفت با وجود رفاه حاکم بر غرب، خوجهها در آفریقا از زندگی راحتتری برخوردارند و مهاجرت آنان به اروپا و آمریکای شمالی، تنها مشکلات آنها را تشدید میکند. از سوی دیگر، سازمانهای تبلیغی شیعیان خوجة اثنیعشری در شرق آفریقا با توطئههای مداوم معاندان، از جمله مسیحیان و بهویژه وهابیون و گروههای وابسته به «رابطة العالم الاسلامیه» مواجهاند و در برخی موارد این توطئهها تا جایی شدت گرفته که موجب تعطیلی برخی از مدارس اسلامی وابسته به این سازمانها و بههدر رفتن بخش مهمی از سرمایهگذاری صورت گرفته در مناطق مختلف تانزانیا و کنیا شده است. (گفتوگو با حاجی صاحب، دارالسلام، 1387)
شیعیان خوجة اثنیعشری در شبهقارة هند نیز با مشکلات دیگری مواجهاند. در واقع، اگرچه کشورهای هند و پاکستان وطن اصلی آنها شمرده میشود، ولی برخی سوءتفاهمات موجود بین هندوها و مسلمانان در هند که موجب بروز درگیریهای قومی بین آنها میشود، گاه دامن شیعیان خوجة اثنیعشری ساکن مناطق مختلف هند را نیز گرفته است. برای نمونه، در درگیریهای گسترده بین هندوها و مسلمانان در ایالت گجرات (سال 2002م) که به حملات گستردة هندوها به مسلمانان این ایالت شد، منازل برخی از شیعیان خوجة ساکن شهرهای گجرات نیز دستخوش این حملات قرار گرفت؛ بهگونهای که برخی از آنان در بهاوناگار مجبور به ترک منازل و مشاغل خود شدند و به دیگر شهرها گریختند. از سوی دیگر، در برخی ایالات بنگالیزبان هند نیز تخاصماتی بین خوجههای اثنیعشری که معمولاً به اردو سخن میگویند، با بنگالیزبانها پیش آمده است. این موضوع، اندک شیعیان خوجة اثنیعشری ساکن کشور بنگلادش را در طول یک دهة گذشته با چالشهای جدی مواجه ساخته است؛ بهگونهای که برخی از آنها بهناچار به کشورهای جنوبی حاشیة خلیج فارس (عمدتاً امارات متحدة عربی) مهاجرت کردهاند.
در پاکستان، وضعیت بهگونهای دیگر است و شیعیان خوجة اثنیعشری چندین بار دستخوش توطئهها و حملات تروریستی سپاه صحابه قرار گرفتهاند که این امر، افزون بر شهادت تعدادی از آنها، موجب پدید آمدن محیطی سرشار از رعب و وحشت برای خانوادههای خوجة اثنیعشری شده است. اندک خوجههای اثنیعشری مقیم استرالیا نیز با مشکلاتی نظیر تأخیر در اخذ مجوز ثبت سازمانها و مراکز اسلامی خود، رواج اندیشههای سکولاریستی، بیبندوباریهای جنسی حاکم بر جامعه، و گسترش اندیشههای اسلامستیزی مواجهاند. (مطالعات تحلیلی نویسنده، 1390-1391)
جدای از این مشکلات، طی چند دهة گذشته اختلافاتی نیز در درون این جامعه پدید آمده که بیشتر به طرز تفکر متفاوت جوانان و عدم تمایل آنها به اطاعت از دستورهای فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای از یک سو، و مخالفت رهبران کهنسال این جامعه با دیدگاههای نواندیشانة جوانان و تلاش برای عدم نفوذ افکار جدید در جماعات خوجهها بازمیگردد. دراینباره میتوان گفت بیشتر جوانان تحصیلکرده و روشنفکر خوجة اثنیعشری که در دانشگاههای صاحبنام اروپا، آمریکا و هند تحصیل کردهاند، روشهای مدیریتی و نظم و انضباط خشک رهبران سالخوردة خوجهها را زیر سؤال میبرند و معتقدند تشکیلات سازمانی و سلسلهمراتب فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای مانع بهثمر رسیدن خلاقیتهای فردی و اجتماعی اعضای جماعات، بهویژه جوانان است و جلوی شکوفایی استعدادهای آنها را میگیرد. از سوی دیگر، سالخوردگان که همچنان هدایت این جامعه را برعهده دارند، همچون گذشته بر نظارت فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای بر اعضای جماعات مختلف تأکید دارند و از ورود جوانان و نواندیشان به ساختار مدیریتی جماعات خودداری میکنند. آنها معتقدند ورود اندیشههای جدید به نظام مدیریتی جامعة خوجههای اثنیعشری، نظم، و انضباط و انسجام این جامعه را دستخوش مخاطراتی جدی میسازد. (گفتوگو با محبوب سومجی، دارالسلام، 1387)
در مجموع، میتوان گفت خوجههای اثنیعشری بهدلیل پراکندگی خود در کشورهای مختلف جهان، با مشکلات فرهنگی و اجتماعی مختلفی مواجهاند که بهنوبة خود موجب شده است بخشی از اقدامات تبلیغی آنها معطوف به رفع این مشکلات و موانع شود. با این حال، این معضلات نهتنها خللی در عزم و ارادة راسخ آنها پدید نیاورده، بلکه موجبات وحدت، استواری و تقویت روحیة ایستادگی در برابر این مشکلات را افزایش داده است. از این رو، میتوان پیشبینی کرد در آیندهای نهچندان دور، این جامعه هرچه بیشتر استحکام یافته، انگیزة آنها در غلبه بر مشکلات پیش روی افزایش یابد.
