عرفه تجلی گاه نیایش

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 6 - 12 دقیقه)

نتیجه تصویری برای عرفه تجلی گاه نیایش

عرفه را روز نیایش نامیده اند و همانا مناسب ترین نام را برای چنین روزی برگزیدند.

حج در میان همه عبادت ها پر رمز و رازترین ارتباطی است که بندگان با آفریدگار خود برقرار می کنند و همان گونه که در روایات آمده ، حج است و عرفه (الحج عرفه) کسانی می توانند این همانی عرفه و حج را دریابند که در دل جمعیت خروشان ، همسان و وارسته از تمام تعلقات و در آن صحرای محشرگونه توانسته باشند بسان قطره ای از دامان اقیانوس های بیکران آرام گرفته و شیرینی پیوند با ابدیت را تجربه کرده باشند، اما برکات روز عرفه اختصاصی به آنها ندارد.
عرفه روز تدبیر در آفرینش و خلقت و توجه به رابطه بنده با پروردگار است و مضامین دعای عرفه عرشی است و قرائت دعای اباعبدالله همراه با تدبیر در مضامین ارزشمند این دعا برای بندگان راهگشاست. بنا بر فرموده حضرت زین العابدین ، امام سجادع امید آن می رود که حتی فرزندانی که هنوز در رحم مادران هستند، از فضل و لطف و محبت پروردگار برخوردار شوند و به همین دلیل است که عارفی همچون میرزاجواد آقای ملکی تبریزی می افزاید: «مثل این که امروز فقط برای نیایش آفریده شده است.
بنابراین باید تلاش کرد تا حد ممکن از این فرصت ارزشمند بهره برد و البته عمده آن است که آدمی ابتدا شرایط استجابت دعا را در خود فراهم آورد». در این مقاله به پیوند نیایش با عرفه و اهمیت نیایش در روز عرفه پرداخته شده است.
آمیختگی و واژه عرفه و نیایش به عنوان دو جلوه فضیلت و رحمت الهی تا حدی است که همگان عرفه را با نیایش و عالی ترین تجلی گاه نیایش را نیز در عرفه می دانند و می شناسند. اهمیت نیایش در این روز تا آنجاست که ما می بینیم در حالی که فاصله انداختن میان 2 نماز از جمله سنت های پیوسته پیامبر اعظم ص به شمار می آید، ولی آن حضرت بین دو نماز ظهر و عصر روز عرفه جمع می کرده اند تا هر چه زودتر به میعادگاه معرفت و عرفان ، صحرای عرفه ، برسند و زمان بیشتری را برای نیایش در آن میعادگاه داشته باشند و شگفت تر این که امامان بزرگوار از روزه این روز اگر موجب ضعف جسمانی و در نتیجه ، بازماندن از مراسم دعای عرفه گردد منع کرده اند حال آن که بر اساس روایات مورد وثوق و صحیح ، روزه عرفه کفاره 90 سال گناه است.
در کل ، حج در میان همه عبادات پر رمز و رازترین ارتباطی است که بندگان با آفریدگار خود دارند و هر یک از اعمال آن ، ظاهری دارد و یک باطنی.
در این میان عرفه جایگاه تبلور و ظهور تمام معارفی است که حاجی در مراحل و منازل مختلف حج به دست آورده است و پس از گذر از عرفه است که نور معرفت هاله ای خواهد بود بی انتها که افق عبودیت را با ملکوت پیوند می دهد یعنی عرفات مقام تابش نور معرفت است که در مشعر، حاجی با این معرفت به شهود و شعور یقینی می رسد و قربانی در منا نیز شکرانه همین دو نعمت طی مراحل معرفت و شهود در عرفات و مشعر است.
عرفات نام صحرایی است وسیع با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در دامنه کوه جبل الرحمه که در جنوب شرقی مکه معظمه قرار دارد و با چهار منطقه ثویه ، نمره، عرنه و ذی المجاز احاطه شده و بخش عمده آن از حرم خارج است.
