چرا برخی از آیات در قرآن کریم تکرار شدند؟

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 13 - 26 دقیقه)

 چرا در قرآن پاره ای از آیات تکرار شده است؟ چرا بعضی از داستانها در موارد متعدّد آورده شده است؟ چرا برخی از آیات در قرآن کریم تکرار شدند؟1089846

مقدمه: برخی از مخالفان و منتقدان کوشیده‌اند تا این امر را به عنوان نقطه ضعفی برای قرآن مطرح کرده و از اعتبار آن بکاهند و الهی بودن آن را مورد خدشه و پرسش قرار دهند.

...مثلا گفته‌اند: در چینش آیات قرآن، هیچ نظم و ترتیب خاصی مشاهده نمی‌شود. در یک سوره پیرامون موضوعات متنوعی، مانند انفاق، احکام زنان، نماز، جهاد، ایمان به مبدأ و معاد و...

به صورت ناقصی بحث می‌شود و باقی مسائل مرتبط با آن موضوع، در دیگر سوره‌ها پراکنده شده است؛ در صورتی که می‌شد هر موضوعی را در یک سوره یا قسمت‌هایی از یک سوره بحث درباره آن موضوع را تمام می کرد تا هم مطالب نظم روشنی داشته باشد و هم بر زیبایی قرآن افزوده شود و مخاطبان نیز دچار سردرگمی نمی شد

در چینش کنونی قرآن، مطالب و آیات مشابه و تکراری زیادی دیده می‌شود که به نظر، عاری از فائده است! مثلاً قصه سرگذشت قوم بنی‌اسرائیل در چندین سوره از قرآن آمده و نام موسی پرتکرارترین نام از نام‌های پیامبران پیشین است.

حکمت این تکرار چیست؟ آیا بسنده کردن به طرح یکباره داستان بهتر نبود تا خواننده یکبار با همه داستان‌های قوم بنی‌اسرائیل آشنا شود و تکراری هم در واگویی قصه رخ ندهد؟!

در نوشتار حاضر پاسخ خواهیم داد که: چرا در قرآن پاره ای از آیات تکرار شده است، و همچنین چرا بعضی از داستانها در موارد متعدّد آورده شده است؟

چرا چند صد بار سخن از عبادت شده است؟ در کلمه صلاه و نماز، در کلمه عبادت و رکوع و سجود و ذکر و تسبیح، قنوت، با واژه‌های مختلف صدها بار شده است. این تکرار برای چیست؟

چرا براخی از آیات در قرآن کریم تکرار شدند؟ تکرار آیات و دستورات، در همه ادیان الهی بوده است انبیای ما اصل نبوت تکراری است. همه انبیاء نماز را گفتند. نماز برای اسلام نیست. قبل از اسلام پانصد سال قبل از اسلام حضرت عیسی بوده است. «وَ أَوْصانِی‏ بِالصَّلاةِ» (1)

قبل از عیسی، حضرت موسی بوده است. «وَ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ لِذِکْرِی‏» (2) قبل از موسی، شعیب بود. شعیب هم نماز داشت.«یا شُعَیْبُ‏ أَ صَلاتُک‏» (3) بخاطر نمازت، اینطور به ما دستور می‌دهی؟

قبل از شعیب حضرت ابراهیم بود. حضرت ابراهیم گفت: من برای نماز به مکه آمدم. قبل از ابراهیم هرکس بوده، نماز برای همه هست، تکراری است.

روزه همینطور، جهاد همینطور، جهاد برای اسلام نیست. «وَ کَأَیِّنْ‏ مِنْ‏ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ» (4) خیلی از انبیاء، چه بسا انبیاء بودند و یارانی داشتند، یاران مخلصی داشتند.

اینها در جبهه‌ها شرکت می‌کردند، ضعیف و خسته نمی‌شدند. خودشان را نمی‌باختند از نظر روحی، امر به معروف برای اسلام نیست. لقمان به پسرش می‌گوید: «یا بُنَیَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (5)

به هر حال، خود انبیاء، قرآن به پیغمبر می‌گوید: حرف هایی که به تو زدم همان حرف‌هایی است که به موسی و ابراهیم و نوح زدم، اینها تکراری است. کسی فکر نکند چون بلد است دیگر تلویزیون را خاموش کند.

