نقش اهل بیت علیهم السلام در مبارزه با بدعت ها

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 5 - 9 دقیقه)

 

21صگر بخواهیم از نقش اهل بیت (ع) در رویارویی با بدعت ها و امور نوظهور و گمراهی هایی که از نخستین روز درگذشت رسول اکرم (ص) به وجود آمد، سخن بگوییم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. اهل بیت (ع) در دوره های مختلف همواره پناهگاه امت و چشمه های گوارایی بودند که تشنگانِ دانش و معرفت، دانش خود را از این منابع اصیل و زنده که متصل به رسول خدا (ص) بود، دریافت می کردند.

در زندگی مولای متقیان، علی (ع) و موضع گیری های آن حضرت پیش از خلافت و پس از به دست گرفتن حکومت، همچنین در زندگی فرزندانش، امام حسن (ع) ، امام حسین (ع) و ائمه دیگر (ع) نشانه های درخشانی از این گونه مواضع وجود دارد که در تاریخ، جاویدان مانده است.

جبر و تفویض (1)

از موضوع هایی که در این امت ابداع شد، مسئله جبر است که امویان برای تثبیت حکومت و سلطه خود، آن را ترویج کردند و گروهی از مسلمانان نیز آن را پذیرفتند. این امر، خود، انگیزه ظهور عقیده ای شد که در تناقض با این اعتقاد قرار داشت که آن، همان عقیده تفویضِ مطلق است که معتزله به آن معتقدند. همین اختلاف در رأی سبب شد میان صاحبان این دو اعتقاد مدت مدیدی نزاع کلامی(2)درگیرد، به گونه ای که هرکدام از پیروان آنان با ترویج اعتقاد خود، سبب ایجاد آشفتگی و فتنه های گسترده ای شدند. در مقابل، ائمه معصوم (ع) طی یک برنامه درازمدت با هر دو مقوله (جبر و تفویض) به مقابله برخاستند و به دفع شبهات و هدایت مردم به سوی راه نورانی و صراط مستقیم همت گماردند. از میان سخنان گهربار این بزرگواران در این باره می توان به این موارد اشاره کرد:

روایت شده است امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع) فرمودند:

إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ أَرْحَمُ بِخَلْقِهِ مِنْ أَنْ یُجْبِرَ خَلْقَهُ عَلَی الذُّنُوبِ ثُمَّ یُعَذِّبَهُمْ عَلَیْهَا وَ اللهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یُرِیدَ أَمْراً فَلاَ یَکُونَ. همانا خداوند عزّوجلّ به بندگان خود مهربان تر است از اینکه آنان را مجبور به ارتکاب گناه کرده و بعد آنها را به کیفر آن گناه عذاب کند و خدای تعالی مقتدرتر از آن است که چیزی را بخواهد و آن چیز به وقوع نپیوندد.

اینجا بود که از آن حضرات سؤال شد: آیا غیر از جَبر و قَدَر (تفویض) مرحله سومی هم هست که بین این دو باشد؟ آنها پاسخ دادند:

«نَعَمْ أَوْسَعُ مِمَّا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ»(3)؛ «آری، مرحله ای گسترده تر از مساحت میان آسمان و زمین» .

حضرت امام صادق (ع) فرمود:

اللهُ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یُکَلِّفَ النَّاسَ مَا لاَ یُطِیقُونَ وَ اللهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یَکُونَ فِی سُلْطَانِهِ مَا لاَ یُرِیدُ.(4)

خدای تعالی بزرگوارتر از آن است که مردم را به کاری تکلیف کند که طاقت و توان آن را ندارند و عزیزتر از آن است که در حوزه سلطنتش چیزی باشد که او نخواسته باشد.

حضرت امام صادق (ع) همچنین می فرماید:

النَّاسُ فِی الْقَدَرِ عَلَی ثَلاَثَهِ أوْجُهٍ رَجُلٌ یَزْعُمُ أنَّ الأَمْرَ مُفَوَّضٌ إِلَیْهِ فَقَدْ وَهَّنَ اللهَ فِی سُلْطَانِهِ فَهُوَ هَالِکٌ؛ وَرجُلٌ یَزْعُمُ أنَّ اللهَ جَلَّ وعَزَّ أجْبَرَ الْعِبَادَ عَلَی الْمَعَاصِی وکَلَّفَهُمْ مَا لاَ یُطیقوُنَ فَقَدْ ظَلَمَ اللهَ فِی حُکْمِهِ فَهُوَ هَالِکٌ؛ وَرَجُلٌ یَزْعُمُ أنَّ اللهَ کَلَّفَ العِبَادَ ما یُطیقوُنَ وَلَمْ یُکَلِّفْهُمْ مَا لاَیُطیقُونَ فَإِذَا أحْسَنَ حَمِدَ اللهَ وِإَذا أسَاءَ اسْتَغْفَرَ اللهَ فَهَذَا مُسْلِمٌ بَالِغ.(5) مردم در مسئله قَدَر بر سه دسته اند: کسی که گمان می کند اختیار کارهایش به او واگذار شده است؛ چنین کسی، تسلط خداوند را در دایره حکومتش سست پنداشته، پس خود نیز هلاک و نابود است. دیگر، کسی که گمان می کند خداوند بندگان خود را مجبور به ارتکاب گناه و معصیت نموده، آنان را مکلف به انجام تکالیفی می کند که در توان آنها نیست. چنین شخصی نیز خداوند را در حکومت خود ستمگر پنداشته و به واسطه این اعتقاد هلاک می شود. دسته دیگری هم معتقد هستند که خداوند به اندازه توان بندگان به آنها تکلیف داده [است]؛ کارهایی که در توان آنها نیست، از ایشان نخواسته است. این دسته چون کار شایسته ای انجام می دهند، خدا را سپاس گفته و چون کار ناشایستی از آنان سر زند، استغفار می کنند. چنین کسی یک مسلمان رشدیافته است.