زائران بیت الله الحرام در روز عرفه ، نهم ذی الحجه الحرام ، از هنگام اتمام نماز ظهر و عصر تا هنگامه غروب در این منطقه حضور دارند و حضور در عرفه بهانه ای است برای رستن و رسیدن برای شناختن و شناخته شدن (معرفت)، طلب کردن و پیراسته شدن از تمام آلایش های پوچ دنیوی و به جرعه ای عاشق شدن و جان تازه کردن و آن گاه بارگاه رافت الهی را گشوده دیدن و پیمانه را سر کشیدن.
صحرای عرفات در تاریخچه خود خاطراتی از مردان بزرگ الهی چون آدم ابوالبشرع ، ابراهیم خلیل الله ع ، پیامبر اعظم ص و نیز سیدالشهدا ع را دارد که با حضور شان عرفه را نور افشانی کردند و خود نیز ار تلا لو پرتوهای رحمت و عنایت الهی در این میعادگاه عارفان متبرک شدند. عرفه را به این سبب بدین عنوان نام نهادند که در این روز جبرئیل امین بر ابراهیم (علیهما السلام) فرود آمد و خطاب به ایشان فرمود: «بر کرده های خویش اقرار کن و مناسک حج را که به تو می آموزم بشناس » و چون به عرفه رسیدند به او گفت: «عرفت ؛ آیا شناختی؟» و او پاسخ داد: «آری» و لذا به این نام خوانده شده است.
نیز گفته شده است که این نامگذاری بدین خاطر است که چون آدم و حواع از منزلت خویش به نشئه دنیا هبوط کردند و پس از چندی فترت و جدایی در این صحرا بود که به هم رسیدند و با هم آشنا شدند. این همه یعنی این که این نامگذاری ریشه در عرفان و معرفت دارد. برخی نیز عرفات را جمع عرفه و به معنی کوه و بلندی دانسته اند و چندین گفته دیگر. بنا بر این ، پیداست که این نوع انتخاب عنوان ریشه تاریخی مذهبی نیز دارد تاریخی که ابتداش از اولین آفریده نوع بشر آغاز می شود بدین ترتیب که آدم ع پس از خروج از جوار رحمت الهی و فرود در عرصه دنیا، 40 روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجده بود که امین وحی بر وی نازل شد و چون از سبب این تضرع و زاری عاشقانه پرسید، روش بازگشت و توبه را به او بیاموخت.
او را در روز 8 ذی الحجه به منا برد و آدم ع شب را در آنجا بماند و صبحگاه با جبرئیل ع به صحرای عرفه رسید و ظهر آن روز تلبیه (لبیک گفتن) را قطع کرد و به دستور او غسل کرد و پس از نماز عصر بود که آدم ع را به وقوف در عرفات واداشت و طبق نص صریح قرآن در آیه 37 بقره ، کلمات استغفار را که از پروردگار خود دریافت کرده بود، تا غروب عرفه ترن^م می کرد. ابراهیم خلیل الرحمن نیز مناسک حج را از امین وحی بیاموخت و شگفت این که ، دامنه کوه عرفات کلاس درس و معرفت پیامبر اعظم ص بود و به گفته مفسران ، آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بود که بر قلب نازنین آن حضرت نازل شد و نیز در همین روز بود که در سال 10 ه.ق ، آنگاه که آخرین حج خود را به انجام رسانیدند سخنان تاریخی خود را که حکایت از یک منشور حقوق بین الملل اسلامی می کرد و خط بطلانی بود بر تمامی ارزش های پوشالی جاهلیت ، در اجتماع باشکوه حجاج بیان داشتند. حضرت سید الشهداع نیز بعد از ظهر روز عرفه سال خروج خود از مکه به جانب سرزمین کربلا همراه با اهل بیت و صحابه از خیمه های خویش در صحرای عرفات بیرون آمدند و روی به دامنه جبل الرحمه نهادند و در سمت چپ کوه ، رو به جانب کعبه ، مجمع عارفانه و عاشقانه ای را شکل دادند و کلمات معرفت و خودسازی را زمزمه کردند.
بهترین عمل درروز عرفه دعاست و با این که این روز دعاهای فراوانی دارد ولی در این میان دعای عرفه سیدالشهداع به اقتضای مضامین توحیدی معرفتی اش ، جایگاهی ویژه دارد و روحی تازه در کالبد زمزمه کنندگانش می دمد. تا آنجا که می توان آنچه را که از فحوای این دعا دستگیر نجواکنندگان آن می شود این چنین نمود:
1- شناخت خدا و صفات کمال وجمال او.