چون بلد است بگوید: بله ما اینها را می‌دانیم. اینها را می‌دانی ولی تذکر هم می‌خواهد. دانستن کافی نیست. باید هی تلقین کرد. چون خیلی‌ها هستند، مثلاً خودشان را بی‌نیاز می‌دانند از اینکه تلفن یک اسلام شناس را داشته باشند یا اهل مسجد باشند یا با یک عالمی باشند. می‌گویند: ما اینها را گفتیم، قدیم…

مکه که می‌رویم تکراری است. تمام کارهایی که حضرت ابراهیم کرده ما از حضرت ابراهیم تقلید می‌کنیم. خدا به پیغمبر می‌گوید: انبیای قبلی هرکاری کردند تو هم دنبال کن. «فَبِهُداهُمُ‏ اقْتَدِهْ» (6)

ببین انبیاء چه راهی رفتند، همان راه انبیاء را اقتدا کن. پس گاهی برای تحریک احساسات است. گاهی باید برای تنفر تکرار کرد. شما مثلاً از شاه بدت آمد، اگر یکبار سرت را از پنجره بیرون می‌کری و می‌گفتی:

مرگ بر شاه، بس است دیگر گفتم! اینقدر باید همه بگویند تا بالاخره شاه گریه کنان فرار کند. یک چیزی باید تکرار شود توسط آدم‌های مختلف و هر آدم توسط عبارت‌های مختلف.(7)

تکرار آیات مربوط به همه ی زمان هاست باید توجّه داشت قرآن مجید در مدّت بیست و سه سال بر حسب موقعیّت ها و حوادث و پیشامدهاى مختلف نازل شده است.

قرآن یک کتاب خشک قانونى و یا یک کتاب کلاسیک نیست که قوانین و مسائل علمى را بطور دسته بندى شده بیان نماید. قرآن کتاب ارشاد و تبلیغ و هدایت است.

و هدف آن این است که حقایق زندگى انسانى و دستورات لازم براى رسیدن به کمال انسانى را بیان کند و از راه نفوذ در روح ها و افکار مردم و موضع قوانین اجتماعى صحیح، جامعه اى به وجود آورد که کمال مادّى و معنوى را دارا باشد.

براى تأمین چنین هدفى، قرآن مجید درباره تمام موضوعات مورد لزوم سخن گفته است. قرآن تدریجاً و در حوادث مختلف و براى پاسخگویى به نیازهاى گوناگون در طول 23 سال نازل شده است. امّا در مورد تکرار:

در قرآن به دو نوع تکرار برمى خوریم:تکرار پاره اى از تاریخ ها.تکرار پاره اى از آیاتى که بیان کننده «واقعیّت خاصّى» است.

تکرار آیات علل ترقّى یا انحطاط جوامع است در مورد داستان هاى تاریخى باید توجّه کنید که هدف اساسى قرآن از ذکر تاریخ گذشتگان، توجّه دادن مردم به قوانین مسلّم زندگى است که بر زندگى انسان هاى پیشین حکومت داشته است.

قرآن مى خواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجّه دهد که علل ترقّى و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است؟

خوددارى آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکى به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است؟

قرآن در داستان ها مردم را به این قوانین و حقایق متوجّه ساخته و همچنین عاقبت نافرمانى افراد گردنکش و جبّار را نشان داده است.

همین حقیقت ایجاب نموده که قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زیر و رو کند و جنبه هاى مختلف آن را نشان دهد. بنابراین، اگر قرآن در موارد مختلفى مثلا از «بنى اسرائیل» و یا «آفرینش آدم» سخن مى گوید،

در هر مورد به قسمت و فراز خاصّى از این موضوع اشاره مى کند و مى خواهد در هر مورد، مردم را به نکته خاصّى توجّه دهد که در مورد دیگر به آنان توجّه نداده است.این حقیقتى است که با دقّت در داستانهاى قرآن به دست مى آید.

تکرار آیات و تأثیر خاصّ روانى در موارد دیگرى که پاره اى از آیات قرآن تکرار شده، مثلا تکرار آیه شریفه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» باید توجّه داشت این تکرارى براى نتیجه گیرى از تأثیر خاصّ روانى در روحیّه خوانندگان و شنوندگان قرآن است.

خدا وقتى براى بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیّت سخن مى گوید گاهى بر روى موضوعاتى که جنبه روانى و عاطفى خاصّى دارد تکیه مى کند و آن را تکرار مى نماید;

مثلا، در همین سوره «الرّحمن» خداوند در مقام شمردن نعمت هاى مهمّى است که در آفرینش انسان و تشکیل جامعه و تمدّن انسانى و ادامه آن، نقش اساسى دارد;

تکرار آیات و بیدار شدن حسّ حق شناسى و همچنین در این سوره نعمت هاى بزرگى بیان مى شود که در زندگى جهان دیگر براى انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمت ها که به منظور تحریک عواطف بشر است.

