چکيده
تدوين الگوي اسلامي پيشرفت، از جمله دغدغههاي سالهاي اخير حضرت آيت الله خامنهاي براي بهبود کارآيي نظام اسلامي در مسير دستيابي به آرمانهاي آن و تحقق تمدن نوين اسلامي در جهان است. از سوي ديگر، آرمان مهدويت و انتظار موعود، افق مطلوب انقلاب اسلامي و جهتگيري فعاليتها و سياستگذاريهاي آن در انديشه ايشان و نيز در انديشه امام خميني به عنوان رهبران اين انقلاب بوده است. اين نوشتار در صدد بررسي مناسبات آموزه انتظار ظهور و حکومت مهدوي، با الگوي پيشرفت و کارکردهاي اين آموزه در تدوين الگوي اسلامي پيشرفت با توشهگيري از انديشههاي مهدوي مقام معظم رهبري و با روشي توصيفي-تحليلي و مقايسهاي است. يافتههاي پژوهشي حاکي از آن است که از منظر مقام معظم رهبري، انتظار موعود؛ روح حاکم، ابزار سنجش، هدف و معيار الگوي اسلامي پيشرفت بوده و داراي کارکردهايي همچون اميدافزايي، ايجاد بلندهمتي، غربستيزي، تلاش جهادي و برنامهريزي در مسير تدوين و اجراي الگوي پيشرفت است.
واژگان كليدي: ،،، ، ،.
مقدمه
حيات حقيقي و نشاط و پويايي هر پديدهاي در هستي در گرو حرکت منظم و مدبرانه به سوي مقصودي است که خداوند عالم براي او در نظر گرفته است. فرد و جامعه نيز از اين قانون مستثنا نيست و تنها در همين سير تکاملي است که پيشرفت و موفقيت معنا يافته و بر دستاوردها افزوده ميشود. انقلاب اسلامي نيز به عنوان پديده حيرت انگيز اجتماعي در قرن بيستم از اين قاعده جدا نيست؛ چرا که بنيانگذاران و حاميان اين انقلاب از همان ابتدا براي خود اهدافي را در نظر گرفته و با طرح شعارهايي آن را به همگان اعلام كردند. اين اهداف گرچه در درون خود از تنوع زيادي برخوردار است؛ از حيث ارزشگذاري داراي سطوح مختلفي بوده و در سطح کلان آن، زمينهسازي براي حاکميت دين و معنويت و اخلاق در سطح جهاني را (که بر پايه باورهاي اسلامي و شيعي ظهور و حکومت جهاني امام زمان است) به عنوان هدف غايي خود مورد نظر قرار داده است و ساير اهداف مطرح شده در همين جهت تفسير ميشود. غايي بودن اين هدف را البته ميتوان از سخنان بنيانگذار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني مستندسازي كرد که فرمود:
انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجّت ـ ارواحنا فداه ـ است (امام خميني، 1378، ج21: 327).
و نيز بر مبناي سخنان رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، حضرت آيت الله خامنهاي- که در همين نوشتار خواهد آمد- به نظاره نشست.
سؤال مهمي که در همين جهت مطرح است آنکه انقلاب اسلامي براي رشد و پيشرفت در مسير رسيدن به اهداف و آرمانهاي خرد و کلان خود از چه الگويي پيروي ميکند؟ اهميت راهبردي اين سؤال از طرفي و نبودن پاسخي روشن به اين پرسش، انگيزه طرح اين موضوع در سالهاي اخير توسط مقام معظم رهبري و درخواست پاسخگويي انديشمندان و نخبگان ايران اسلامي به اين پرسش است.
گرچه در برهه اخير و در مقام پاسخگويي به مطالبه رهبري، شاهد طرحها و ايدههاي فراواني از طرف انديشمندان در سخنرانيها و نوشتهها بودهايم که در جاي خود ستودني است؛ موضوعي که خلأ آن در طرحهاي کنوني مشاهده ميشود کمتوجهي به جايگاه انتظار حضرت مهدي و زمينهسازي براي ظهور ايشان به عنوان هدف کلان انقلاب اسلامي در مسير الگوي اسلامي پيشرفت به صورت علمي و فارغ از شعارزدگي است. آنچه در اين نوشتار در پي آنيم، بررسي مناسبات انتظار موعود و الگوي اسلامي پيشرفت و در نتيجه پيشنهاد طراحي الگوي اسلامي پيشرفت با محوريت فرهنگ انتظار است که نه تنها جايگاه رفيعي در آموزههاي اسلامي دارد؛ بلکه بارها در سخنان رهبر انقلاب اسلامي به عنوان افق پيش روي انقلاب اسلامي عنوان گرديده است. از همين رو آنچه تقديم ميشود، درآمدي بر طرح مهدوي الگوي پيشرفت اسلامي بر پايه انديشههاي مقام معظم رهبري است.
مفهوم شناسي واژگان پژوهش با تأکيد بر انديشه رهبر معظم انقلاب
براي ورود به بحث اصلي نوشتار به مفهومشناسي برخي واژگان کليدي مورد استفاده در اين نوشتار نيازمند هستيم که البته در همين بحث مفهومي نيز به اقتضاي موضوع مقاله، انديشههاي مقام معظم رهبري را مورد توجه قرار خواهيم داد. برخي از اين مفاهيم کليدي عبارتند از:
الف. الگوي اسلامي
«الگو» در زبان فارسي در مفاهيمي چون مدل، سرمشق، اسوه، مثال و نمونه (لغتنامه دهخدا ذيل كلمه الگو)، به کار ميرود و معادل کلمه مدل «model» در زبان انگليسي است. لکن تعبير مقام معظم رهبري معني خاصي دارد. در منظر ايشان:
الگو، نقشه جامع است؛ به ما ميگويد كه به كدام طرف، به كدام سمت، براى كدام هدف داريم حركت ميكنيم (بيانات در نخستين سنت انديشههاي راهبردي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت 10/9/1389)؛ الگو يك وسيله و معيار و ميزانى است براى اينكه آن كارى كه انسان مىخواهد انجام دهد، با آن تطبيق داده شود (ديدار با قشرهاي مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت علي 30/06/1381).
به خاطر همين تعبيرات است که مرکز الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت در تعريف اصطلاحي خود از الگو چنين گفته است:
الگو يک نقشه جامع است که هدف و سمت حرکت، شيوه حرکت و نحوه رفتار جامعه را براي تحقق يافتن تحول تکاملي جامعه بيان ميکند (1391: 12).
مفهوم اسلامي بودن الگو نيز آن است که منابع ما در تعيين اهداف، ارزشها و روشها در تبيين الگو منابع اسلامي هستند و ما از مفاهيم کلامي و فقهي و حقوقي اسلام بهره ميگيريم؛ کما اينکه به گفته رهبر فرزانه انقلاب در تبيين الگوي پيشرفت اسلامي-ايراني:
اين الگو ايراني است. از طرف ديگر، اسلامي است؛ بهخاطر اينکه غايات، اهداف، ارزشها و شيوههاي کار، همه از اسلام مايه خواهد گرفت؛ يعني تکيه ما به مفاهيم اسلامي و معارف اسلامي است (نخستين نشست انديشههاي راهبردي با موضوع الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت 10/9/1389).
همين امر موجب ميشود تا ما بر خلاف رويه غربي ساختن الگو که عمدتاً با تجربه بشري صورت ميگيرد از عقل و وحي و آموزههاي نيز استفاده کنيم.
ب. پيشرفت
واژه «پيشرفت» از واژگان پر استعمال در ميان مردم بوده و از حيث لغتشناسي پيچيدگي مفهومي چنداني ندارد. از اين واژه براي نزديک شدن تدريجي به هدف مورد نظر، استفاده ميشود؛ کما اينکه رهبر معظم انقلاب نيز فرمودند:
پيشرفت، به سمت هدفهاست (ديدار با وزير و مسئولان وزارت كشور و استانداران 27/4/1370).
همين امر سبب شده تا برخي نيز در اين مقام، چنين اظهار کنند: در تعريفي عام که بر اساس همه بينشها و منشها درست است، پيشرفت عبارت است از: فرايند حرکت از وضعيت موجود به سمت وضعيت مطلوب. بر اين اساس، الگوي پيشرفت بايد مشتمل بر سه امر باشد:
الف. تحليل وضعيت موجود؛
ب. تبيين وضعيت مطلوب؛
ج. راهبرد حرکت از وضعيت موجود به مطلوب (مير معزي، 1392: 28).
