دفاع از ولایت در مجلس اهل سنت

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 2 - 4 دقیقه)

دفاع از ولایت در مجلس اهل سنت

در ايامي که علامه اميني در بيمارستان بودند عده اي از وعاظ براي عيادت ايشان رفته بودند در حالي که علامه را روي ويلچر نشانده بودند ايشان فرمودند: موقعي که «الغدير» از چاپ در آمد و حضرات عامه مثالب شيخين را در آن کتاب ديدند، علماي اهل سنت در يک مجلسي از من دعوت کردند و من در آن وقت در شام بودم هنگامي که من وارد آن مجلس شدم ديدم دور تا دور مجلس علماي آن ها از حنفي و شافعي و مالکي و حنبلي همه نشسته اند، همين که چشمشان به من افتاد گويا مي خواستند با چشمانشان مرا پاره پاره کنند، به من حمله کردند و گفتند اين حرف ها چيست که در کتاب خود نوشته اي؟! براي اثبات خلافت علي ـ عليه السلام ـ چرا اين همه اهانت به شيخين کرده اي؟ مرحوم علامه فرمود: مثل اين که اين حديث را روح القدس بر زبان من جاري کرد که پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «مَن ماتَ وَ لَم يعرِف اِمامَ زَمانِه ماتَ مِيتَةً جاهِلِية»[1] «کسي که بميرد و امام زمان خود را نشناسد مرده است مانند کسي که در زمان جاهليت مرده باشد.» گفتم اين حديث را بخاري و مسلم و ديگران در کتب خود ثبت کرده اند اين حديث را قبول داريد يا نه؟ گفتند: آري. فرمود: من از شما سوال مي کنم آيا فاطمه زهرا وقتي از دنيا رفت امام زمان خود را شناخته بود از دنيا رفت يا مانند مردم زمان جاهليت از دنيا رفت؟! گفتند: امام زمان خود را شناخته بود. فرمود: آيا اين حديث را قبول داريد که شيخين آمدند براي عيادت فاطمه سلام کردند جواب سلام آن ها را نداد. به فاطمه گفتند چرا با ما حرف نمي زني؟ فرمود: من از شما يک سوال دارم و آن اين که آيا از پدرم اين حديث را شنيديد که پيغمبر فرمود: «فاطِمَةُ بضعةُ مِنّي مَن آذاها فَقَد آذاني وَ مَن آذاني فقط آذي الله.»[2] «فاطمه پاره تن من است هر که او را اذيت کند مرا اذيت کرده و کسي که مرا اذيت کند خدا را اذيت کرده.» گفتند: آري شنيديم. فاطمه ـ عليها السلام ـ فرمود: «خدايا تو شاهد باش اين ها مرا اذيت کردند» و خود شما در کتاب صحاح خود نوشته ايد که وقتي فاطمه از دنيا رفت از شيخين خشمناک بود.[3] و درآن مجلس عيادت در حق شيخين فرمود: «وَ لَئِن لَقِيتُ النَّبِي لَاَشکُوَنَّکُما اِلَيهِ». و در حق ابوبکر فرمود: «وَ اللهِ لَاَدعُوَنَّ عَلَيکَ في کُلِّ صلوةٍ اُصَلّيها»[4] «اگر پيامبر را ملاقات کنم از شما شکايت مي کنم. و بعد از هر نماز در حق تو نفرين مي کنم.» علامه اميني فرمود: اين روايات را خودتان نوشته ايد؟ گفتند بلي. فرمود: اينک از شما سوال مي کنم آيا امام زمان فاطمه چه کسي بود؟ آيا شيخين مي توانند امام زمان فاطمه باشند؟! و اگر آن ها نمي توانند پس امام زمان او علي بن ابيطالب است. مرحوم علامه اميني فرمود: در آن مجلس همه لال شدند و نتوانستند پاسخي بدهند، و من در تمام مدت عمرم با اين که کتاب هاي متعددي در اين باره نوشته ام مانند اين مجلس نتوانستم طرفداران شيخين را مجاب کنم.[5] [1] . اين حديث در جلد، 10 الغدير، 360 از کتب اهل سنت نقل شده است. [2] . الغدير، ج7، ص 232. [3] . همان، ص 227. [4] . همان، ص 229، به نقل از کتب اهل سنت. [5] . اين مناظره را از مرحوم حاج سيد علي خوانساري شنيدم که ظاهراً خود ايشان در بيمارستان براي عيادت علامه اميني رفته بودند. مؤلف گويد: فشرده اين مناظره در جلد دهم الغدير، صفحه 361 آمده.


چاپ   ایمیل