آیه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار مى کند و از این راه در خلال شمردن این نعمت ها حسّ حق شناسى انسان را بیدار مى کند و او را به خضوع در برابر حقیقت وامى دارد و وجدان و عواطفش را تحریک مى کند.

بنابراین، این نوع تکرار هم در جاى خود از نظر ارشاد و هدایت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نیست، بلکه از محسّنات کلام نیز به شمار مى رود; زیرا موجب تأکید و تأثیر بیشتر مى گردد.

این قبیل تکرار در ادبیّات فارسى و عربى فراوان است و شواهد بسیارى از قصاید عرب در دست است که مشتمل بر تکرار یک «بیت» و یا یک «مصراع» و یا یک «جمله» مى باشد.

از جمله در قصیده اى که «عدَّىّ بن ربیعه» دایى «إمْرء القِیس» در مرثیه برادرش «کُلیبْ» سروده است، جمله «عَلى أنْ لَیْسَ عِدْلا مِنْ کَلیبْ» بیست مرتبه تکرار شده است. در اشعار ادباى بزرگ فارسى زبان نیز نمونه هاى زیادى دارد.

تکرار آیات برای تهدید «فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ» (8) این در قرآن تکرار شده است. وای بر تکذیب کنندگان، باز می‌گوید: وای بر تکذیب کنندگان، وای بر آنهایی که لجبازی می‌کنند و تعصب نابجا دارند. اینکه می‌گوید: وای وای وای، این قصه تهدید است.

تکرار آیات برای فرهنگ سازی . گاهی برای فرهنگ سازی است. نظیر تکرار «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» در آغاز هر سوره. شما به بچه‌ات می‌خواهی سلام کردن را یاد بدهی، به بچه سه چهار ساله می‌خواهی سلام کردن را یاد بدهی، می‌آیی در خانه به بچه سلام می‌دهی،

به مادر بچه، به خواهر بچه، به همه آنهایی که سلام می‌دهی، هدف از این تکرار سلام این است که بچه یاد بگیرد و سلام بگوید.

تکرار آیات بخاطر اتمام حجت «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ‏ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ» (9) همین آیه چند بار تکرار شده است. هرچه انسان بیشتر انس داشته باشد آن در روحش نهادینه می‌شود. یک مرتبه بگوییم: خدا بزرگتر است،

در ذهن ما بزرگی خدا مجسم نمی‌شود و باید دائم الله اکبر بگوییم. بعد از «کفواً احد» الله اکبر… سمع الله لمن حمده، الله اکبر، بین سجده الله اکبر، نماز که تمام شد سی و چهار بار الله اکبر، هی باید تکرار بکنیم تا این در روح ما فرو برود. اسلام در قلب ما، کار خیر در قلب ما، مگر آقایانی که مدرس هستند،

تکرار آیات نشانه ی رشد علاوه بر اینکه در هر تکراری رشد است. یک استاد دانشگاه یا یک روحانی، حرفی که سال پنجم می‌زند با حرفی که سال اول زده فرق می‌کند.

شما ساعت اول کلاس را بگذارید پای سال پانزدهم، یک مطلب گفته، ببینید چقدر فرق می‌کند. معمارهایی که بنایی می‌کنند در هر ساختمانی یک ابتکار به ذهنشان می‌آید.

کدام مهندس را سراغ دارید که سی تا برج بسازد و همه یکسان باشد؟ در هر برجی یک ابتکار جدیدی، در پنجره، در نما، در پایه‌ها، در طبقاتش، در کابینت، بالاخره در هر تکراری یک نوآوری هم هست. سوره ما، حمد تکراری است. در قل هو الله، می‌گویند:

سوره‌های دیگر بخوان. «قل هو الله» بخوانید اما سوره‌های دیگر هم بخوانید. تکراری است، یک تکه‌اش، غیر تکراری است. آجر و آهن تکراری است اما نقشه هی عوض می‌شود.

تکرارآیات دستور جدید و خطاب جدید است گاهی دستورات جدید است. دستورات جدید یک «یا ایها الذین آمنوا» نو می‌خواهد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ‏» (10) در داد و ستدها، بدهکارها بنویسید.

اسناد تجاری را ضبط کنید. شاهد بگیرید. سواد ندارید یک باسواد بنویسد. با عدالت بنویسید. کم نگذارید،

مثل قطعنامه، قطعنامه‌ای در راهپیمایی پنج تا ده تا کمتر بیشتر بند دارد، هر یک بند را یکبار می‌گویند: صحیح است صحیح است، یا الله اکبر، الله اکبر، نگو: آقا شما یک دقیقه پیش هم الله اکبر گفتی.