اينکه اين تعريف در مطالعه تطبيقي با مقوله انتظار چه مشترکاتي دارد؛ به زودي به آن خواهيم پرداخت. اما آنچه توجه به آن مهم است دانستن اين مطلب است که کاربرد واژه «پيشرفت» در فرهنگها و مکاتب مختلف نبايد باعث غفلت از باز تعريف اصطلاحي آن بر طبق فرهنگ اسلامي و ابتناي الگوي پيشرفت بر مبناي آن گردد؛ زيرا اهداف خاص هر مکتبي که بايد حرکت به سوي آن باشد، بر اساس جهانبيني هر مکتب، مختلف و معيار و الگوي پيشرفت نيز متفاوت خواهد بود و حتي وضعيت جغرافيايي يک کشور ممکن است بر تدوين الگوي پيشرفت آن اثرگذار باشد. از همين روست که مقام معظم رهبري در آغازين سالهاي طرح جدي الگوي پيشرفت به نکاتي مهم در همين زمينه اشاره کردند:
نكته اول اين است كه ما وقتى مىگوييم پيشرفت، نبايد توسعه به مفهوم رايج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سياسى و جهانى و بينالمللى حرف رايجى است. ممكن است پيشرفتى كه ما مىگوييم، با آن چه كه امروز از مفهوم توسعه در دنيا فهميده مىشود، وجوه مشتركى داشته باشد، كه حتماً دارد؛ اما در نظام واژگانى ما، كلمه پيشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد كه با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبايستى اشتباه بشود؛... مطلب دوم اين است كه پيشرفت براى همه كشورها و همه جوامع عالم، يك الگوى واحد ندارد. پيشرفت يك معناى مطلق ندارد؛ شرايط گوناگون- شرايط تاريخى، شرايط جغرافيايى، شرايط جغرافياى سياسى، شرايط طبيعى، شرايط انسانى و شرايط زمانى و مكانى- در ايجاد مدلهاى پيشرفت، اثر مىگذارد؛... نكته بعدى هم نكته مهمى است: مبانى معرفتى در نوع پيشرفت مطلوب يا نامطلوب تأثير دارد. هر جامعه و هر ملتى، مبانى معرفتى، مبانى فلسفى و مبانى اخلاقىاى دارد كه آن مبانى تعيينكننده است و به ما مىگويد چه نوع پيشرفتى مطلوب است، چه نوع پيشرفتى نامطلوب است... تأثير مبانى معرفتى و مبانى فلسفى و مبانى اخلاقى بر نوع پيشرفتى كه او مىخواهد انتخاب كند، يك تأثير فوق العاده است... اساس نگاه اسلامى به پيشرفت، بر پايه اين نگاه به انسان است: اسلام انسان را يك موجود دو ساحتى مىداند؛ داراى دنيا و آخرت؛ اين پايه همه مطالبى است كه در باب پيشرفت بايد در نظر گرفته بشود؛ شاخص عمده اين است؛ فارقِ عمده اين است (بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار استادان و دانشجويان كردستان27/2/1388).
ايشان در همين جهت مقصود خود از پيشرفت را پيشروي در همه عرصهها بيان کرده و فرمودند:
مقصود ما از پيشرفت چيست؟ پيشرفت در يك جهتِ محض نيست. مقصود از پيشرفت، پيشرفت همهجانبه است. از همه ابعاد در كشور، اين ملت، شايسته و سزاوار پيشرفت است: پيشرفت در توليد ثروت ملى، پيشرفت در دانش و فناورى، پيشرفت در اقتدار ملى و عزت بينالمللى، پيشرفت در اخلاق و در معنويت، پيشرفت در امنيت كشور- هم امنيت اجتماعى، هم امنيت اخلاقى براى مردم- پيشرفت در ارتقاى بهرهورى... همچنين پيشرفت در قانونگرائى و انضباط اجتماعى؛...پيشرفت در رفاه عمومى؛ همه طبقات بتوانند از رفاه برخوردار شوند. پيشرفت در رشد سياسى» (بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت عليّ بن موسي الرضا 1/1/1388).
ج. انتظار
معناي لغوي «انتظار» چشم داشتن، چشمداشت و چشم به راه بودن است (دهخدا : 1372)؛ اما مراد از اين کلمه در اين نوشتار معني اصلاحي مورد نظر اهل بيت است که با اهميت خاصي به آن نگريسته شده است. تعبيرهاي عجيبي است که درباره انتظار از ائمه معصومين به ما رسيده است حاکي از مفهومي بيش از معناي لغوي انتظار مورد نظر ايشان بوده است. در سخني از امام صادق آمده است:
«طُوبَي لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون؛ سعادت و نيكبختي از آن شيعيان قائم ماست؛ آنان كه در غيبتش، منتظر ظهورش و در ظهورش، فرمانبرش هستند؛ ايشان همان اولياي الاهي هستند كه نه ترسي دارند و نه اندوهگين هستند (صدوق، 1397، ج2: 375).
در اين سخن شريف، منتظران امام موعود از جانب صادق آل محمد در زمره اولياي الاهي قرار گرفتهاند و اين مدال افتخار آميز را در ميان بهت همگان به سينه زدهاند؛ اهميت اين مسئله آن قدر مهم بوده كه نه تنها امامان معصوم به انتظار به چشم يك فضيلت مينگريسند؛ بلكه حتي به وجوب و لزوم آن براي شيعيان تصريح نمودهاند. جناب عبدالعظيم حسني از امام جواد روايت ميكند كه ايشان فرمود:
إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ؛ قائم ما همان مهدي است كه انتظار در غيبتش و اطاعت در ظهورش واجب است (همان: 377).
بنابراين و بدون ترديد، علت اعطاي اين همه فضيلت به منتظران موعود را بايد در جايگاه و معناي حقيقي انتظار جستوجو كرد؛ زيرا در ادبيات پيشوايان دين، انتظار امام غايب، در كنار عواملي نظير توحيد و ولايت معصومين، سببي براي قبول اعمال به شمار ميآيد.
يكي از ياران امام صادق ميگويد: امام به من فرمود:
آيا به شما خبر ندهم به آنچه خداوند عمل بندگانش را بدون آن قبول نميكند؟ عرض كردم: بلي. پس ايشان فرمود: شهادت به يگانگي خدا و رسالت حضرت محمد و اقرار به اوامر الاهي و ولايت ما و برائت از دشمنان ما ائمه و تسليم ايشان بودن و تقوا و تلاش و طمأنينه و انتظار حضرت قائم (نعماني، 1397: 200).
حاصل آنکه از مجموعه احاديث انتظار معناي اصطلاحي خاصي براي اين واژه ميتوان به دست آورد و آن عبارتند از: چشم به راه بودن ظهور واپسين ذخيره الاهي و آماده شدن براي ياري او در برپايي حکومت عدل و قسط در سراسر گيتي. نکته مهم اينکه تمام مؤلفههاي انتظار که عبارتند از قانع نشدن به وضع موجود و اميد دستيابي به وضع مطلوب و حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، قابل تطبيق بر عنوان پيشرفت بوده و از همين رهگذر ميتوان انتظار را راهبرد حرکت از وضع موجود تا وصول به وضع مطلوب محسوب كرد. اينکه ديدگاه رهبر معظم انقلاب در موضوع انتظار دولت مهدوي چيست در بخشي جداگانه به آن خواهيم پرداخت.
ضرورت شناسي بحث از الگوي اسلامي پيشرفت از منظر امام خامنهاي
در تعريف پيشرفت (که در متون ديني از آن به رشد نيز تعبير ميشود) عنصر هدفمندي و حرکت به سوي آن نهفته است. از همين منظر به ضرورت بحث از الگوي اسلامي پيشرفت ميتوان پرداخت؛ زيرا بعد از لزوم داشتن هدف و آرمان در زندگي فردي و اجتماعي، براي موفقيت در دستيابي به آن، دو کار اساسي ديگر بايد انجام شود:
اول؛ حرکت و تکاپو براي رسيدن به آن هدف؛ زيرا بدون تلاش در جهت دستيابي، داشتن هدف در حد آرزو باقي مانده و شخص يا جامعه را به کاميابي نخواهد رساند که «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان جز حاصل تلاش او نيست» (نجم: 39). ترغيب به تلاش هدفمند نه تنها در قرآن کريم که در احاديث معصومين نيز به وفور يافت ميشود؛ به گونهاي که حضرت امام صادق در سخني هشدار دهنده فرمود:
هر كه دو روزش برابر است ضرر زيادي کرده است و هر كه روز آيندهاش بدتر است، ملعون و در مسير نابودي است و هر كه در خود رشد و پيشرفتي احساس نکند، به عقب خواهد گراييد و هر كه عقب گرد کند، مرگ براى او از زندگى بهتر است (صدوق، 1403: 342).