فرجام سخن
چنانکه در بخشهای مختلف مقاله مشخص شد، شیعیان خوجة اثنیعشری گروهی انشعابی از اسماعیلیههای نزاری (آقاخانیهای امروز) هستند که طی حدود یکصد سال گذشته در سایة همت والا و پشتکار و انسجام گروهی، به اقلیتی هدفمند مبدل شدهاند که افزون بر تقویت هرچه بیشتر بنیة اقتصادی خود، توجه خاصی به اشاعة فرهنگ شیعه داشته و تبلیغ مکتب اهلبیت را در رأس برنامههای خود قرار دادهاند. این اقلیت کوچک، با وجود چالشها و مشکلات پیش روی، طی چند دهة گذشته به پیشرفتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابلتوجهی دست یافتهاند و با اتحاد و همدلی، به جامعهای تبدیل گشتهاند که از بسیاری جهات میتواند برای دیگر مسلمانان، بهویژه شیعیان، بهعنوان الگو درنظر گرفته شود. برخی از این شاخصههای عمومی که میتوانند سرمشقی برای دیگر جماعات شیعی باشند عبارتاند از:
ـ تدین و تقید کامل به اصول و شریعت اسلام؛ رعایت کامل فرایض دینی؛ و پیروی از اصول و قوانین مذهب اهلبیت در تمام امور زندگی؛
ـ حفظ عفت، نجابت و قداست حریم خانواده؛
ـ احترام به والدین و کهنسالان؛
ـ رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان؛
ـ رابطة مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده؛
ـ حفظ سنتها و آداب و رسوم اجدادی؛
ـ تلاش برای یکپارچه نگهداشتن جامعة کوچک خود؛
ـ نظمپذیری و پیروی از مقررات جماعات؛
ـ حفظ انسجام داخلی خویش از طریق تأسیس جماعات و تحکیم آنها؛
ـ حفظ اتحاد داخلی در برابر دیگر مسلمانان، اعم از شیعیان و اهلسنت؛
ـ بررسی مستمر مسائل و مشکلات درونگروهی، و ارائة راهکارهایی برای بهبود وضعیت جماعات مختلف؛
ـ تأکید فراوان بر سه عامل نظم، اتحاد و سازماندهی مناسب؛ سطح بالای فرهنگ و تحصیلات دانشگاهی؛ و جایگاه ممتاز فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در تمامی جماعات خوجة اثنیعشری؛
ـ ریشهکن ساختن بیسوادی در بین تمامی صد و بیست و چند هزار نفر جمعیت این اقلیت کوچک؛
ـ تسلط تمامی جماعات خوجه اثنیعشری به زبان انگلیسی و بهرهبرداری مناسب از آن در ارتباطات درونگروهی و خارجی؛
ـ سطح بالای علمی مدارس و مراکز آموزشی، و بهرهگیری از وسایل و فناوری نوین آموزشی و کمکآموزشی؛
ـ برگزاری مستمر و منظم سمینارها و گردهماییهای علمی، و برپایی اردوهای اسلامی آموزشی در کشورهای مختلف با هدف ارتقای معلومات دینی نسل جوان؛
ـ تلاش برای ایجاد نسلی بهرهمند از بالاترین معلومات دانشگاهی و ارتقای سطح کیفی جامعة خوجههای اثنیعشری با هدف تبدیل آن به جامعهای الگو در جهان اسلام. (عرباحمدی، 1390، ص1-2)
در عین حال، چنانکه اشاره شد، این جامعه از برخی نقاط ضعف نیز برخوردار است که تا حدودی بر عمکرد مثبت آنها سایه افکنده است:
ـ انزواطلبی و عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروههای قومی و اجتماعی؛