بابا این برای بند ششم بود. قطعنامه دارد بند هفتم را می‌گوید. یک زنی که ده بار زایشگاه می‌رود می‌خواهد ده تا بچه بزاید. سه تا بچه دارد سه بار زایشگاه می‌رود. نباید بگوید: خانم چقدر زایشگاه می‌روی؟

برای آن بچه رفتم، این یک بچه دیگر است. من نمی‌دانم چرا، با تکرار زندگی می‌کنیم ولی به دین که می‌رسیم می‌گوییم: چرا مثلاً اینجا تکرار شده است؟ آدم‌ها عوض می‌شوند. وقتی آدم‌ها عوض می‌شوند باید خطاب‌ها هم عوض شود. شما این آقا را می‌بینی می‌گویی:

سلام علیکم، رد می‌شود یکی دیگر می‌آید. بگویی: نه من یک سلام علیکم گفتم. خوب آن سلام علیکم برای نفر اول بود. این یک نفر دیگر می‌آید رد می‌شود باید یک سلام دیگر بکنی. کلمه «اتقوا الله» چقدر در قرآن است؟ تکرار شده است.

تکرار، برای تذکر و یادآوری نعمت های گوناگون «فبای آلاء ربکما تکذبان» دور و بر سی بار تکرار شده است. تکرار عیب نیست، تکرار بی هدف عیب است. اگر تکرار براساس هدفی باشد، می‌خواهیم چیزی خرد طرف برود و طرف با این کلمه رشد کند، این مهم است.

تکرارهای مختلف برای روشن‌تر شدن موضوع است. موضوع سفت شود. شما در ساختمان سیمانی یکبار که آب لای سیمان‌ها ریخته باشی، نمی‌گویی بس است. این باید آب بریزی و یک مدت صبر کنی و دوباره شلنگ بگیری و صبر کنی. گل و گیاه همینطور است.

با یک شلنگ گرفتن این درخت سبز نمی‌شود و باید همینطور جوی آب و فواره آب و لوله آب، آب رسانی باید تکرار شود. البته تکرار باید…

در هر تکرار یک عده جذب می‌شوند. ممکن است در یک جاده‌ای مثلاً پنجاه تا رستوران باشد ولی همه مسافرها در یک رستوان نمی‌ایستند، چهار تا ماشین به این می‌رسند ترمز می‌کنند، چهار تا ماشین به یکی دیگر می‌رسند ترمز می‌کنند. باید چون مخاطب‌های مختلفی دارد، این مسأله مهمی است.

تکرار آیات بخاطر فراموشکار بودن خود انسان چون هی فراموش می‌کند، چون فراموشی هی می‌آید هی باید تکرار شود تا فراموشی را جبران کند.

رای اینکه در فاصله بین دو شستن صبح آدم نماز می‌خواند تا ظهر کلی آدم می‌بیند و حرف می‌زند و باز خدا را فراموش می‌کند. باز ظهر یاد خدا می‌افتد. باز عصر، عصر تا غروب، چون هی گرد می‌گیرد نمی‌شود گفت:

چرا شما هر روز آینه را پاک می‌کنی؟ تلویزیون را پاک می‌کنی؟ هر روز گرد می‌گیرد و هر روز باید پاک کرد. این مسأله تکرار گاهی وقت‌ها به پدر می‌گوید:

می‌دانی دختر یا پسرت چنین و چنان است، می‌گوید: بله شنیدم و به او تذکر دادم، دیگر اختیار با خودشان است،

خواستند گوش بدهند و نخواستند گوش ندهند. یعنی می‌گوید: چون یکبار گفتم دیگر وظیفه پدری‌ام را انجام دادم. شما در دارو و درمان اینقدر دارو و دکتر و آمپول را تکرار می‌کنید تا بچه خوب شود.

نباید بگویی: من یک قرص دادم خوب نشد. دو تا آمپول زدم خوب نشد، دیگر می‌خواهد بمیرد، بمیرد. اینطور نیست.

فرق است بین داغ با پخته، روی آتش بگذاری داغ می‌شود، با یکبار داغ می‌شود. اما اگر خواسته باشی بپزد، باید مدتی در قابلمه و روی سیخ و در ظرف باید بپزد. پختن مدت می‌خواهد، تکرار می‌خواهد.