دوم. شناخت راه و شيوه حرکت در جهت هدف؛ زيرا بدون شناخت الگويي درست که فعاليتها طبق آن سامان يابد، دوباره کاري، مصرف بيجهت داراييها، چه بسا دور شدن از مقصد را به دنبال خواهد داشت. به همين دليل امام علي به جناب کميل فرمود:
مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ؛ هيچ حركتى نيست جز اينكه در آن به معرفت و شناخت نيازمندى (حراني، 1404: 171).
اين سخن حاکي از آن است که اگر ملت بزرگ و دولتمردان آن با انقلاب اسلامي خويش به سمت اهداف بلندي در حرکت هستند، بايد الگو و شيوه حرکت خود را شناسايي کنند تا به فرموده مقام معظم رهبري که در باب ضرورت تدوين الگوي اسلامي پيشرفت ايراد فرمودند:
بدانند دنبال چه هستيم و به کجا ميخواهيم برسيم و بخشهاي گوناگون نظام بدانند چه کار بايد بکنند (ديدار با دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد، 25/2/1386).
توجه ويژه مقام معظم رهبري در سالهاي اخير بر تحقق علمي و سپس عملي الگوي پيشرفت اسلامي-ايراني بدان دليل است که ما با وجود شعارها و آرمانهاي بلندي که از ابتداي نهضت و انقلاب اسلامي داشتهايم؛ در زمينههاي مختلف و از جمله مقوله فرهنگ که موضوع اصلي اين نوشتار است، به سردرگمي و موازي کاري و تناقض در سياستها و اقدامات دچار شدهايم و اين امر، معلول نداشتن يک الگوي جامع در سطح سياستهاي کلان کشور بوده است. ايشان در همين زمينه فرمودند:
بدون نقشه جامع، به سردرگمى دچار خواهيم شد؛ همچنان كه در طول اين سى سال، به حركتهاى هفت و هشتى، بىهدف و زيگزاگ مبتلا بوديم و به اين در و آن در زديم. گاهى يك حركتى را انجام داديم، بعد گاهى ضد آن حركت و متناقض با آن را - هم در زمينه فرهنگ، هم در زمينه اقتصاد و در زمينههاى گوناگون- انجام داديم! اين به خاطر اين است كه يك نقشه جامع وجود نداشته است (نخستين نشست انديشههاي راهبردي با موضوع الگوي اسلامي ـ ايراني ـ پيشرفت، 10/9/1389)؛
با اين حساب تلاش براي تهيه الگوي اسلامي ايراني پيشرفت، تلاش براي دستيابي به الگويي جامع بوده که هدف و جهت همه امور کشور و در واقع ريلگذاري براي مديريت همه فعاليتها در جهت دستيابي به آرمانهاي مقدس انقلاب اسلامي است و معلوم است که اين الگو و نقشه جامع جايگاه ويژهاي در نظام اسلامي خواهد داشت؛ از همين روست که رهبر معظم انقلاب در اهميت جايگاه آن نمودند:
اگر ما توانستيم به حول و قوه الاهى، در يك فرايند معقول، به الگوى توسعه اسلامى- ايرانىِ پيشرفت دست پيدا كنيم، اين يك سند بالادستى خواهد بود نسبت به همه اسناد برنامهاى كشور و چشمانداز كشور و سياستگذارىهاى كشور (همان).
بنابر آنچه بيان گرديد ميتوان چنين ادعا کرد که فلسفه اصلي تدوين الگوي پيشرفت اسلامي ايراني دستيابي به اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي است و حال که چنين است بجاست مروري بر اين آرمانها و اهداف مقدس داشته باشيم و آنگاه نسبت مهدويت و انتظار موعود را با آن بررسي کنيم.
اهداف الگوي پيشرفت اسلامي و آرمانهاي انقلاب اسلامي از منظر مقام معظم رهبري
درخواست دستيابي به آمال و آرزوها يکي از نكات اساسي فراوان در ادعيه ماست که فرمودند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنَّا الْأَعْمَالَ وَ بَلِّغْنَا بِرَحْمَتِكَ جَمِيعَ الْآمَال؛ خداوندا! بر محمد و آل محمد دروست فرست و اعمالمان را بپذير و ما را به آرزوهامان برسان! (مجلسي، 1404، ج99: 194).
اصولاً آرمان هر فرد و جامعهاي، انگيزه حرکت و فعاليت آنهاست و مقام معظم رهبري در اين زمينه فرمودند:
بدون آرمان، نه مىشود درست زندگى كرد و نه تلاش انسان، منضبط خواهد بود. بايد آرمان و خط روشن و افق واضحى در مقابل وجود داشته باشد كه به انسان جهت بدهد؛ (ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاي استان كرمان 19/2/1384) حتي به جرأت ميتوان گفت که آرمانها براي افراد و جامعه هويت سازند. از همين روست که «آرمانگرايى در اسلام و گرايش به سمت قلهها و اوجها و آرمانها، يك چيز قطعى و حتمى است» (ديدار با اعضاي شوراي فرهنگي، اجتماعي زنان، 6/10/1399).
اين آرمانها گاهي فردي و گاهي اجتماعي است. در بعضي اوقات هدفي که انسان براي زندگي خود انتخاب ميکند، هدفي است کوچک و تنها در حوزه مسائل شخصي خودش و تمام سعي و تلاش براي رسيدن به آن است که نتيجه آن نيز در پايان زندگي جز حسرت نيست؛ لکن در بعضي ديگر از انسانها گاهي اين هدف خارج از منافع شخصي و براي ديگران است در اينباره معظم له فرمودند:
در اين نوع زندگى، هرچه مىگذرد انسان احساس مىكند كه عمرش تلف نشده است؛ چون براى يك هدف عالى زحمت كشيده است. اگر اين هدف يك هدف الاهى باشد؛ به بشريت برگردد؛ به آرمانهاى خدايى برگردد؛ به صلاح و خير بشر برگردد؛ به استقرار عدالت و به مبارزه با ظلم و جور مربوط شود؛ احساس مىكند كه به هدف نزديكتر شده است. در پايان راه هم وقتى به پشت سر خود نگاه مىكند، مىبيند فرسنگها به هدف نزديك شده است. لذا حسرت ندارد و احساس لذت مىكند. اين، زندگى واقعى است؛ زندگى براى آرمانها و هدفهاى والا (ديدار اعضاي نيروي هوايي ارتش در روز نيروي هوايي، 19/11/1371).
اين نوع از زندگي براي رسيدن به آرمانهاي والاي بشر همان چيزي است که ملت بزرگ ايران از ابتداي قيام تا پيروزي و حتي پس از انقلاب اسلامي به دنبال بوده و هست. اين مطلب در سخنان راهبران انقلاب اسلامي ايران هويداست؛ چنان که مقام معظم رهبري در اين باره فرمودند:
نظام جمهورى اسلامى، راه نوى را در دنيا به روى بشريّت باز كرد؛ راه نوى طلبِ آرمانهايى كه هميشه بشر مشتاق و تشنه آنها بوده است و هميشه قدرتمندان مانع شدهاند كه دست بشر به آنها برسد. از ديرباز تا امروز، بشريّت آرمان عدالت، انصاف و برابرى بين انسانها و برچيده شدن بساط زورگويى از سطوح مختلف زندگى مردم را در دل پرورانده است؛ اما اين آرمان در كمتر برههاى از زمان محقّق شده است» (دانشگاه افسري امام علي، 3/9/1380).
از مجموعه آنچه به اختصار بيان شد اين مطلب کليدي به دست ميآيد که گستره و افق فعاليت انقلاب اسلامي به ايران محدود نيست و تمام انسانها را زير پوشش خود قرار ميدهد؛ کما اينکه حضرت آيت الله خامنهاي در اين خصوص به صراحت فرمودند:
ما رسالت داريم. ايران اسلامى، ايران مسلمان، رسالتى بيش از اين حرفها دارد. نه اينكه قصد جهانگشايى و تصرف داشته باشيم- ابداً و اصلًا- اصلًا در ذهن آن كسى كه مسلمان باشد، وارد نمىشود كه بخواهد جهانگشايى كند؛ بلكه مسئله، مسئله رسالت در مقابل بشريت است» (ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران، 13/11/1388).
اين نکته خود يکي از مباني مهم ورود به بحث و بررسي مناسبات انتظار ظهور با آرمانهاي انقلاب اسلامي محسوب ميشود و تأثير شگرف آن در تدوين الگوي اسلامي پيشرفت به شمار ميآيد.