ـ اطاعتپذیری (تقریباً مطلق) از دستورها و فرامین فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای؛
ـ دیکته شدن دستورهای رهبر فدراسیون جهانی به همة اعضای جماعات و لازمالاجرا بودن این فرامین؛
ـ سرسختی رهبران کهنسال جماعات در پذیرش افکار نواندیشانه و مترقی جوانان؛
ـ قشری و تعصبی نگریستن در نوع تبلیغ مذهب اهلبیت در منطقة شرق آفریقا؛
ـ طرد و ازخود راندن سازمانهای تبلیغی مستقل از فدراسیونهای منطقهای توسط رهبران جامعة خوجههای اثنیعشری؛
ـ روحیة محافظهکارانه و محتاط در مناسبات خوجههای اثنیعشری با دیگر گروههای اسلامی و شیعی؛
ـ برخورد نامناسب و تحکمآمیز با سیاهان مسلمان در شرق آفریقا؛
ـ رجحان و برتری تفکر تجاری در برخی امور تبلیغی. (عرباحمدی، 1390، ص2-3)
به هر صورت، در این مقاله تلاش شد با اثبات فرضیة طرح شده و پاسخ به پرسش اصلی، تصویری جامع از اقلیت شیعیان خوجة اثنیعشری بر مبنای چهارچوب کلی موضوع، بههمراه نقاط قوت و ضعف آنها ترسیم شود.
[1]. نسل جوان خوجهها، افزون بر قرآن، به مطالعة نهجالبلاغه بسیار علاقه دارند. این امر در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، از شدت بیشتری برخوردار است. (مطالعات میدانی نویسنده)
[2]. یکی از خوجههای اوگانداییالاصل ساکن لندن، از ثروتمندان این کشور شمرده میشود. (مصاحبة نویسنده با آقای محسن جعفر)
[3]. یکی از خوجههای اثنی عشری، عضو پارلمان مسلمانان انگلستان است.
[4]. بهدنبال حادثة تروریستی سال 1991م و حملة گروهی از وهابیون افراطی به مسجد شیعیان کراچی، که به قتل چند نفر از شیعیان خوجة اثنیعشری انجامید، برخی از رهبران خوجهها در پاکستان به دیدار وزیر کشور رفتند و از کوتاهی نیروهای امنیتی در ممانعت از اقدامات تروریستی سپاه صحابه بهشدت انتقاد کردند. برخی از خوجههای اثنیعشری نیز طی چاپ مقالاتی در روزنامههای پاکستان و هند، کشتار بیرحمانة نمازگزاران خوجه در مسجد شیعیان کراچی را شدیداً محکوم کردند. چند تن از شیعیان خوجه هم در سالهای 1992 و 1993م طی دیدارهایی با سناتورهای آمریکایی، از عملکرد ضعیف دولت پاکستان در خنثی ساختن اقدامات وحشیانة وهابیون در حمله به شیعیان، اعم از خوجه و غیرخوجه، شکایت کردند و از آنان خواستند دولت پاکستان را برای انجام واکنشی مناسب در قبال فعالیتهای تروریستی وهابیون تحت فشار قرار دهند.
مراجع
منابع
کتابها
روغنی، زهرا، شیعیان خوجه در آیینة تاریخ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1387.
عرباحمدی، امیربهرام، شیعیان تانزانیا، دیروز و امروز، تهران، الهدی، 1379.
ــــــــــــــ ، شیعیان خوجة اثنیعشری در گسترة جهان، تهران، شیعهشناسی، 1389.
گزارش فدراسیون بینالمللی حقوق بشر هلسینکی، تبعیض و ناشکیبایی علیه مسلمانان در اتحادیة اروپا، ترجمة علی مرشدیزاده، تهران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1387.
هولیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1373.