بله داغ کردن بگذار داغ می‌شود. فرق بین پختن و داغ کردن چیست؟ هر داغی سرد می‌شود، قانونش است. ولی هیچ پخته‌ای خام نمی‌شود.

تکرار آیات همان تذکر هدفدار است بنا به تصریح خود قرآن کریم، قرآن کتاب تذکر و پیامبر مذکر( یاد آورنده) ارزش‌ها و فضیلت‌های نهفته در عمق عقل انسانی است.

«انما انت مذکر» (11)، «وذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» (12)، «و ما تسئلهم علیه من اجر ان هو الا ذکر للعالمین» (13)

و ده‌ها آیه دیگر همه گویای این حقیقت است که رسالت اصلی و نخستین قرآن کریم گفت‌وگو با فطرت و عقلانیت انسان هاست و سخنان قرآن و نیز معارف بلند نبوی و اهل بیتی، هماهنگ و همزبان با دریافت‌های فطری و عقلانی بشر است.

امام علی (ع)در تبیین رسالت پیامبران الهی می‌فرماید: «پس خداوند متعال پیامبرانش را برانگیخت و رسولانش را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد تا پیمان فطرت را از آنان مطالبه کنند و نعمت‌های فراموش شده اش را به یادشان آورند و با رساندن پیام‌های او حجت را بر ایشان تمام کنند و دفینه‌های عقل‌هاشان را برانگیزند. (14)

ذکر، یعنی یادآوری، آگاه‌سازی و هوشیار ساختن. از آنجا که انسان موجودی طبیعی است و نیازهای طبیعی همواره او را به خود مشغول ساخته و از یاد خدا و ارزش‌های والای معنوی و سعادت ابدی غافل می‌کند،

باید مدام او را به مسائل اصلی و مهم حیاتش متذکر شد تا پرده‌های ستبر غفلت و سرگرم شدن به زینت‌ها و زخارف وسوسه‌انگیز زندگی مادی، اسباب هلاکت و گمراهی ابدی او را فراهم نکند.

قرآن کتاب اخلاق و هدایت است و تکرار معانی بلند و تأکید چندباره بر مسائل با اهمیت از شیوه‌های مؤثر تعلیم و تربیت اخلاقی است.

بر حسب ایه. فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَىٰ. آیه 9 سوره اعلی می گوئیم که شرائط تذکّر و موعظه ، تکرار آن است .

در خقیقت چه چیزی را باید تکرار کنیم. موعظه ای و تذکری که قبلا برای دیگران هم داشتیم. این تذکر باید به هدف برسد.

اگر چه مخاطب نپذیرد ولی وظیفه واعظ این است که تکرار کند و بایستد و خسته نشود و استقامت به خرج بدهد. :شرط موعظه، آمادگى واعظ است :تذکّر و موعظه باید بر اساس قرآن باشد. :واعظ باید خود اهل غفلت و نسیان نباشد. :واعظى موفق است که به امدادهاى الهى امیدوار باشد :نزول وحى براى تذکّر به مردم است. :شرط تذکّر، پند پذیرى است و پیامبر نسبت به افراد پندناپذیر مسئولیّتى ندارد. :تنها افراد خداترس تذکّر را مى‌پذیرند. :پنددادن افراد خداترس آسان‌تر است... سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى‌.(15)

تکرار آیات درس استقامت در دین است. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَّ اسْتَقامُوا». همانا کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست، پس (بر این عقیده) مقاومت نمودند،(16) . شما اول اذان چهار بار الله اکبر می‌گویی و هی تکرار می‌کنی. بعد از چهار تا دیگر باقی‌اش را دو تا دو تا می‌گویی. «حی علی الصلاه، حی علی الفلاح» همه دو تا دوتاست.

اول اذان چهارتاست، آخر اذان هم دو تا الله اکبر است. سؤال می کنند چرا اول چهار تا و آخر دو تا، گفت: اول مردم هنوز در جریان نیستند. ظهر که می‌شود چون مردم بی خبر هستند، چهار بار تکرار می‌کنند تا مردم در جریان قرار گرفتند.

در جریان که قرار گرفتند بعد دیگر دو تا دو تا کافی است. به هر حال چون گرد مرتب می‌نشیند شما هم باید مرتب گردگیری کنید، چون ماشین مرتب راه می‌رود شما باید مرتب هی تکرار کنی بنزین زدن را، چون هر یک نفری که از بغل ماشین رد می‌شود، یک موضوع است و باید یکبار نگاه در آینه کنی.