حال که جايگاه آرمانهاي انقلاب اسلامي به عنوان افق تدوين الگوي پيشرفت اسلامي ايراني مشخص شد، برخي از اهداف کلان الگوي اسلامي پيشرفت را از نگاه رهبر انقلاب به نظاره مينشينيم:
- رشد و تعالي همه انسانها
به تصريح امام خميني و حضرت آيت الله خامنهاي به عنوان رهبران انقلاب اسلامي، بلندترين قلهاي که حکومت اسلامي و سياستهاي کلانش به دنبال آن است کمال انسان است. رهبر انقلاب فرمود:
پيشرفت كشور و تحولى كه به پيشرفت منتهى مىشود، بايد طورى برنامهريزى و ترتيب داده شود كه انسان بتواند در آن به رشد و تعالى برسد؛ انسان در آن تحقير نشود. هدف، انتفاع انسانيت است، نه طبقهاى از انسان، حتّى نه انسانِ ايرانى. پيشرفتى كه ما مىخواهيم بر اساس اسلام و با تفكر اسلامى معنا كنيم، فقط براى انسان ايرانى سودمند نيست، چه برسد بگوييم براى طبقهاى خاص. اين پيشرفت، براى كلّ بشريت و براى انسانيت است (در ديدار با دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد، 25/2/86).
البته واضح است که در مسير پيشرفت به سوي آن قله بلند بايد اهداف متوسط را شناسايي و آنها را فتح کرد؛ زيرا:
گرچه اسلام نهضت و حركت معنوى و اخلاقى بود و هدف اعلاى اسلام عبارت است از ساخت انسان متكامل و منطبق با طراز اسلامى، لكن بدون شك پيشرفت علم و پيشرفت و اعتلاى اقتصادى جزو هدفهاى اسلامى است» (ديدار با اقتصادانان شركتكننده در اجلاس بانك توسعه اسلامي، 25/6/1383).
- ايجاد يک تمدن الگو براي جهانيان
يکي از اهدافي که در تهيه الگوي پيشرفت در نظر مقام معظم رهبري مطرح شده است، تحقق تمدني الگو و نمونه براي انسان بحران زده کنوني است که از انواع مشکلات اخلاقي، اقتصادي، امنيتي و غيره رنج ميبرد و به دنبال راه نجاتي ميگردد. ايشان در سخناني به مناسبت آغاز سال 1373 فرمود:
ما در حال پيشرفت و سازندگى و در حال بناى يك تمدّن هستيم. من اين را مىخواهم به شما بگويم: مسئله ما اين نيست كه زندگى خودمان را نجات دهيم و گليم خودمان را از آب بكشيم. مسئله اين است كه ملت ايران- همچنان كه شأن اوست- در حال پديد آوردن يك تمدّن است (سخنان مقام معظم رهبري در آغاز سال نو، 1/1/1373).
بدون ترديد چنين هدفي در تدوين الگوي پيشرفت را بايد در جهت همان اهداف انقلاب اسلامي مطرح شده توسط ايشان ارزيابي كرد؛ زيرا:
ما اگر پيشرفت همهجانبه را به معناي تمدنسازي نوين اسلامي بگيريم - بالاخره يک مصداق عيني و خارجي براي پيشرفت با مفهوم اسلامي وجود دارد؛ اينجور بگوييم که هدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامي، ايجاد يک تمدن نوين اسلامي است (ديدار جوانان استان خراسان شمالي، 23/7/1391).
- به دست آوردن قدرت بين المللي براي ترويج اسلام
يکي ديگر از اهدافي که از طرح الگوي پيشرفت وجود دارد، آن است که ما براي اينکه بتوانيم ارزشهاي انقلاب اسلامي را که همان ارزشهاي اسلامي است، در جهان گسترش دهيم و بشر را از جهالت و غفلت و ظلم ظالمان و مستکبران جهاني برهانيم، به قدرت نياز داريم؛ زيرا:
اگر مقتدر نباشيم، مقتدران عالم بر روى ما اثر مىگذارند؛ مجالى باقى نمىماند تا ما بخواهيم حتّى روى همسايگان خودمان يا همكيشان خودمان تأثير بگذاريم؛ چه برسد بر روى كلّ بشريت. پس بايد قدرت پيدا كرد (دو ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران، 13/11/1388). با همين منطق است که ميتوانيم ادعا کنيم تدوين و عمل به الگوي پيشرفت مطلوب، اين قدرت را به ما خواهد داد:
ما امروز در سطح جهان بايد كارى كنيم كه عمل اسلامى و خواست اسلامى در كشور ما، با برجستگى در مقابل چشم ملتها قرار بگيرد. مىبينيد كه در اين كشورهاى مسلمان كه جبهههاى اسلامى و جناحهاى اسلامى، احساسات خودشان را بُروز مىدهند، دشمنان اسلام چه حساسيتى نشان مىدهند و چه طور از همه وسايل براى سركوب اين احساسات استفاده مىكنند. طرفداران اسلام بايستى بتوانند اسلام را در چشم آنها آنچنان شيرين و پُرجاذبه نشان بدهند كه احساسات آنها هرگز به سردى نگرايد و اين اميد در دل آنها باقى بماند؛ و اين نمىشود، مگر اينكه جامعه ما از لحاظ مادّى، از لحاظ معنوى، از لحاظ نظم، از لحاظ امنيت، از لحاظ تلاشهاى اجتماعى و از لحاظ همه اندازهها و ميزانهايى كه در يك جامعه پيشرفته مورد نظر است، پيشگام باشد» (ديدار با فرماندهان و مسؤلان سازمان عقيدتي، سياسي نواهي مختلف نيروي انتظامي در سراسر كشور، 2/11/1388).
بنابراين، تدوين عالمانه الگوي اسلامي پيشرفت و تلاش مجاهدانه براي تحقق آن، زمينهسازي تمدن نوين اسلامي و قدرتمند شدن ما براي ترويج دين سعادت بخش اسلام است.
جايگاه شناسي انتظار موعود در الگوي اسلامي پيشرفت از نظرگاه مقام معظم رهبري
از ابتداي نهضت حضرت امام خميني هميشه مردم جايگاه ويژهاي در انديشه ايشان و سپس در نگاه خلف صالح ايشان داشته اند و به همين امر «جمهوريت» يکي از ارکان نظام اسلامي است؛ اما در مقوله تعيين آرمانهاي انقلاب اسلامي، اين اسلام است که تعيينکننده اهداف و آرمانهاي انقلاب است. رهبر معظم انقلاب در اين باره فرمودند:
جمهورى اسلامى را انقلاب در مقابل ما گذاشت. ما فهميديم دو چيز معتبر است: يكى اينكه بايد مردم تصميم بگيرند و انتخاب كنند و حركت كنند؛ اين، جمهورى است. يكى اينكه هدفها و آرمانهاى اين انتخاب و اين حركت را اسلام بايد براى ما ترسيم كند (ديدار جوانان، اساتيد، معلمان و دانشجويان دانشگاههاي استان همدان، 17/4/1383).
دقيقاً همين نکته را ميتوان در تبيين رهبر انقلاب از الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني و در لحاظ كردن قيد «اسلامي» مشاهده كرد. با اين توضيح اين سؤال مطرح است: آرماني كه اسلام براي بشر و برخاسته از فطرت آدمي مطرح ميکند و بايد مورد نظر تدوينگران الگوي اسلامي پيشرفت قرار گيرد، چيست و آيا آن- به شهادت قرآن كريم و احاديث معصومين- غير از مهدويت و حکومت عدالتگستر مهدوي در سراسر گيتي است؟
بنابراين، در يک نگاه تطبيقي بين آرمان ايرانيان در انقلاب اسلامي و اهداف الگوي پيشرفت با آرمان اسلام، مصداق کامل چنين آرماني را بايد در مهدويت و انتظار حکومت موعود که جهان را سرشار از عدالت و معنويت و محبت و پيراسته از ظلم و مادي گرايي و ستم ميسازد، به نظاره نشست و جالب توجه اينکه بارها در بيانات رهبر انقلاب به اين مطلب تصريح شده است. به عنوان نمونه ايشان فرمودند:
شعارهايي كه امام زمان ـ عليه الصلوة والسلام و عجل الله تعالي فرجه ـ بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد كرد؛ امروز شعارهاي مردم ما است، شعارهاي يك كشور و يك دولت است. اين خودش يك گام بسيار بلندي، به سوي اهداف امام زمان است (سالروز ميلاد امام زمان، 22/8/1379).
شاخصههاي رويکرد حضرت آيت الله خامنهاي به انديشه انتظار موعود
حال که ارتباط آرمانهاي انقلاب اسلامي- که در تدوين الگوي اسلامي پيشرفت بايد مورد نظر قرار گيرد- با مقوله مهدويت روشن شد، به جاست که نگاهي مختصر نيز به انديشههاي مهدوي مقام معظم رهبري بيندازيم؛ زيرا يکي از مقولاتي که در زمينه تدوين الگوي پيشرفت طبق انديشه مهدوي رهبر معظم انقلاب بايد مورد توجه قرار گيرد، دقت در جايگاه کليدي انتظار فرج و مفهوم صحيح آن است.