2- خودشناسی و انسان شناسی.
3- رابطه انسان و خدا.
4- هستی شناسی.
5- معاد شناسی.
6- شناخت صاحبان رسالت آسمانی.
7- خودسازی و پرورش نفس با ابزار صفات و کمالات الهی ، یعنی فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.
8- توبه و بازگشت به جانب معبود.
9- تبدیل خود پرستی به خداپرستی.
10- تبدیل خود خواهی به تواضع و ایثار و غیر خواهی.
11- دور کردن صفات نکوهیده از خود به تسبیح پروردگار.
12- شناخت و سپس درخواست برترین مطلوب ها.
13- تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن در اثنای موضوعات فوق الذکر.


نیایش ، کلاس معرفت یا روان درمانی؟
نیایش کشش بنده ناتوان و نیازمند به جانب خداوند کریم وتوانا و به منزله مدد جویی از مرکز قدرت تام و منبع نیروی کامل و نامحدود است.
موجی است برخاسته از روح آدمی که از همه جا راهی بارگاه خدا می شود نه زمان مخصوصی دارد ونه معبد ویژه ای نیازمند است.
اگر ما می بینیم گاه در احادیث و روایات ، زمان و مکان ویژه ای را برای نیایش تعیین کرده اند نه بدین سبب است ، که اجابت دعا بسته به روز و شب است بلکه بدین مفهوم است که در آن زمانی که وعده اجابت داده شده ، استفاده بهره ویژه ای می برد. پس نیایش امری است کاملا روحانی و سبب ابتهاج ملکوتی فرد و شناسه فضیلت هر انسان خداجوی.
و همان گونه که برای هر چیزی پایه و ستونی هست که امور مربوط به آن بر اساس همان پایه و ستون تنظیم و استوار می شود، و همان گونه که قوام و استواری انسان بستگی به عقل و مخ او دارد، عبادت نیز بوسیله مغز و مخ آن استوار است که این معنای همان حدیث نبوی ص است که فرمودند: «الدعا مخ العباده» و نیز موید مضمون همان آیه قرآنی است که استواری عبادت الهی را بسته به دعا و نیایش می داند. (اشاره است به آیه 60 غافر)نکته دیگر این که ، چنان که برای پیشرفت هر امری باید عشق و شوقی باشد تا نتیجه مطلوب حاصل آید، برای مداومت دعا و نیایش و نتیجه گرفتن از آن هم که همان اجابت است وجود عشق و شوقی پایدار لازم است.
جالب توجه این که دعا در سراسر تمدن انسانی و در تمام فرهنگ ها و ادیان ، واسطه رهایی از گرفتاری ها، درماندگی ها، تحقق آرزوها و درمان آسیب های روحی و جسمی بوده و به دلیل جایگاه والا و نقش ارزنده آن در زندگی انسان هاست که همه ادیان و مذاهب به آن توجه ویژه داشته و بر لزوم پایبندی پیروانشان به این مساله تاکید ورزیده اند و در عصر ما نیز سخنان دانشمندان و متفکران در خصوص آثار معجزه آسای نیایش و طرح موضوع «روان درمانی با دعا» و با دیگر تعلیمات و روش های پیامبران الهی از سوی آنان ، سبب شده است تا مردم کشورهای پیشرفته ، این ابزار معنوی را نیک بشناسند و به یاری نیایش ، زندگی خود را بهتر و سودمندتر سازند. آن چنان که کانت ، فیلسوف آلمانی می گوید: «به خدا توسل پیدا کنید زیرا به او احتیاج دارید حتی اکر در اثر تربیت آدم لامذهبی بوده ، به هیچ مشرب دینی پایبند نیستید، باز هم دعا به حال شما مفید است ؛ دعا سه اصل روانشناسی را در همه انسان ها زنده می کند:اول این که ، به ما کمک می کند تا ناراحتی ها و گرفتاری هایی را که داریم به زبان آوریم.