از «محمد بن عجلان» نیز روایت است:

به حضرت امام صادق (ع) عرضه داشتم: «آیا خداوند اختیار کارها را به بندگان داده است؟» فرمود:

«اللهُ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یُفَوِّضَ إِلَیْهِمْ» ؛ «خداوند بزرگوارتر از آن است که این امر را به آنها واگذار کند» . عرض کردم: «آیا بندگان را مجبور به انجام کارهایشان می کند؟»

فرمود:

«اللهُ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ یُجْبِرَ عَبْداً عَلَی فِعْلٍ ثُمَّ یُعَذِّبَهُ عَلَیْه»(6)؛ «خداوند عادل تر از آن است که بنده ای را مجبور به انجام کاری کند و بعد او را به کیفر انجام همان عمل مجازات نماید» .

روزی در محضر حضرت امام رضا (ع) از جبر و تفویض سخن به میان آمد که ایشان در پاسخ فرمود: «آیا یک اصل کلی در رابطه با این مسئله به شما نیاموزم که با داشتن آن، دیگر با هم اختلاف نکنید و با هرکس وارد بحث شوید، بتوانید او را شکست دهید؟» عرضه داشتیم: اگر نظر مبارک شما چنین باشد، استقبال می کنیم. فرمود:

إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یُطَعْ بِإِکْرَاهٍ وَلَم یُعْصَ بِغَلَبَهٍ وَلَمْ یُهْمِلِ الْعِبَادَ فی مُلْکِهِ؛ هُوَ الْمَالِکُ لِمَا مَلَّکَهُمْ والْقَادِرُ عَلَی مَا أقْدَرَهُمْ عَلَیْهِ؛ فَإِنِ ائْتَمرَ الِعبَادُ بِطَاعَتِهِ لَمْ یَکُنِ اللهُ عَنْهَا صَادّاً وَلاَ مِنْهَا مَانِعاً وَإِنِ ائْتَمَروُا بِمَعصِیَتِهِ فَشَاءَ أنْ یَحُولَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ ذَلِکَ فَعَلَ وَإِنْ لَمْ یَحُلْ وفَعَلُوهُ فَلَیْسَ هُوَ الَّذِی أدْخَلَهُمْ فِیهِ ثُمَّ قَالَ مَنْ یَضْبِطْ حُدُودَ هَذَا الکَلاَمِ فَقَدْ خَصَمَ مَنْ خَالَفَهُ.

همانا خدای عزّوجلّ به اجبار اطاعت و پرستش نمی شود و به قهر و غلبه مورد نافرمانی قرار نمی گیرد و بندگان را در حکومت خود رها و آزاد نگذاشته است؛ او در حقیقت مالک و صاحب اختیار همه چیزهایی است که در اختیار بندگان خود قرار داده و بر آنچه آنان را بر آن توانایی بخشیده، تواناست. حال اگر بندگان فرمانبرداری و اطاعت کردند، مانع آنان نمی شود و اگر نافرمانی پیشه ساختند، اگر خواست از کارشان ممانعت کند، می کند و اگر نافرمانی کردند و خداوند از آنان جلوگیری نکرد، به این معنا نیست که خداوند آنان را به این کار مجبور کرده است.

سپس فرمود: «هرکس قواعد این سخن را به درستی بشناسد، بر هر مخالفی [در بحث] پیروز می شود» .(7)

1- جبر و تفویض دو اعتقاد در جهان بینی اهل سنت است. اهل سنت که در فقه و فروع دین پیرو چهار مذهب هستند، در اصول اعتقادات به دو گروهِ عمده تقسیم می شوند: جبر و تفویض دو اعتقاد در جهان بینی اهل سنت است. اهل سنت که در فقه و فروع دین پیرو چهار مذهب هستند، در اصول اعتقادات به دو گروهِ عمده تقسیم می شوند: اشاعره معتزله. یکی از اختلاف های بنیادی میان این دو گروه این است که اشاعره معتقد به جبر هستند و معتزله معتقد به تفویض؛ به این معنا که جبریان معتقدند هر کاری که انسان در طول زندگی خود انجام می دهد، مجبور به انجام آن است و هیچ اختیاری از خود ندارد، در مقابل، مُفَوِّضه معتقدند خداوند، اختیار اعمال بشر را به خود بشر تفویض کرده است و خود هیچ دخالتی در کارهای او ندارد. اتباع مذهب اهل بیت ع به پیروی از پیشوایان معصوم خود معتقدند نه جبری هست و نه تفویضی، بلکه اختیار انسان در انجام کارها، چیزی میان این دو است که از آن، به الامر بین الامرین تعبیر شده است. مترجم 2- منظور علم کلام یا همان اصول اعتقادات است. مترجم . 3- توحید، شیخ صدوق، ص ٣6٠. 4- همان. 5- همان، صص ٣6٠ و ٣6١. 6- توحید، صص ٣6٠ و ٣6١ 7- توحید، ص ٣6٠.


چاپ   ایمیل