۱. مفهوم و جايگاه انتظار موعود در انديشه رهبر معظم انقلاب
در نظرمعظم له انتظار فرج:
يعنى كمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى كه امام زمان ـ عليه الصّلاة و السّلام ـ براى آن هدف قيام خواهد كرد، آماده كردن (ديدار اقشار مختلف مردم در روز نيمهشعبان، 27/5/1387)، و اين انتظار يک عمل است، يک آمادهسازي است، يک تقويت انگيزه در دل و درون است، يک نشاط و تحرک و پويايي است در همه زمينهها (ديدار قشرهاي مختلف مردم به مناسب نيمه شعبان، 29/6/1384).
بديهي است چنين انتظاري گنجي بزرگ در مناسبات فردي واجتماعي محسوب ميشود:
اعتقاد به قضيه مهدى و موضوع ظهور و فَرَج و انتظار، گنجينه عظيمى است كه ملتها مىتوانند از آن بهرههاى فراوانى ببرند...؛ عقيده به امام زمان، هم در باطن فرد، هم در حركت اجتماع و هم در حال و آينده، چنين تأثير عظيمى دارد. اين را بايد قدر دانست (در جمع مختلف مردم در روز ميلاد پربركت حضرت وليعصر، 17/10/1374).
علاوه بر آن، انتظار در انديشه ايشان چنان جايگاه رفيعي دارد که حل مشکلات جهان اسلام را در گرو جاري يافتن انتظار حقيقي دانسته و در سخني ميگويند:
مسئله انتظار هم كه جزء لاينفك مسئله مهدويت است، از آن كليدواژههاى اصلى فهم دين و حركت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسلامى به سمت اهداف والاى اسلام است (ديدار اساتيد و فارغالتحصيلان مركز تخصصي مهدويت، 18/4/1390).
ايشان در يکي از سخنرانيهايشان پس از آنکه انتظار حقيقي را توضيح داده و آن را با تلاش و مجاهدت براي محو ظلم و ظالم مقارن ميدانند؛[1] در تحليلي، جهان معاصر را تشنه انتظاري که ملت ايران به پشتوانه آن انقلاب كرد، دانسته و ابراز داشتند:
ما ملت ايران بايد به اين معناى انتظار، بيش از گذشته تكيه كنيم؛ چون دنياى بشرى، به انتظارى كه ما داريم، محتاج است. اين اميدى كه در دل ملت ايران وجود داشت و در سايه آن توانست اين كارهاى بزرگ را انجام بدهد، ملتهاى ضعيف و مظلوم دنيا، امروز به اين اميد احتياج دارند (سالروز ميلاد امام عصر، 11/12/1369).
شناخت مقوله انتظار موعود با چنين جايگاه و کارکردهاي فوق العادهاي در زندگي فردي و اجتماعي، هر مسلمان منصفي را به تأمل در اين زمينه و شکل دهي زندگي بر محور آن وادار ميکند و همنوا با رهبر انقلاب چنين گواهي ميدهد:
ما که منتظر امام زمان هستيم، بايد در جهتي که حکومت امام زمان ـ عليهآلاف التحية والثناء وعجّلاللهتعاليفرجه ـ تشکيل خواهد شد، زندگي امروز را در همان جهت بسازيم و بنا کنيم. البته، ما کوچکتر از آن هستيم که بتوانيم آن گونه بنايي را که اولياي الاهي ساختند يا خواهند ساخت، بنا کنيم؛ اما بايد در آن جهت تلاش و کار کنيم» (ديدار مسؤلان و قشرهاي مختلف مردم، 26/12/1368).
با اين بيان آيا بيتوجهي به اين عنصر مهم در تدوين الگوي پيشرفت، به حرکت عظيم انقلاب اسلامي و آرمانهاي بلند آن جفا نيست؟
۲. عنايت مقام معظم رهبري به عنصر «انتظار» در مقوله «پيشرفت»
بيترديد همه ما خواستار پيشرفت خود و جامعه اسلامي هستيم؛ اما نبايد آرمانهاي اصيل اسلام و انقلاب اسلامي در تفسير و هدف گذاري الگوي پيشرفت مورد غفلت واقع شود. مقام معظم رهبري نيز بارها در سخنان خود در تبيين مقوله پيشرفت، عنصر انتظار را در کنار آن قرار داده و ضمن آنکه اميد را عامل بزرگ پيشرفت ايرانيان معرفي كردند، اين اميد اصيل را منشأ گرفته از انتظار حکومت عدل مهدوي دانسته و فرمودند:
ما ملتى منتظر هستيم؛ ملتى كه به اميد پيشرفت و موفقيت، اقدام و تلاش و انقلاب كرد و موفق شد (در سالروز و ميلاد امام عصر، 1/12/1369)؛ و اين گونه در حرکت انقلاب، مهدويت و انتظار موعود را جزء جدايي ناپذير آن معرفي کردند. ايشان حرکت به سوي ظهور امام زمان را از آغاز انقلاب بن مايه اصلي پيشرفت شمرده و در تحليل دقيق فرمودند:
امام زمان، رمز عدالت و مظهر قسط الاهى در روى زمين است. به همين جهت است كه همه بشريت، به شكلى انتظار ظهور آن حضرت را مىكشند...وقتى ملت ما، قبل از پيروزى انقلاب به مبارزات مشغول بودند، احساسشان اين بود كه در جهت پيشرفت به سمت آرمان بشريت حركت مىكنند. بعد از پيروزى انقلاب هم احساس ملت ايران اين است كه هر حركت و هر اقداممان؛ هر مبارزهاى كه كرديم و هر رنجى كه تحمل نموديم، در جهت مقصودى است كه ميان آحاد بشر و همه اهل معرفت مشترك است. مقصود، استقرار عدالت، و هدف، رسيدن به عدل براى بشر است (ديدار مهمانان خارجي دهه فجر و قشرهاي مختلف مردم در روز نيمهشعبان، 18/11/1371).
البته براي آنکه احياناً در مقوله انتظار فرج برداشتهاي سليقهاي غالب نگردد، در توضيح اين موضوع چنين بيان کردند:
انتظار فرج...يعني، انتظار حاكميّت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلاً جهان در آن قرار دارد، قانع نيستيد. حتّي به همين پيشرفتي هم كه با انقلاب اسلامي به دست آورديد، قانع نيستيد. ميخواهيد باز هم به حاكميت قرآن و اسلام، نزديكتر بشويد (خطبه نماز جمعه، 29/3/1360).
بديهي است با اين بيان، هدف اصلي از پيشرفت بايد سيطره اوامر و قوانين الاهي و نه مکاتب خود ساخته ناقص بشري باشد. نهايت آنکه اين همه تأکيد بر مقوله مهدويت از جانب رهبر معظم انقلاب و تأثير شگرف آن بر پيشرفت ايران- اسلامي، ايشان را بر آن داشت که بر ارتباط مستمر با امام زمان و نقش آن بر مقوله پيشرفت بارها اصرار ورزند:
هرچه دلها با مقوله مهدويت آشنا شود و انس پيدا كند و حضور آن بزرگوار براى ما، ما مردمى كه در دوران غيبت هستيم، محسوستر شود و بيشتر حس كنيم و رابطه بيشتر داشته باشيم. اين براى دنياى ما و براى پيشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود (ديدار اساتيد و فارغالتحصيلان مركز تخصصي مهدويت 18/4/1390).
۳. تصريحات حضرت آيت الله خامنهاي درباره جايگاه مهدويت در تدوين الگوي پيشرفت
علاوه بر آنچه تاکنون درباره ارتباط الگوي پيشرفت و مهدويت به صورت تلويحي بيان شد، در برخي از سخنان مقام معظم رهبري به صراحت ميتوان از جايگاه محوري و هدف غايي بودن مهدويت و انتظار موعود در الگوي پيشرفت خبر داد. براي نمونه ايشان در نخستين نشست انديشههاي راهبردي که اتفاقاً در موضوع «الگوى اسلامى- ايرانىِ پيشرفت» بوده، بر عنصر معنويت که اتفاقاً يکي از اهداف اصلي حکومت مهدوي است تکيه کرده و فرمودند:
...عرصه چهارم که از همه اينها مهمتر است و روح همه اينهاست، پيشرفت در عرصه معنويت است. ما بايستي اين الگو را جوري تنظيم کنيم که نتيجه آن اين باشد که جامعه ايراني ما به سمت معنويتِ بيشتر پيش برود. البته اين در جاي خود براي ما روشن است، شايد براي خيلي از حضار محترم هم روشن است؛ اما بايد براي همه روشن شود که معنويت نه با علم، نه با سياست، نه با آزادي، نه با عرصههاي ديگر، هيچ منافاتي ندارد؛ بلکه معنويت روح همه اينهاست...دنيايي که در آن علم همراه باشد با معنويت، تمدن همراه باشد با معنويت، ثروت همراه باشد با معنويت، اين دنيا دنياي انساني خواهد بود. البته نمونه کامل اين دنيا در دوران ظهور حضرت بقيت اللَّه ـ ارواحنا فداه ـ اتفاق خواهد افتاد... (نخستين نشست انديشههاي راهبردي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، 10/9/1389).