دوم این که ، این احساس را در ما زنده می کند که شریک غمی پیدا کرده و تنها نیستیم.
سوم این که ، دعا و نیایش آدمی را به تکاپوی روحی ، عقلی ،قلبی و عملی وامی دارد و نخستین گام به سوی عمل است.» و جمع بندی این سه مزیت درکلام ویلیام جیمز، روانشناس بزرگ معاصر است که می نویسد: «نیایش و نماز و به دیگر سخن ، اتصال با روح عالم خلقت و جان جانان ، کاری است پر اثر و نتیجه آن عبارت است از ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به طور محسوسی دارای آثار مادی و معنوی است». ولی با همه این نظریات علمی باید گفت فلسفه نیایش در شریعت اسلام ، برخلاف گمان این فلاسفه و روانشناسان غیرمسلمان ، فقط به «نفس و خاصیت روانی آن در بعد فردی» منحصر نبوده بلکه فراتر از آن بعد اجتماعی آن نیز مد نظر است و شاهد این مدعا عبارات نیایش های قرآنی است که به صورت جمع آورده شده اند. ضمن آن که از منظر اسلام ، دعا و نیایش نباید جای تکاپو و استفاده و بهره بری از اسباب و واسطه ها را بگیرد و شخص را بی نیاز از مجاهدت و بذل تلاش های پیگیر و لازم و مفید در نیل به اهداف مشروعش بسازدو درصدد آن برآید که همه نیازمندی ها و گرفتاری های زندگی خود را به ص&رف دعا برطرف کند و مایحتاج حیات خود را با ابزار دعا به چنگ آورد بلکه ما وقتی دعاهای انبیای و اولیای خدا را در برگ برگ آیات کلام الله مجید مورد توجه قرار می دهیم آنچه می بینیم عمده اش درخواست ها و موضوعات مهم در راستای تکامل معرفتی و معنوی است و کمتر اتفاق می افتد که حاجات زمینی را موضوع نیایش های خود قرار بدهند تا آنجا که خداوند متعال در آیات قرآن ، دعا را به عنوان عبادت معرفی کرده و امتناع از آن را نوعی تکبر برشمرده است (آیه 60غافر). گذشته از اینها دعا دارای درجات و مراحلی است:
1- دعای عموم مردم ، که در گفتار و زبان آنان است.
2- دعای عابدان که در اعمال آنان است به شکل مراقبت در اعمال.
3- دعای عارفان که به احوال آنان است ، یعنی عارف با تمام ذرات وجودش دعا می کند و با تمام هستی اش متوجه خداست و این نوع دعا کامل ترین آن است.
همچنان که چندین شرط اساسی و محوری نیز دارد همچون حضور قلب ، طهارت باطن ، معرفت الهی ، یقین به مستجاب شدن ، اضطراب و تضرع (اشاره به آیه 62 نمل)، اخلاص ، رضا و خشنودی به مقدرات الهی و الحاح و پافشاری بر دعا.پس معلوم شد دعا و نیایش از دیدگاه شریعت یعنی یک اعتقاد و یک اصل هدفمند. یک سنت و قانون فراتر از ماده ، در کنار دیگر قوانین تغییر ناپذیر الهی که تمام ذرات آفرینش پایبند آن اند(اشاره به آیه 29 الرحمن).
و تمام آیاتی هم که به عنوان دعاهای قرآنی از آنها سخن می رود و درصدد برشمردن مصادیق مناجات عارفانه و عاشقانه و نیایش مطلوب اند، همچون استغاثه آدم ع در مقام اعتراف به تقصیر(اعراف ،23) ، توسل حضرت نوح ع برای نجات خود از ظلم قوم نادان ، پس از تحمل صدها سال رنج (انبیاء، 76)، شکوه ایوب نبی ع پس از به ستوه آمدن از سرزنش نابخردان (انبیاء، 83)، همگی حکایت از این دارند که مقصود اصلی از دعا همان توجه قلبی به جانب یگانه فریادرس و کارساز هستی و یاد صفات و اسمای عظمی و حسنای بی شمار و بی بدیل محبوب یکتاست ، نه راهکار درمان اختلالات پایدار و ناپایدار روانی.


چاپ   ایمیل