راننده نمی‌تواند بگوید: آقا من صبح نگاه در آینه کردم. دیگر حالا بروم، هر ماشین و آینه‌ای که از کنار شما رد می‌شود یک نگاه می‌خواهد که برخورد شما با اولی تنظیم شد رفت، دومی چطور می‌خواهی تنظیم کنی؟ اینها حرف‌های ساده است ولی به دین می‌رسیم می‌گوییم: یکبار گفتم گوش نداد، پس دیگر ولش کن.

تکرار آیات استقرار اندیشه‌ها و نظریات و تثبیت آنها اصولاً تکرار در عرصه اندیشه‌ها و ارائه آرای مشخص به مردم معمولاً به استقرار این اندیشه‌ها و نظریات و تثبیت آنها در اذهان مردم می‌انجامد.

تکرار آیات و تأثیر در یادگیری تحقیقات روان‌شناسان، اهمیت تکرار در عمل یادگیری را ثابت کرده است. در قرآن در خصوص برخی از حقایق مربوط به عقیده و مسائل غیبی که قرآن می‌خواهد آنها را در اذهان مردم جا بیندازد، تکرار صورت گرفته است؛

مثلاً در سوره نمل عبارت «إله مع الله» پنج بار تکرار شده است، تا عقیده توحید را در اذهان تثبیت کند، یا در سوره هود نیز دعوت به یکتاپرستی و عبادت خداوند یگانه از زبان پیامبران گذشته به ملت‌هایشان، چهار بار ذکر شده است. (17)

این تکرارها به‌خاطر آن است که قرآن یک کتاب تاریخی نیست که یک‌بار حادثه را کلاً بیان کرده و دیگر به‌سراغ آن نرود؛ بلکه یک کتاب تربیت و انسان‌سازی است.

و می‌دانیم در مسائل تربیتی گاه شرایط ایجاب می‌کند که یک حادثه را بارها و بارها یاد‌آور شوند، از زوایای مختلف به آن بنگرند و در جهات گوناگون نتیجه‌گیری کنند. (18)

تکرار آیات وتربیت انسان‌ها و هشدار به آنها در مقام تربیت گاه لازم می‌شود روی یک مسئله مهم، بارها تکیه شود تا تأثیر عمیق در ذهن خواننده بگذارد و او را به‌سوی آن عناوین بیشتر سوق دهد؛

مثلاً در سوره قمر ذکر عذابی که کافران را در‌برمی‌گیرد، سه بار تکرار شده است، (19)با این عبارت:" فکیف کان عذابی و نذر ". (20)

این تکرار، هشداری است به کفار قریش و یادآوری سرنوشت کسانی است که پیامبران گذشته را تکذیب کردند.

تکرار آیات و دلنشین کردن مطالب تکراری با تعبیرهای مختلف این تکرارها باید با تعبیرات جالب و دلنشین و گوناگون نیز صورت گیرد تا ملال خاطری حاصل نشود. تغییر دادن عبارت‌هایی که بیان‌کننده ایده مشخصی هستند،

برای اجتناب از خستگی و جلب توجه مردم، در روان‌شناسی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ مثلاً بخشی از ماجرای قوم لوط در پنج سوره از قرآن یعنی، «حجر، آیات ۵۹ و ۶۰»، « هود ، آیه ۸۱»، «ذاریات، آیات ۳۵ و ۳۶»، «عنکبوت، آیه ۳۲» و «اعراف، آیه ۸۳»،

با عبارات مختلف بیان شده است. همه آنها یک حقیقت را می‌خواهد بازگو کند:ما هرگز خشک و تر را با هم نمی‌سوزانیم؛ عدالت اجازه نمی‌دهد مؤمنان را گرفتار سرنوشت کافران کنیم.

و حتی اگر در میان میلیون‌ها نفر بی‌ایمان و مجرم، یک فرد با ایمان و پاک باشد نجاتش می‌دهیم، اما با تعبیرات مختلف.

تکرار آیات شاهد آوردن برای آیات پیشین است تکرار در پاره‌ای از حلقه‌های قصه برای بیان مسئله‌ای تازه یا شاهد آوردن برای مطلبی است که در آیات قبلی مطرح می‌باشد.

از آن‌جا که ممکن است به یک حادثه از زوایای مختلف نگاه کرد و در هر نگاه بُعدی از ابعاد آن را مشاهده نمود، در قرآن مجید حوادث به همین صورت مطرح و تکرار شده است. (21)

تکرا آیات به منزله قطعنامه برای هر فراز از مطلب یا سخنی گاهی به منزله قطعنامه برای هر فراز از مطلب یا سخنی است. چنانکه در سوره شعراء پس از پایان گزارش کار هر پیامبری، می فرماید: «انّ ربّک لهو العزیز الرحیم»(22)

تکرار آیات و غیرمنظم بودن آیات، معجزه بودن قرآن را می رساند به باور برخی از قرآن پژوهان معاصر، یکی از جنبه‌های معجزه بودن قرآن کریم پراکندگی و غیرمنظم بودن و کشکول بودن آن است .