مطلب ديگري که در اين زمينه حائز اهميت است آنکه شعار اصلي حکومت مهدوي که در آيات و روايات بسياري به آن تصريح شده، عدالت است؛ کما اينکه رسول اعظم فرمود:
إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ إِمَامُ أُمَّتِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْهَا مِنْ بَعْدِي وَ مِنْ وُلْدِهِ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما؛ عليّ بن أبى طالب پس از من امام امّت و خليفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظرى كه زمين را از عدل و داد پر كند؛ همان گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد؛ از فرزندان اوست (صدوق، 1396: 228).
حضرت آيت الله خامنهاي نيز در توضيح اين قضيه ميفرمايد:
در تمام آثار دينى كه شما نگاه مىكنيد، هدف و غايت براى حركت جامعه اسلامى، تشكيل جامعه عادله است. راجع به امام زمان اين همه اثر هست و در اغلبِ اينها گفته مىشود كه آن بزرگوار تشريف بياورند تا اينكه جهان را پر از عدل كنند. بيش از آنچه گفته شده پُر از دين حق كنند گفته شده پر از عدالت كنند يعنى آنچه در درجه اوّل مطرح است، عدالت است كه بايد انجام گيرد (ديدار با هيأت دولت، 3/9/1372).
در دومين نشست راهبردي نيز که با موضوع «عدالت» و به منظور تهيه الگوي پيشرفت برگزار شد؛ مقام معظم رهبري بر اين موضوع و نيز ارتباط آن با مهدويت توجه كرده و فرمودند:
اولاً به شهادت قرآن، اديان هدف خودشان را عدالت قرار دادند:
لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم النّاس بالقسط...البته تصريحات ديگري هم در آيات قرآن هست که به ساير اهدافِ ارسال رسل اشاره ميکند، که اينها با يکديگر قابل جمع است. پس هدف شد عدالت. هدف نظامسازي، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محيط جامعه، شد عدالت. در هيچ مکتب ديگري اين وجود ندارد؛ اين مخصوص اديان است.... نکته سوم اينکه همه اديان متفقند در اينکه پايان اين حرکت عظيم تاريخي، يک پايانِ اميد به عدل است. يعني قاطعاً ميگويند که يک دوراني خواهد آمد که دوران عدل خواهد بود (بيانات در دومين نشست انديشههاي راهبردي؛ موضوع عدالت، 27/2/1390).
اين امر يعني آنکه در حين هدف قرار دادن مهدويت در تدوين الگوي پيشرفت؛ بايد به يکي ديگر از عناصر مهدويت، يعني عدالت نيز، بايد به صورت جدي و در همه سطوح توجه داشت.
کارکردهاي انتظار ظهور در مدل اسلامي پيشرفت از ديدگاه مقام معظم رهبري
بيشک يکي از اهداف کلان تدوين و اجراي الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني مورد توجه قرار گرفتن و الگو شدن ايران اسلامي در عرصه بين الملل است؛ اما نبايد مطلب را به همين جا ختم كرد و اين هدف غايي ما نيست. هدف نهايي از الگو شدن نظام اسلامي ايران، تمهيدي بر ايجاد تمدن بزرگ و نوين اسلامي است که تحقق کامل آن در عصر ظهور حضرت ولي عصر است:
كسانى كه در گذشتهاى نهچندان دور آيه يأس مىخواندند و نه تنها اسلام و مسلمين، بلكه اساس معنويت و ديندارى را در برابر هجوم تمدن غرب، ازدسترفته مىپنداشتند؛ امروز سر بر افراشتن اسلام و تجديد حيات قرآن و اسلام و متقابلاً ضعف و زوال تدريجى آن مهاجمان را به چشم مىبينند و با زبان و دل تصديق مىكنند. من با اطمينان كامل مىگويم: اين هنوز آغاز كار است، و تحقق كامل وعده الاهى يعنى پيروزى حق بر باطل و بازسازى امت قرآن و تمدن نوين اسلامى در راه است:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ[2] (پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره عظيم حج، 17/9/1387).
مقام معظم رهبري در بياني ديگر و پس از آنکه جوهر مقاومت و ايستادگي ملت ايران را مورد ستايش قرار داده و آن را عامل نفوذناپذيري ايرانيان معرفي؛ به صراحت اعلام ميكند:
با ملتى که ايستاده و به نيروى خود تکيه کرده است، هيچ کارى نمى توانند بکنند. همه راهها به روى آنها بسته است. اگر سختگيرى کنند، آنها ضرر مىکنند. اگر فشار وارد بياورند، آنها ضرر مى کنند. اگر حمله کنند، آنها ضرر مى کنند؛ چون جوهر ايستادگى و مقاومت در يک ملت، جوهر نفيس و گرانقدرى است. با همين جوهر است که ملت ايران به فضل پروردگار، با هدايت الاهى با کمکهاى معنوى غيبى و با ادعيه زاکيه و هدايتهاى معنوى ولى الله الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ خواهد توانست تمدن اسلامى را بار ديگر در عالم سربلند کند و کاخ باعظمت تمدن اسلامى را برافراشته نمايد. اين، آينده قطعى شماست (ديدار با ايثارگران انقلاب اسلامي، 29/5/1376).
به راستي آيا مسئولان و متوليان تدوين الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني مخاطب اين سخنان مهم نيستند؟!
در تبيين رابطه منطقي بين تدوين الگوي پيشرفت براي تحقق تمدن اسلامي و ظهور مدينه و حکومت متمدن مهدوي را توضيح دهيم، بايد گفت: همان گونه که بارها در متون پژوهشي مربوط به مباحث ظهور بيان شد، تحقق ظهور امام موعود علاوه بر مشيت الاهي به زمينههاي مردمي وابسته است که از جمله آنها رغبت عمومي به حکومت عدل مهدوي است؛ به گونهاي که نوع جهانيان در مقابل فرمان امام زمان سر تعظيم فرود آورده و ولايت ايشان را بپذيرد. اين نکته در ادعيه مهدوي با عباراتي چون:
اللهم إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه؛ بار خدايا! مشتاقانه مسألت داريم كه دولتى با شكوه برانگيزى كه اسلام و اسلاميان را عزت بخشى و نفاق و منافقين را به خاك ذلت كشى (كافي، 1395، ج2: 424)؛ بيان شده و بديهي است با وجود سرخوردگي جهانيان از مکاتب موجود، ايجاد حکومت عدل اسلامي و پس از آن تمدن نوين اسلامي، ولو در مقياس کوچک جغرافيايي شوق و رغبت جهاني را به دولت موعود موجب خواهد شد.
با اين توضيح هر چند سخن از تأثير فرهنگ انتظار از يک مقاله بسيار فراتر است؛ اين فرهنگ در تدوين الگوي پيشرفت با هدف احياي تمدن اسلامي، آثار و کارکردهاي فراواني خواهد داشت که به برخي از آنها اشاره ميشود:
۱. پرهيز از الگوي غربي در تدوين الگوي پيشرفت اسلامي، لازمه فرهنگ انتظار:
از جمله نکات مهمي که همه انديشمندان منتظر و علاقهمندان به پيشرفت ايران اسلامي در تدوين الگوي پيشرفت بايد در نظر بگيرند، دوري جستن از الگوي برخاسته از مباني ماديگراي غربي است و اين همان مطلب مهمي است که علاوه بر آنکه رهبري معظم انقلاب در قيد «اسلامي» اين طرح ملي لحاظ كردند؛ به اين ملازمه نيز توجه داده و فرمودند:
ما وقتي ميگوييم منتظر امام زمان هستيم، بيشترين خصوصيتي که براي امام زمان ذکر ميکنيم، اين است که يملأ الله به الارض قسطاً و عدلًا؛ نميگوييم: «يملأ الله ديناً و صلاة و صوماً». بااينکه آن هم هست و قسط و عدل در چارچوب دين، بهترين و بيشترين تحقّق را پيدا ميکند؛ ليکن معلوم ميشود که اين عدل، يک مصرعِ بلند درخواستهاي انسان است و اگر اين روشي که الآن بعضيها غافلانه دنبال ميکنند و آن، الگو گرفتن از زندگي غربي است، رواج پيدا کند؛ روز به روز اين حالت بدتر خواهد شد (جلسه پرسش و پاسخ با مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويي، 4/12/1377).