مجلات و گزارشهای فارسی
پورمرجان، قربانعلی، شیعیان خوجة اثنیعشری کنیا، گزارشی ارسالی از رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران ـ نایروبی، 1377.
عرباحمدی، امیربهرام، جامعة شیعیان خوجة اثنیعشری، فرصتها و تهدیدها و روابط با ج.ا.ایران، جامعة المصطفی العالمیه، مرداد 1390.
ــــــــــــــ ، اسلام در کنیا، پروژة تحقیقاتی سازمان مدارس و حوزههای علمی، خارج از کشور، تیر 1386.
ــــــــــــــ ، تشیع در تانزانیا، تهران، مجمع جهانی اهلبیت، 1380.
ــــــــــــــ ، شیعیان خوجة اثنیعشری (بررسی وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی)، گزارش ارسالی از رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران ـ دارالسلام، 1375.
هدائی، علیرضا، مراسم عزاداری شیعیان خوجة اثنیعشری تانزانیا در دهة محرم، گزارش ارسالی از رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران ـ دارالسلام، 1372.
مصاحبهها
گفتوگو با آقای محسن جعفر، رئیس وقت اداره آموزش اسلامی فدراسیون جهانی، لندن، شهریور 1381.
گفتوگو با دکتر سبتین پانجوانی، دبیر کل وقت فدراسیون جهانی، لندن، شهریور 1381.
گفتوگو با دکتر عارف عبدالحسین، بیرمنگام، شهریور 1381.
گفتوگو با مولانا شمسالحسن زیدی، روحانی شیعیان خوجة اثنیعشری زنگبار، اسفند 1387.
گفتوگو با استاد محبوب سومجی، رئیس سابق کمیتة تبلیغ فدراسیون شیعیان خوجة اثنیعشری شرق آفریقا، دارالسلام، اسفند 1387.
گفتوگو با استاد محمدحسین راجانی (حاجی صاحب) از شخصیتهای مهم خوجة اثنیعشری، دستاندرکار در امور عامالمنفعه در منطقة شرق آفریقا، دارالسلام، اسفند 1387.
مطالعات میدانی نویسنده، جماعات مختلف شرق آفریقا، 1385-1387.
مطالعات میدانی نویسنده، دارالسلام، 1387.
مطالعات تحلیلی نویسنده1391-1390.
منابع انگلیسی
21. Jaffer, Asghar Ali, An outline history of khoja Shia ithna asheri in eastern Africa, (publisher unknown), London, 1989.
22. Rizvi, s.s.a, some evidence of Shiite connection with early history of east-Africa, Bilal muslim mission, Dar es salaam, 1994.
23. Rizvi, s.s.a and noel king, The khoja shia ithna asheri community in east Africa (1840-1967), Haytfort seminary foundation, Dar es Salaam., 1974.
24. Salvadori, Cynthia, Through open door, Nairobi, Kenway publications, 1989.
25. Engineer, asghar Ali, The Muslim communities of Gujarat, South asia books, 1990.
مجلات و گزارشات انگلیسی
26. Insight, commemorating 25 years in the service of the community, 1979-2002.
27. Federation samachar, June 2002 volume. 29 No.3.
28. Federation samachar, March 2006, Volume.29 No.3.
29. Federation samachar, May 1994, Vol.V No.1.
30. The khoja Shia ithna asheri Muslim community of London, newflash, 2002.
31. The light, February 1988 Vol. 22 No.1.
32. The light, August 1990, Vol.24 No.4.
33. The light, June 1997, Vol.31 No.3.
34. The light, April 1999, Vol.33 No.2.
35. The light, June 2001, Vol.35 No.3.
36. “The khoja Shia ithna asheri Muslim community of London” London, 2002.
37. “History of khoja ithna asheri, s” available (1391.10.11) online at: http://www.africa.Federation.org.
38. “Khoja ithna asheri Schools” available (1391.10.8) online at: http://www.Khojaheritage.com.
39. “History of khojas “available (1391.10.5) online at: http:// www.dewani.ca/history of khojas.pps.
40. “Khoja ithna asheri, culture and customs” available (1391.10.10) online at:http://www.world culture encyclopedia.com/south Asia khoja/2010.
41. “Cultural characteristics of khoja Shia ithna asheris” available Online at: http:// www.Baabul-Ilm.com (1391.10.14)
نویسنده
امیربهرام عرب احمدی