در عین حالی که نه مطلب مهمی را فروگذار کرده و نه تضادی میان مطالب آن یافت می‌شود و با استفاده از همه ظرفیت‌های ادبی و روان‌شناختی در جلب نظر مخاطب و تفهیم او، اهداف خود را دنبال کرده است.

قرآن طی سال‌های متمادی نازل شده است؛ در مکان‌های مختلف و در زمان‌های گوناگون و در حالت‌های متفاوت، گاهی در حال سختی و گاهی در حال آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح است.

گاه در فقر و فلاکت و گاه در پیروزی و جمع غنایم جنگی، گاهی در سفر بوده و گاهی در حضر، گاهی در مکه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان. کتابی که در این شرایط گوناگون، آن هم طیّ بیست و چند سال نازل شود .

و به همان نحو چینش شود و هیچ اختلافی در آن نباشد، به طور قطع معجزه است. (جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قرآن در قرآن

تکرار آیات برای اتمام حجّت گاهی برای اتمام حجّت است. نظیر تکرار آیه «و لقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر»(23)و همانا ما قرآن را براى تذکّر (و پندپذیرى)، آسان ساختیم، پس آیا پندپذیرى هست؟

قرآن از ابعاد گوناگونى آسان است، از جهتِ لفظ که تلاوت آن را آسان و در عین حال زیبا کرده است؛ محتوى که شامل داستان و مثال‌هاى بسیارى است و همچنین مطابقت با فطرت بشرى که پذیرش مطالب آن را آسان مى‌کند.

این آیه در این سوره، چهار بار تکرار شده است: در آیات 17، 22، 32 و 40.با این‌که قرآن آسان است، «یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ» ولى مشابه آن را نمى‌توان آورد، گرچه همه آفرینش دست به دست هم دهند. «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُ‌ ... (24)(25)

1- وظیفه هدایتگران، آسان گوئى است. 2- قرآن، آسان است ولى سست نیست. (در چند آیه قبل خواندیم که آیات قرآن‌ «حِکْمَةٌ بالِغَةٌ»، یعنى سخنان محکم و استوار است.) » 3- رسالت قرآن بیدارگرى است. 4- هر چه آسان‌تر بگوییم، مخاطب بیشترى خواهیم داشت. یَسَّرْنَا 5- هم نسبت به آیات تکوینى باید متذکّر شد «تَرَکْناها آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ» و هم نسبت به آیات تشریعى

6- هر کسى لیاقت بهره‌گیرى از قرآن را ندارد، بهره گرفتن مخصوص اهل ذکر است نه اهل غفلت.

7- همیشه وجود زمینه‌ى مناسب، شرط پذیرش نیست. گاهى همه‌ى شرایط فراهم است ولى انسان به‌خاطر لجاجت و هوى پرستى متذکّر نمى‌شود.

تکرار و تنوع آیات ، تازگی کلام خداوند است یکی از عواملی که خواندن قرآن را دلنشین و زیبا می‌کند و خواننده را از ملال و خستگی می‌رهاند و هر لحظه آدمی را به سمت و سویی می‌کشد؛ از عرش به فرش و از زمین به آسمان، از انفاق به جهاد، از خوردنی‌ها به عبادت، از میان جمع به خلوت و از عزلت به متن جامعه،...

این تنوع حیرت‌انگیز در چینش آیات موجب می‌شود که خواننده قرآن هر لحظه در جایی و پیرامون موضوعی تأمل کند و تازگی کلام خداوند در کام جانش حفظ شود؛

در حالی که اگر آیات قرآن به صورت دیگر کتاب‌ها چینش شده بود، تلاوتی خسته‌کننده و تکراری می‌یافت و خیلی زود خواننده را دچار دلزدگی و آزردگی خاطر می‌کرد و او را از ادامه قرائت منصرف می‌ساخت.

علاوه بر این، چینش کشکولی آیات، موجب می‌شود که خواننده قرآن به همه مسائل زندگی دینی به صورت جامع‌نگرانه‌ توجه کند؛ شاید اگر چینش آیات به صورت موضوعی بود.