۲. انتظار و نقش اميد در تدوين و اجراي الگوي پيشرفت
اميد به مثابه خون جاري در رگ فرد و جامعه بوده و عامل تلاش و تحرک است و بدون آن، حرکت مؤثري شکل نخواهد گرفت. به همين دليل فراهم کردن عوامل اميدآفرين همواره از لوازم موفقيت و پيشرفت محسوب ميشود. جالب توجه اينکه بدانيم برخي از آموزههاي ديني به همين امر حياتي اختصاص دارد و مهدويت و انتظار از مهمترين اين آموزهها هستند.
عنصر اميد يکي از شاخصههاي بسيارمهم انتظار در منظر مقام معظم رهبري است که برخاسته از روايات ميباشد:
دو نقطه برجستهاى كه در انتظار ما و جشنگيرى ما براى نيمه شعبان وجود دارد، يكى مسئله اميدزايى است كه نويد اين ولادت و آيندهاى كه بر اثر اين ولادت، دنياى بشر در انتظار آن است، خود اين اميدزاست... (ديدار رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت به مناسبت هفته دولت و در آستانه نيمهشعبان، 4/6/1386).
نکته مهم اينکه اين عنصر نبايد در حد مباحث تئوري و غيرکاربردي باقي بماند؛ زيرا همين انتظار اميدزا هم در تهيه الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني و هم عمل به آن پس از تدوينش سهم بسزايي دارد. توضيح آنکه با توجه به شرايط فعلي جهان و جنگ و فساد و ترويج مکاتب و انديشههاي الحادي و غفلت فراگير، بسياري از انديشمندان دنيا از اصلاح امور بشر نااميدند؛ اما در انديشه مقام معظم رهبري براي منتظران موعود اين نااميدي معنا ندارد:
مجموعه بزرگي از نخبگان که سررشته کار در دنيا در دست آنهاست، اسير يأس و نااميدياند و اين يأس و نااميدي را به ملتهاي خود سرريز ميکنند و آنها را از اينکه بتوان نقشه ظالمانه و شيطاني امروز دنيا را عوض کرد، مأيوس ميکنند. بديهي است که انسانهاي مأيوس نميتوانند هيچ حرکتي در راه اصلاح انجام دهند. آن چيزي که انسانها را وادار به کار و حرکت ميکند، نور و نيروي اميد است. اعتقاد به مهدي موعود، دلها را سرشار از نور اميد ميکند. براي ما که معتقد به آينده حتمي ظهور مهدي موعود هستيم. اين يأسي که گريبانگير بسياري از نخبگان دنياست، بيمعناست. ما ميگوييم: نخير، ميشود نقشه سياسي دنيا را عوض کرد. ميشود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگير شد و در آينده نه فقط اين معنا امکانپذير است، بلکه حتمي است (ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمهشعبان در مصلاي تهران، 30/7/1381).
۳. انتظار ظهور و ايجاد بلندهمتي در تدوين الگوي اسلامي پيشرفت
بدون ترديد تنها افرادي از عهده ايدهپردازي در مقوله الگوي پيشرفت بر ميآيند که از روح بلند همتي و آرمانگرايي برخوردار بوده، به دنبال فتح قلههاي بلند انساني باشند. يکي از کارکردهاي مهدويت در نظرگاه رهبر انقلاب همين ايجاد روحيه بلند همتي است که خود معظم له نيز از مصاديق بارز آن محسوب ميشوند:
در هدفگيري و نشانهگرفتن براي دورخيزهاي تاريخي، باز مسئلهِ مهدويّتنقشدارد. ميان آن ملّتيكه براي خودش آيندهاي نميبيند و فكر ميكند كه بالآخره موجفساد، دنيا را روزبهروز بيشتر ميگيرد. ما همچند صباحي محض تكليف، مقاومتي هم ميكنيم؛ امّا آخرش چه؟ و آن ملّتي كه ميداند اين مقاومت، ايجاد يك گام بلند به سمت آن آيندهاي است كه خداي متعال وعده داده كه براي بشريّت پيش ميآيد، آن هم نه يك وعدهِ مبهم، بلكه يك وعدهِ روشن، فرق هست. رهبر آن ماجرا هم مشخّص است كه چه كسي است. او، حيّ و حاضر و زنده است، و دل او، متصل به ملا اعلا و غيب است. ملّتي كه به چنين چيزي اعتقاد دارد، ببينيد كه براي چه اهدافي دورخيز ميكند و چهطور همتاش بالا ميرود (ديدار با اعضاي بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود، 7/10/1380).
در جايي ديگر ايشان با استفاده از همين کارکرد و نيز شناخت دقيقي که از روحيه آرمانگرايي جوانان ايران زمين دارند همه ملت بزرگ ايران را به ايجاد عزم قوي براي رسيدن به چنين آرمان مقدسي تحريک و مورد خطاب قرار دادند:
ملت ايران به فضل پروردگار، با هدايت الاهي، با کمکهاي معنوي غيبي و با ادعيه زاکيه و هدايتهاي معنوي ولي الله الاعظم ـ ارواحنافداه ـ خواهد توانست تمدن اسلامي را بار ديگر در عالم سربلند کند و کاخ با عظمت تمدن اسلامي را برافراشته نمايد. اين، آينده قطعي شماست. جوانان، خودشان را براي اين حرکت عظيم آماده کنند. نيروهاي مؤمن و مخلص، اين را هدف قرار دهند (ديدار با ايثارگران، 29/5/1376).
۴. انتظار موعود و برنامهريزي در مسير پيشرفت
بيترديد پيشرفت امري تدريجي است و به همين علت، برنامهريزي، يکي از بايستههاي حتمي پيشرفت است. منتظران موعود نيز به اين امر واقفند و با برنامه ريزي و حرکت قدم به قدم خود را به وعده حتمي پروردگار نزديک ميکنند:
شما ملّت انقلابي مسلمان، بايد با حركت منظّم خود در تداوم انقلاب اسلامي، به فرج جهاني انسانيّت نزديك بشويد و شما بايد به سوي ظهور مهدي موعود و انقلاب نهايي اسلامي بشريّت - كه سطح عالم را خواهد گرفت و همه اين گرهها را باز خواهد كرد - قدم به قدم، خودتان نزديك بشويد و بشريّت را نزديك كنيد. انتظار فرج اين است (بيانات مقام معظم رهبري در خطبه نمازجمعه، 29/3/1360).
با نگاهي به فرايند انقلاب و نظام اسلامي همين حرکت قدم به قدم و برنامهريزي شده را مشاهده و جايگاه تدوين الگوي پيشرفت را در راه رسيدن به تمدن نوين اسلامي بهتر خواهيم درک كرد. بهترين دليل اين سخن نيز بيانات مهم و راهبردي رهبر انقلاب اسلامي در اين باره در سال 1383 است که فرمودند:
ما يك انقلاب اسلامى داشتيم، بعد نظام اسلامى تشكيل داديم؛ مرحله بعد تشكيل دولت اسلامى است؛ مرحله بعد تشكيل كشور اسلامى است؛ مرحله بعد تشكيل تمدن بينالملل اسلامى است. ما امروز در مرحله دولت اسلامى و كشور اسلامى قرار داريم (بيانات در ديدار مسئولان نظام، 6/8/1383).
در اين کلام براي رسيدن به اهداف بلند ايران اسلامي، پنج گام پيش بيني شده است: گام اول، انقلاب اسلامي؛ گام دوم، نظام اسلامي؛ گام سوم، دولت اسلامي؛ گام چهارم، کشور اسلامي و گام پنجم، تمدن بين المللي اسلامي. اگر آن روز رهبر انقلاب فرمودند که ما در مرحله دولت اسلامى و كشور اسلامى قرار داريم؛ با توجه به دستور ايشان به نخبگان مبني بر تهيه الگوي پيشرفت اسلامي ايراني معلوم ميشود در عين اينکه ايشان در صدد ميزان توفيق گامهاي چهارگانه نخست است؛ نگاهي نيز به گام پنجم دارد و در صدد اثبات کارآمدي جمهوري اسلامي بر جهانيان و ايجاد رغبت عمومي به آن و در نهايت حکومت مهدوي است. از همين رو در همان جلسه فرمودند:
بايد بيشتر به سمت اسلامى شدن، مسلمان شدن و مؤمنانه و مسلمانانه زندگى كردن برويم؛...اين اساسِ كار ماست. و به شما عرض كنم، در آن صورت كارآمدى جمهورى اسلامى هم مضاعف خواهد شد؛ چون مشكل اساسىاى كه ممكن است براى نظام اسلامى پيش بيايد، كارآمدى در نگاه جهانى است؛ بگويند آيا توانستند اين كار را بكنند، توانستند آن كار را بكنند؟ اگر ما قدم به قدم تحول درونى خود را جدى بگيريم و پيش ببريم و پايبندى خود را به ارزشها و اصولِ خود عملًا نشان دهيم، كارايى و توفيقات ما هم بيشتر خواهد شد (بيانات در ديدار مسئولان نظام، 6/8/1383).