هر کسی به فراخور نیازهایی که احساس می‌کند یا موضوعاتی که مورد علاقه اوست به سراغ آیات قرآن می‌رفت و از بسیاری از آموزه‌های بیان شده در آیات دیگر غافل می‌ماند.

همین حکمت‌ها و تحلیل‌های روان‌شناختی است که در کنار دیگر مستندات تاریخی و ادله کلامی، ما را به این واقعیت می‌رساند که چینش آیات و سوره‌های قرآن در زمان خود پیامبر و با راهنمایی ایشان صورت گرفته و ساحت قرآن کریم از دستبرد و دخالت فکرهای ناقص و فهم‌های علیل مردم به دور مانده است!

تکرار آیات جهت قرب الهی تکرار نماز در هر شبانه روز، برای آن است که هر روز گامی به خداوند نزدیک شویم. کسی که از پله های نردبان بالا می رود، در ظاهر، پای او کاری تکراری انجام می دهد.

ولی در واقع در هر حرکت گامی به جلو و رو به بالا می گذارد. کسی که برای حفر چاه کلنگ می زند، در ظاهر کاری تکراری می کند، ولی در واقع با هر حرکت، عمق چاه بیشتر می شود.

انسان با هر بار نماز و ذکر و تلاوت آیه ای گامی به خدا نزدیک می شود تا آنجا که درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «دنی فتدلّی فکان قاب قوسین او ادنی»(26).

چنان به خدا نزدیک شد که به قدر دو کمان یا نزدیک تر شد.گاهی تکرار، نشان دهنده وحدت هدف و شیوه است.

  • گاهی تکرار، نشان دهنده وحدت هدف و شیوه است. در سوره شعراء بارها جمله «واتقوا اللّه و اطیعون» از زبان پیامبران متعدد تکرار شده که بیانگر آن است که شعار و هدف همه آنان یکی بوده است.(27)

نتیجه: نتایجی که از پاسخ به این سوال که : چرا براخی از آیات در قرآن کریم تکرار شدند؟ بدست آمد به شرح زیر است. 1- تکرار، گاهی برای تذکر و یادآوری نعمت های گوناگون است. 2- گاهی برای هشدار و تهدید خلافکاران است. 3- گاهی برای فرهنگ سازی است. 4- گاهی برای اتمام حجّت است. 5- گاهی برای انس بیشتر و نهادینه شدن است. 6- گاهی برای بیان دستورات جدید است. 7- گاهی به منزله قطعنامه برای هر فراز از مطلب یا سخنی است.

8- گاهی تکرار، نشان دهنده وحدت هدف و شیوه است. در سوره شعراء بارها جمله «واتقوا اللّه و اطیعون» از زبان پیامبران متعدد تکرار شده که بیانگر آن است که شعار و هدف همه آنان یکی بوده است.

9- تکرار نماز در هر شبانه روز، برای آن است که هر روز گامی به خداوند نزدیک شویم 10- تکرار سفارش به تقوا در هر یک از خطبه های نماز جمعه در هر هفته، بیانگر نقش تکرار در تربیت دینی مردم است.

11- اصولا بقای زندگی با تنفس مکرر است و کمالات، در صورت تکرار حاصل می شود. با یک بار انفاق و رشادت، ملکه سخاوت و شجاعت در انسان پیدا نمی شود، همان گونه که رذائل و خبائث در صورت تکرار، در روح انسان ماندگار می شوند.

پی نوشت: 1.مریم/31. 2. طه/14. 3. هود/87 4. آل‌عمران/146 5. لقمان/17. 6. انعام/90 7. گرد آوری از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی ، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چاپ دوّم، ص541. 8.طور/11 9. قمر/17 10 بقره/282 11. غاشیه/21. 12. ذاریات / 55. 14.13. یوسف/104 14. نهج البلاغه، خطبه اول 15.جلد 10 - صفحه 454 16.آیه 30 سوره فصلت 17.مهدوی، سیدسعید، قصه و نکات تربیتی در قرآن، ص۲۷، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶. 18.ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۰۲.
19.مهدوی، سیدسعید، قصه و نکات تربیتی در قرآن، ص ۲۸، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶. 20.قمر (۵۴)، آیه ۱۶.
21.مهدوی، سیدسعید، قصه و نکات تربیتی در قرآن، ص ۲۹، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶. 22. آیه 9 سوره شعراء – 23. قمر، 17 24. اسراء، 88. 25. جلد 9 - صفحه 354 26.آیه 9 سوره نجم 27.آیه 126 سوره شعراء


چاپ   ایمیل