۵. انتظار و تلاش جهادي در مسير الگوي پيشرفت
در فرآيند پر فراز و نشيب توليد الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني و به خاطر موانع طبيعي و دشمنيهاي دشمنان مهدويت و بشريت، به روحيه جهادي و تلاش و مبارزه در اين مسير نيازمند هستيم و به همين دليل به منبعي نياز داريم که بتواند چنين روحيهاي را در مسئولان و ملت ما تزريق کند. مقام معظم رهبري يکي ديگر از آثار انتظار حکومت مهدوي را القاي همين روحيه ميدانند و ميفرمايند:
روح انتظار است که به انسان تعليم ميدهد تا در راه خير و صلاح مبارزه کند. اگر انتظار و اميد نباشد، مبارزه معني ندارد و اگر اطمينان به آينده هم نباشد، انتظار معني ندارد (ديدار با جمعي از مسئولان و خانواده شهدا، 22/12/1368).
ايشان با بهرهگيري از چنين ديدگاهي، به انتظار منفعلانه و ساکن تعريض زده و عملاً براي کنار زدن چنين رويکرد غلطي انتظار را چنين معنا ميکنند:
ما منتظريم، يعنى اين اميد را داريم كه با تلاش و مجاهدت و پيگيرى، اين دنيايى كه به وسيله دشمنان خدا و شياطين، از ظلمات جور و طغيان و ضعيفكشى و نكبت حاكميت ستمگران و قلدران و زورگويان پُرشده است، در سايه تلاش و فعاليت بىوقفه ما، يك روز به جهانى تبديل خواهد شد كه در آن، انسانيت و ارزشهاى انسانى محترم است (بيانات رهبر انقلاب در سالروز ولادت امام عصر، 11/12/1369).
نتيجهگيري
با بررسي در مجموعه بيانات مقام معظم رهبري در دو مقوله الگوي اسلامي پيشرفت و انديشه انتظار موعود، نکات قابل توجه و راهبردي به شرح ذيل به دست آمد:
۱. از منظر مقام معظم رهبري، الگو يک نقشه جامع است که هدف و سمت حرکت، شيوه حرکت و نحوه رفتار جامعه را براي تحقق تحول تکاملي جامعه بيان ميکند.
۲. حضرت آيت الله خامنهاي پيشرفت را در معنايي عمومي، حرکت به صورت هدف و آرمان و در معنايي خاص تکاپويي به صورت آرمانهاي مورد نظر اسلام و در همه ابعاد انسان و جامعه انساني ميدانند.
۳. ضرورت تدوين الگوي جامع و اسلامي پيشرفت از نگاه حضرت آيت الله خامنه اي، به منظور حرکت حساب شده و ريلگذاري براي مديريت همه فعاليتهاي نظام اسلامي جهت دستيابي به آرمانهاي انقلاب اسلامي است.
۴. در انديشه حضرت آيت الله خامنهاي، آرمانهاي انقلاب اسلامي معطوف به همه انسانها و نجات آنها از ظلم و سردرگمي است و به کشور ايران محدود نيست.
۵. مقام معظم رهبري تبلور عيني و کامل فراگيري عدالت و معنويت و رشد همه جانبه بشر را در زمان حکومت مهدوي دانسته و به همين جهت، افق آرماني انقلاب اسلامي، مهدويت و جهت همه سياستهاي نظام بايد بدان سو باشد.
۶. از نظر رهبر معظم انقلاب، تدوين الگوي اسلامي پيشرفت به منظور برافراشتن تمدن اسلامي و در نتيجه قدرتمند شدن ايران اسلامي در نشر فرهنگ اسلامي و قرآني در جهان خواهد بود که زمينه سازي حکومت مهدوي را در پي خواهد داشت.
۷. از منظر رهبر معظم انقلاب، انتظار موعود از واژههاى اصلى فهم دين و حركت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسلامى به سمت اهداف والاى اسلام است. به همين دليل نه تنها موفقيت انقلاب اسلامي مديون زنده شدن روح انتظار در ملت بود که اين عنصر ظرفيت زيادي در تدوين و اجراي الگوي اسلامي پيشرفت خواهد داشت.
۸. پرهيز از الگوي غربي در تدوين الگوي پيشرفت اسلامي، اميدآفريني و ايجاد بلندهمتي در تدوين الگوي اسلامي پيشرفت، برنامهريزي و تلاش جهادي در مسير الگوي پيشرفت؛ از کارکردهاي انتظار موعود در انديشه مقام معظم رهبري ميتوان شمرد.
منابع
قرآن کريم
چيستي و مفهوم الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت (1391). تهران، مرکز الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت، معاونت هماهنگي و نظارت فرايندي.
حراني، حسنبنعلي (1404ق). تحف العقول، مصحح: علي اكبر غفاري، قم، جامعه مدرسين.
خامنهاي، سيد علي (1392). الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، به کوشش مرکز پژوهشهاي علوم انساني اسلامي صدرا، تهران، انتشارات انقلاب اسلامي.
خميني، روحالله (1378). صحيفه امام، تهران، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني.
دهخدا، علي اکبر (1372). لغت نامه دهخدا، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
سليميان، خدامراد (1389). فرهنگ نامه مهدويت، قم، بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود.
صدوق، محمد بن علي (1397ق). كمال الدين و تمام النعمة، قم، دار الكتب الاسلاميه.
ــــــــــــــــــــ (1403ق). معاني الاخبار، قم، جامعه مدرسين.
كليني، محمد بن يعقوب (1365). الكافي، تهران، دار الكتب الإسلامية.
كوئن، بروس (1389). مباني جامعهشناسي، ترجمه غلامعباس توسلي و رضا فاضل، تهران، انتشارات سمت.
مجلسي، محمدباقر (1404ق). بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء.
معين، محمد (1375). فرهنگ فارسي، تهران، انتشارات امير کبير.
ميرمعزّي، سيدحسين(1392). مفهوم الگوي اسلامي ايراني پيشرفت، فصلنامه صدرا، تهران، مركز پژوهشهاي علوم انساني اسلامي صدرا، شماره 10.
نعماني، محمد بن ابراهيم (1397ق). الغيبة، مصحح: علياكبر غفاري، تهران، نشر صدوق.
نرمافزارها
- نرم افزار حديث ولايت، مجموعه بيانات مقام معظم رهبري.
سايتها
- سايت اطلاع رساني حضرت آيت الله العظمي خامنهاي.
[1] . «ما ملتى منتظر هستيم؛ ملتى كه به اميد پيشرفت و موفقيت، اقدام و تلاش و انقلاب كرد و موفق شد. ما امروز براى انتظار، بايد باب بخصوصى در زندگى خود باز كنيم. حقيقتاً ملت ما بايد روح انتظار را به تمام معنا در خود زنده كند. ما منتظريم، يعنى اين اميد را داريم كه با تلاش و مجاهدت و پيگيرى، اين دنيايى كه به وسيله دشمنان خدا و شياطين، از ظلمات جور و طغيان و ضعيفكشى و نكبت حاكميت ستمگران و قلدران و زورگويان پُرشده است، در سايه تلاش و فعاليت بىوقفه ما، يك روز به جهانى تبديل خواهد شد كه در آن، انسانيت و ارزشهاى انسانى محترم است و ستمگر و زورگو و ظالم و قلدر و متجاوز به حقوق انسانها، فرصت و جايى براى اقدام و انجام خواسته و هوا و هوس خود، پيدا نخواهد كرد. اين روشنايى، در ديدگاه ما نسبت به آينده وجود دارد»؛ در سالروز ميلاد امام عصر، 11/ 12/ 1369.
[2] . خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند وعده كرده كه شما را در اين سرزمين جانشين ديگران كند؛ آن چنان كه اسلاف و گذشتگان آنان را جانشين كرد، و نيز دينشان را، دينى كه براى ايشان پسنديده استقرار دهد و از پى ترسى كه داشتند امنيت روزيشان فرمايد تا مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نكنند و هر كس پس از اين كافر شود، آنان خود عصيانپيشگانند.
نویسندگان:
حسن ملايي - محمدصابر جعفري